تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۸۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

جدی جدی دو روز دیگه خونه ی خدا مهمونی دعوتیم :) . . . 

خدا خودش گفته وقتی مهمون سرزده می یاد هر چی تو خونه دارید پذیرایی کنید 

و اگه خودتون دعوتش می کنید براش تدارک ببینید و خودتون رو تو سختی بندازید . . . 

گفته باشم خدا جون ما دعوتیما . . . سرزده نیومدیم :)


ما هر وقت می ریم این جور مهمونیا از چند روز قبلش خیلی بهمون خوش می گذره و دلمون شاده . . . 

یعنی الان اصلا دلمون رو زمین نیست . . . یه جای دیگه است . . .. 

خب کی می ره یه مهمونی بزرگ یه مهمونی ای که مالک تموم آسمون ها و زمین تدارکش رو دیده و می تونه آروم باشه!!!!

آخه وقتی می ریم دیدار رهبر و یا یه شخص خیلی خیلی بزرگ همین جوری عادی می ریم؟؟!!!

ملت یه عروسی می خوان برن از دو ماه قبلش تدارک می بینن . . . .


خلاصه اینا همه توجیه برای درس نخوندن ما . . . .

بعدش ان شاءالله می ریم خونه که مادر گرامی تا دوست دارن به ما بگن درس بخون . . . 

تازه سه روز اعتکاف هم که کسی نیست بخواد این جا بنویسه خب بذارین الان بنویسم بعدا بخونید . . .


این اعتکاف اولین اعتکاف عمر ماست . . . 

درسته پارسال ماه رمضان یه اعتکاف رفتیم ولی تو اون با خدا تهنای تهنا نبودیم . . . 

این بار ان شاءالله قراره بریم وسط خونه ی بزرگ خدا محو شیم . . . 

یعنی تو ایام اعتکاف ان شاء الله ما یافت نمی شیم ولی قبل و بعدش چرا . . . .

یعنی میشه سه روز فقط و فقط با خدا بود؟؟؟؟؟؟

یعنی میشه؟؟؟؟


ان شاءالله

در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۲۰
معرفت جو

ههه . .. امروز یه رفیق یه گل بهمون داد . . . 

ولی می خوام فلسفه ی رفتار با گل رو بگم . . . 

می دونید اگه بخواییم یه گل رو برای روزگار مدید حفظش کنیم 

باید برعکس از یه جا آویزونش کنیم و خشکش کنیم . . . 


اگه بخوام قیداروار بنویسم . . . 

اگه دیدی روزگار برعکس از یه جا آویزونت کرده و داره خشکت می کنه . . . 

بدون تف به ریا تو گلی و می خواد برای یه عالمه وقت براش گل باشی . . .

چون دوست داره و دوست داره تو گل بمونی و پر پر نشی آویزونت کرده و داره خشکت می کنه . . . 


نمی دونم این که ما با یه گلی که یه روزی بالاخره می یاست از خاک جدا شه و برسه بدست ما

آیا این حرکت باهاش درسته یا نه؟

آیا باید بهش آب بدیم و بذاریم خاصیت گل بودنش رو حفظ کنه، سیر و حیات طبیعیش رو داشته باشه و یا نه 

از همون اول برای همیشگی شدنش خشکش کنیم؟ . . .

اصلا گل پرپر بالاخره عاقبتش چی می شه؟. . . .

یعنی هیچ جور دیگه ای نمی شه باهاش رفتار کرد؟ . . . 


می دونید همیشه ته دلم احساس می کنم گل خشک شده کنار دیوار 

مثه پرنده ی زنده ی تویه قفس می مونه 

ولی فرقش اینه که پرنده اگه آزاد بشه تو طبیعتش زنده بودن و پرواز کردنه 

ولی گل تو طبیعتش پرپر شدن و مردن . . . 

فک کنم گلای وحشی که تو دشت و صحران آخرش که پرپر می شن 

باد هر دفعه ای که می وزه یه گلبرگش رو به پرواز در می یاره و با خودش می بره . . . 

ولی اینکه به کجا می بره رو نمی دونم  . . . .


کلا خیلی از سیرها تو دنیا مثه زندگی گله . . . 

یعنی یه سری آدم موفق وجود دارن 

که یه دفعه شکوفا می شن 

و اگه بخوای هی از شکوفایی شون بگی 

تهش پرپر می شن . . . 

یکی از راهاش شاید همین برعکس کردن و خشک کردنشون باشه . . . 

چقدر خوبه گل کاکتوس هیچ وقت پرپر نمی شه . . . .اونم یه گله واسه خودش . . .


این گل موجود جالبیه . . . 

خشک کردنش یه داستان داره 

پرپر شدن و موندش هم یه داستان . . . .

ولی اینکه خدا به کدوم راضیه رو فک کنم 

به این که باد بیاد و یکی یکی گل برگاش رو با خودش به سرزمین ناآشنا ببره . . . 


ولی باز خدا علیمه 

ما که گل خودمون رو طبق سفارش رفیق نگه می داریم

ولی فعلا تو آب 

بعدا هم قرار نیست آویزونش کنیم و خشک 

نگهش می دارم ولی راه درست نگه داشتنش رو کشف می کنم ان شاء الله . . . . 

تهش اینه که گلبرگاش مهمون همیشگی سجاده ی جانمازمون شن البته باز هم ان شاء الله :) . . .


یه چیزی هم درباره ی ادبیات نوشتنمون فهمیدم 

و اون اینه که خیلی سرد می نویسم خیلی 

اصلا گرما و حرارت تو نوشته هام نیست 

آخه یکی که یه قلب گرم و تپنده داشته باشه می تونه گرم بنویسه و موندنی

ولی نوشته های ما مثه نسیم سردی می مونه که گذری روح آدما رو سرد می کنه و می لرزونه و میره . . . 

واسه همین هم هیچ وقت هیچ وقت موندگار نیست 


خلاصه اینکه فهمیدیم جزء نویسنده های خونسردیم 

و البتبع باید خواب زمستونی داشته باشیم :)

تازگی ها خیلی خوابمون می یاد خیلی . . .

فک کنم تو خونه ی خدا همش بخوابم . . . 

راستی دلم برای خونمون یه ذره شده . . . 

ولی آدم یا خونه ی خدا رو می خواد یا خونه ی خودش . . . 

امید است که تو اعتکاف این دو تا یکی شن . . .  


خدایا شکرت

در پناه حق 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۲
معرفت جو

بسم الله

جالبه بعضیا می تونن تو آسمون خوب پرواز کنن

بعضیا رو زمین خوب راه برن 

بعضیا هم تو دریا خوب شنا کنن

ولی تا اون جایی که یادمه همیشه از بچگی دوست داشتم

ماشینی بسازم که هم رو زمین بره، هم تو دریا و هم تو آسمون 

و دوست داشتم این قدر قابلیت داشته باشه که تو همشون خوب بره . . . 


بحث، بحث این جا نوشتن و یا ننوشتن نیست . . . 

بحث، بحث زنده بودن و حی بودن بر آب نیست . . . 

بحث، باز هم بحث دیگه ایه . . . 


می دونید به این ایمان دارم که صرف دونستن نقشه ماشین ساخته نمی شه

و یا ساختمون بالا نمی ره نه . . .

حتی اگه نقشه ای که تو دسته با یه عالمه جزئیات باشه . . . 


ماشین وقتی ساخته می شه و خونه وقتی بالا می ره 

که آدم کار گل کنه، آدم خاکی بشه و یا گاهی سر تا پاش روغنی بشه . . .

وقتی بیل و کلنگ و پیچ و مهره دستش بگیره . . . 


و به نظرم کسی یار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می شه 

که اون ماشینه رو تو همین دنیا بسازه . . . .

اون خونه ها رو تو همین دنیا بسازه . . . 

وگرنه طراح نقشه زیاده . . . .

آدم برای ساختمون سازی و ماشین سازی زیاده . . . 

مهم اینه که اولا اون نقشه مطابق میل ایشون باشه 

و ثانیا یکی یکی آجرهای خونه و پیچ و مهره های ماشین با نیت خالص طبق اون نقشه روی هم گذاشته بشه . . . .

حتی یه آجر نادرست هم ممکنه قوام ساختمون رو خراب کنه . . . .


می دونید ما باز هم به ساحل رسیدیم 

ولی جنس این ساحل فرق می کنه با ساحل های دیگه

کشتی مون تو دریاست اونم وسط دریا

این دفعه تو این ساحل تنهایی باید بگردیم . . . 

آخه سایر آب نشینا مثه ما دریا زده نشدن که ما قرار باشه کشتی مون رو به ین ساحل بیاریم . . . 


تو این ساحل کشتی جدید نمی خواییم نه 

تو این ساحل ابزار می خواییم 

یه سری ابزار مقاوم برای خونه سازی و یا ماشین سازی . . . 

جنس ابزارها خیلی برامون مهمه . . . 

مهمه که میل گردش قطرش چقدر باشه . . . 

و ما می دونیم قطر دقیقش رو . . . 

ولی جنسش رو نمی دونیم . . . 

نمی دونیم از کجا باید خرید . . . .


یعنی شاید تا این مرحله نقشه آماده باشه با یه سطحی از جزئیات 

و حالا داریم دنبال مصالح می گردیم . . . مصالح ساختمونی . . . جالبه این مصالح با اصلح هم خونوده است :)


راه خیلی طولانیه . . . بعدش باید دنبال استا و بنای خوب بگردیم . . . .

و راه همچنان ادامه داره . . . 


خلاصه این که ما دوباره ساحل نشین شدیم . . . 

خیلی دوست دارم بدونم تو کشتی مون چه خبره . . . 

ما تنها با شورای امنیت مملکت درون در ارتباطیم . . . .

اونم که فقط خبر می گیره و خبری نمی ده . . . .


خیالم از کشتی راحته ولی یه موجی داره می ره به سمتشون . . . 

یه موج پر خروش . . . 

خدا حفظشون کنه . . . .

باید زودتر برگردم به کشتی . . . 

برامون دعا کنید اسباب زودی فراهم بشه . . . 


در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۵۵
معرفت جو

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

در شورای عالی امنیت درون به این نتیجه رسیدیم که 

اصلا اصلا از خودمون راضی نیستیم . . . . 

یعنی این شکلی نمی شه زندگی کرد . . . .

این شکلی به درد نخوره . . . 

این شکلی داریم هم به خودمون ضربه می زنیم هم به خونواده و هم پول بیت المال هدر می ره . . . 

ما باز بر می گردیم به اندرونی خود . . . 

فک کنم با همین چیزایی که تا الان نوشتیم هم اگه کسی خوب بخونه بتونه صراط مستقیم رو پیدا کنه


در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۳۸
معرفت جو

عمریه داریم تلاش می کنیم درست راه بریم . . . 

ته کفشم رو که می بینم باز می بینم یه ورش بیشتر از اون ورش ساییده 

و این یعنی ما هنوز بلد نیستیم درست راه بریم . . . 

این یعنی هنوز اون چکشی که تو سر میخ می خوره نیروش باز از یه طرف بیشتره . . . .

این یعنی هنوز راه داریم تا رسیدن به توازن و تعادل . . . 

هنوز مونده تا ترازوی خوف و رجامون میزون بشه . . .

خوبه این رو هم قبل اعتکاف فهمیدیم . . . 

خوبه خدا خداست وگرنه تو اعتکاف جواب ما یکی به تنهایی رو هم نمی تونست بده . . . 

فک کنید قرار باشه خدا ما رو آدم کنه . . . 

قرار باشه ما رو یه عبد همیشگی کنه . . . 

قرار باشه یه دل به وسعت دریا و آسمون به ما بده . . . 

قرار باشه ترازوی خوف و رجامون رو میزون کنه . . . 

قرار باشه دیگه هیچ وقت هیچ وقت ما رو تنها نذاره و همیشه ما مهمونیش باشیم . . . .

قرار باشه دیگه همیشه همیشه به ما جازه نده از خونش بریم بیرون . . . 

عزیزم چه همه چیز از خدا می خوام . . . 


البته خدا هم مسلما عاشق برآورده کردن آرزوهای ماست ولی ما کمیتمون لنگ می زنه . . . .

مثه بچه ای که به زور بخوان بهش غذا بدن ولی حاضر نیست غذا بخوره 

بعدش باید این قدر شکلک براش دربیارن تا یواشکی غذا رو بهش بخورونن . . . 

خلاصه ماییم دیگه . . . 

در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۲۴
معرفت جو

عزیزم بچه که بودم  (نه از لحاظ سنی :) ) همیشه با خودم فک می کردم خدا که این همه بنده هاش رو آزمایش می کنه 

خودش همیشه بیرون ماجراست و نمی فهمه بنده هاش چه قدر اذیت می شن .. . 

امروز که رفتم نونوایی دیدم شاطر بنده خدا روی میز جلوش گوله های خمیر بود 

و خودش کنار تنور بود و از سر و روش عرق می ریخت و با پختن هر نونی اون هم گرماش رو حس می کرد . . . .

اون می دونست برای پخته شدن خمیر نون، خمیر باید گرم شه و بپزه . . . .

ولی این شکلی نبود که خودش اون گرما رو حس نکنه . . . .

شاید نون یه بار فقط تو تنور می رفت ولی نونوا همیشه پای تنور بود . . . 

این اصلا اصلا مثال خوبی نیست ولی خدا اگه به خاطر سوختن ما ناراحت نمی شد 

این قدر سوره ی توبه رو با ناراحتی نمی گفت . . . 

البته ناراحتی خدا فرق می کنه با این جنس ناراحتی ما . . . .

البته واقعا نمی دونم . . . 

فقط و فقط می دونم که خدا خیلی مهربونه خیلی و خیلی دلش برای ما می سوزه خیلی . . . 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۲
معرفت جو

ههههههه. . . .

خیلی باحاله . . .

پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم) هر روزی 70 بار استغفار می کردن چرا؟

نمی دونم ولی اینم یه فکره . . . 

آخه روزی 10 بار تو نماز واجبشون سوره ی حمد می خوندن 

و برای این که دور از جون حق یه آیه از آیات سوره ی حمد رو رعایت نکرده باشن

10*7=70  بار استغفار می کردن

تازه پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم) که نیازی نبوده استغفار کنن

شاید این کارشون به در بگو تا دیوار بشنوه بوده . . . .

یعنی آدم جون تو هر بند بند نمازت ممکنه تو یه حالت باشی 

و اصلن تضمینی نیست که درجه ی خلوص گفتن این آیه که صبح می گی با آیه بعدیش و یا نماز بعدیت یکی باشه

و مدام باید از خدا بخوای که اگه دور از جون در حق یه آیه کوتاهی کردی زودی معذرت بخوای . . . .


این سوره ی حمد خیلی عزیزه خیلی . . . .

دیدید وقتی وسیله می خریم یه راهنمای استفادش رو هم کنارش می ذارن . . . 

اگه اون راهنما نباشه اصلن طرز استفاده از وسیله رو یاد نداریم . . . 

فک کنم سوره ی حمد هم راهنمای استفاده از قرآنه . . . 

یعنی وقتی قرآن می خونیم باید ببینیم این الان با کجای سوره ی حمد مطابقت داره . . . 

عزیزم . . . .


خوبه حداقل آدم نمی شیم خدا راه آدم شدن رو نشونمون می ده :)))

البته ان شاء الله این قدر تو اعتکاف به خدا گیر می دیم تا خودش آدممون کنه :))))

منم دیگه کاریش نمی شه کرد همینی هستم که هستم :)) 

خدایا شکرت :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۱:۳۱
معرفت جو

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

حرف همون حرف صراط مستقیمه ولی این دفعه حرف کسیه که روی صراط مستقیم وایساده و نمی ذاره ملت تو صراط مستقیم به خداشون برسن . . . 

داستان، اولین داستان زندگی بشره داستان آدم و شیطون . . . 

برنده های این داستان هم عبادالله هستن البته از نوع مخلصش :) . . . 

چند جای قرآن این داستان گفته شده ولی ما فعلن علممون در حد دو جای قرآنه . . .آیات ابتدایی سوره ی اعراف و آیات 38 تا 44 سوره ی حجر . . . 

داستان رو نمی گم چون همه می دونیم 

داستان داستان خاکی بودن آدمه و آتیشی بودن شیطون . . . 

داستان سر جنس مخلوقات خداست سر این دنیا . . . 

تو آیه 16 سوره ی اعراف داریم "قال فبما اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم"  . . .

شیطون به خدا می گه چون من رو اغوا کردی منم توی صراط مستقیمت وایمیستم و نمی ذارم کسی رد شه . . . یعنی صراط مستقیمت را پلمپ می کنم . . . 

حالا چه شکلی این کار رو می کنه؟؟؟؟

تو آیه 39 سوره ی حجر داریم: 

"قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الرض و لاغوینهم اجمعین" . . .    یعنی این زمین رو جوری براشون زینت می دم که همشون اغوا بشن . . . 

"الا عبادک منهم المخلصین" جز عباد تو و اون هم عباد مخلصت :) . . . 

"قال هذا صراط علی مستقیم" خدا می گه این صراط مستقیم منه . . . هر کار دلت می خواد بکن . . .

"ان عبادی لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین" . . .

نمی دونم ولی فک کنم غیر عباد الله که معلوم الحالن یعنی شیطون راحت منحرفشون می کنه از اون عباد هم فقط اوناییشون که از شیطون تبعیت نمی کنن و در زمره ی غاوین قرار نمی گیرن هیچ سلطنتی شیطون نمی تونه روشون داشته باشه

جالبه یه سؤال معرفت جویانه آیا غاوین اسم فاعله؟؟؟ . . . یعنی آیا کسانی که تسلط شیطون روشون هست باید دو مرحله رو رد کرده باشن یعنی هم اغوا بشن و هم خودشون به درجه ی شیطون برسن و اغواکننده شن؟ . . .   

حالا محل وعده و دور هم جمع شدن این غاوین کجاست؟ جهنم . . .

"و ان جهنم لموعدهم اجمعین" . . .

"لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم" . . .


رسیدیم به راز سوره ی حمد البته فک کنم در حد تخیله . . . 

سوره ی حمد با بسم الله اولش 7 آیه داره . . . 7 بند . . . 

جهنم هم 7 در داره . . . 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

سوره ی حمد رو شروع می کنیم . . . 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین

الرحمن الرحیم

مالک یوم الدین

ایاک نعبد و ایاک نستعین

اهدنا صراط المستقیم

صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم و لا الضالین


اگر بخواییم سیر آیات رو نگاه کنیم با استعانت از الله با صفات الرحمن و الرحیم که صفات جلال و جمال الهی (یه جورایی خوف و امید) شروع می شه

بعد می رسیم به رب العالمین بودن الله و قبول داشتن این که مربی تموم عالم الله است

بعدش باید قبول کنیم این مربی هم جلال داره و هم جمال درسته مادر مهربونه ولی همون مادر برای اینکه دست بچش نسوزه سر بچه اش داد می کشه و دعواش می کنه

حالا برگشت به این مربی در روزی به نام روز جزا اتفاق می افته پس باید حواسمون به زندگی مون روی این دنیا باشه . . . این برگشت برگشته همه هست به صورت اجباری وگرنه خیلی ها که  زودتر دلشون برای ربشون تنگ می شه و بوجودش پی می برن بدون مرگ جسم روحشون در آغوش رب قرار می گیره . . . 

حالا برای اینکه دائما پیش رب خودمون باشیم و از رحمتش و محبتش استفاده کنیم باید عبدالله باشیم و قبولش داشته باشیم هم علم ربمون رو هم قدرتش رو و هم مالکیتش رو و تنها از اون استعانت کنیم تا رابطمون خودمونی باشه و بشه با ضمیر ک خدا را صدا زد

حالا برای عبد موندن باید توی یه صراط مستقیم قرار بگیریم یه صراط پایدار برای همین هم باید قلبمون از یه مرکز فرماندهی هدایت بشه مثه مورچه که فرمون داشت و بهش اعتماد داشت . . . 

حالا یه عده آدم هستن که قبلا این راه رو رفتن قبل از ما آذوقه رو پیدا کردن و تو راه فرمون ریختن . . . اون عده آدم برای خدا با وفا بودن و خدا قبولشون کرده . . . خدا به اون عده  آدم نعمت ولایت داده تا ما با قبول کردن ولایت اونا همیشه با خدا صمیمی و خودمونی باشیم و در زمره ی گمراهان قرار نگیریم . . . . 


شاید غایت سوره ی حمد اینه که فرد از اول شروع کنه به فهمیدن بند بند سوره ی حمد و قبول ولایت ولی الله روی زمین و موندن تو حالت وحدت . . . 

حالا آدما هر کدوم تا یه جای سوره ی حمد رو قبول می کنن و هر جا که رد کردن می رن از اون در جهنم وارد جهنم می شن . . . .


جالبه به امام صادق (علیه السلام) که می رسیم دور جدیدی از تشیع شروع می شه و می گیم ما شیعه جعفری هستیم . . . .

یعنی شاید تا قبل از ایشون یعنی تا آخر زمان امامت امام محمد باقر (علیه السلام) هر علمی که می بایست دونسته بشه دیگه دونسته شده بود . . . .


امیدواریم خدا ما رو ببخشاید . . . 

جالبه امام (ره) تو آداب الصلاه نمی گفتن والله اعلم و می گفتن الله علیم آخه وقتی می گیم والله اعلم یعنی برای خودمون سطحی از علم قائلیم و حالا می گیم خدا علمش بیشتره ولی امام (ره) حتی حاضر نبودن برای خودشون سطحی از علم قائل بشن . . .  


غایت بر آب تفسیر محبته ولی حول تفسیر سوره ی حمد می گرده . . . 

این تفسیر همچنان ادامه داره تازه به ظاهر راه روشن شده موندن توش مونده . . .

خدایا شکرت

رب زدنی علما و عمل صالحا و الحقنی بالصالحین . . . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۰۴
معرفت جو

فک کنیم تا ما این صراط مستقیم رو کشف کنیم پیر شیم :) ولی کم کم دارم ایمان پیدا می کنم که کل قرآن تفسیر سوره ی حمد

قبلا می گفتم یعنی چی روزی 10  بار سوره ی حمد می خونیم الان تازه می فهمم چه عظمتی داره این سوره ی حمد

جالبه هنوز هم می گم عدد 7 عدد عجیبیه امام محمد باقر (علیه السلام) که باقرالعلومن هم 7 امین معصومن تازه سوره ی حمد هم 7 آیه داره . . . 

بگذریم و به صراط مستقیم بپردازیم خیلی وقته از قرآن چیزی نگفتیم دلم تنگ شده . . . . 

............................................................................................................

قبلا تو سوره ی مریم (سلام الله علیها) اسم تک تک پیامبرها را به عنوان صاحب نعمت و افرادی که توی صراط مستقیم بودن گفتیم و پیامبر خودمون حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) مونده بود و دلیل عبد بودنشون هرچند که واضح بود . . . (آیات 160 تا 165سوره ی انعام)

داریم "قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین" یعنی خدا به پیامبر می گه به ملت بگو که خدا تو رو هم به صراط مستقیم هدایت کرده همون صراط حضرت ابراهیم (علیه السلام)، همون دین قیم و استوار . . . 

نه تنها خدا ایشون رو به این صراط هدایت کرده بلکه پیامبر تو خود صراط هستن تو سوره یس داریم "انک لمن المرسلین" یعنی تو از رسولانی و "علی صراط مستقیم" و بر روی صراط مستقیمی

حالا پیامبر (صل الله علیه و آله) چه ویژگی داشتن که تو صراط مستقیمن؟؟؟

تو آیات بعدی سوره ی انعام داریم: 

"قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین" یعنی عزیزم پیامبر تموم وجودشون برای الله هم نمازشون، هم زندگی شون و هم زندگی و مرگشون  . . . . 

....................................................................................................

حالا از این جا به بعد مسئله ی رب العالمین بودن الله تو سوره ی حمد مطرح میشه . . . 

"لا شریک له و بذلک امرت و انا اول المسلمین" یعنی چون الله شریک نداره و من امر شدم که اولین مسلمون باشم . . .

اصلن مگه می شه کسی جز الله رب العالمین باشه آخه "قل اغیر الله ابغی ربا و هو رب کل شئ" یعنی آیا به غیر از الله ربی بگیرم در حالی که این الله هست که رب تموم چیزهاست؟؟!!! 

اصلن چرا به حرف شما گوش بدم و رب دیگه ای بگیرم در حالی که بعدش شما می رین سر کار و زندگی خودتون و من رو اون دنیا تنها می ذارین حالا چه جوری می تونم اون دنیا جواب خدا رو بدم؟؟!! "و لا تکسب کل نفس الا علیها" یعنی هر نفسی هر چی کسب کرد گردن خودشه همین الان بخواییم یه لب تاب سادمون رو تا دانشگاه ببریم کی حاضره جای ما اون لب تاب سنگین رو جا به جا کنه؟؟؟!! یا اگه درسمون بد بشه و نمرمون کم شه کی حاضره جای ما ناراحتی کنه؟؟!!

"و لا تزر وارزه وزر اخری" یعنی هیچ کی قرار نیست بار اون یکی رو تحمل کنه پس آدم جونم وقتی می خوای برای خودت رب انتخاب کنی حواست باشه که اون دنیا کسی حاضر نیست جای تو برای انتخابت جواب پس بده، کاری به ملت نداشته باش خودت بشین منطقی فک کن ببین غیر از اینه که مورچه رو الله تربیت کرده، درخت رو همین طور و . . . الله همه چی رو تربیت کرده حتی مربا رو پس حواست باشه که کی رو داری مربی خودت می کنی . . . اصلن مگه دوست نداری یه مربی داشته باشی که هم عالم باشه، هم قدرتمند و هم مالک تموم دنیا ،این جور مربی رو از کجا می خوای پیدا کنی؟؟؟

"ثم الی ربکم مرجعکم فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون" تازه آخرش تو که هر کاری کنی برمی گردی پیش مربی اصلی، آخرش که می میری، پس بذار وقتی پیش الله بر می گردی مثل بچه ای که بر می گرده تو آغوش مادرش به حرفای ربت خوب گوش بده که روی برگشتن رو داشته باشی، روت بشه تو صورت مادرت نگاه کنی کاری کن که الله بهت افتخار کنه . . .  

"و هو الذی جعلکم خلائف الارض" و خداست کسی که شما را روی زمین خلیفه قرار داده و "رفع بعضکم فوق بعض درجات" یعنی خدا خودش بعضی از شما را بالاتر از اون یکی قرار داده یه دفعه اشتباهی عبد درجه بالاتر از خودت نشی ها . . . این تعیین کننده درجات خود خداست تازه برای این بینتون فرق گذاشته که "لیبلوکم فیما اتاکم" یعنی خدا می خواد این جوری شما را آزمایش کنه تا ببینه در قبال درجات هم چه شکلی رفتار می کنید مثلا وقتی ازتون می خواد که به حرف بالایی تون گوش بدید گوش می دید و یا وقتی می گه من ربتونم نه اون درجه بالاییه این رو می فهمید، این حدود رو در نظر می گیرید یا نه . . . .

"ان ربک سریع العقاب" یعنی خدا سریع عقاب می کنه البته "و انه لغفور رحیم" . . . عزیزم خدا این جا هم ترازوی خوف و رجا رو میزون کرده :) . . . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۱۳
معرفت جو

جالبه وقتی می زیم شهربازی هیچ کی از ته دلش شاد نمی شه و از ته دلشم ناراحت نمی شه

شهربازی تونل وحشت داره

ماشین بازی داره

قطار کوچیک داره

قایق و دریاچه داره

ترن هوایی داره

سالن تئاتر داره

و . . . . 

جالبه شهربازی هم صحنه های ترس داره و هم صحنه های شادی

ولی هیچ کی نه در عمق وجودش می ترسه و نه شاد می شه

چون از قبلش می دونه که جنس این صحنه شادی و جنس اون صحنه ترس . . . .

چون می دونه همش تصنعیه و اون فقط باید بره تو صحنه و اون حالت رو به خودش بگیره و بیاد بیرون . . . 

چون همه ی این چیزا رو می دونه آب تو دلش تکون نمی خوره . .  . 

.....................................................................................

درسته که شهر ما شهر بازی نیست ولی 

این ماییم که می ریم تو صحنه ها و می یاییم بیرون . . . 

و یه سری صحنه صحنه ی شادی و یه سری ترس و ناراحتی . . . 

درسته که شهر بازی شهر بازیه ولی دقیقا نمونه ی کوچیک شهر واقعی و فلسفه ی شهر واقعی . . . 

شهر بازی می خواد بگه ای آدم جونی که صبح تا شب تو شهری 

یه سری از صحنه های شهر فقط بازی و تو وقتی بازی رو می بری که به بازی بودنش اطمینان داشته باشی

...................................................................................................

اینا همش آزمایشه که خدا ببینه تو دستش رو ول می کنی تا بری بازی کنی یا نه . . . 

تو می فهمی این شهر واقعی هم شهر بازیه یا نه . . . . 

شاید به ظاهر آسون باشه ولی خیلی از ما محو بازی هامون می شیم اونم به راحتی . . . 

گاهی خدا خیلی منتظر می میشه تا ما برگردیم پیشش خیلی . . . 

گاهی بازیا یه ساعته است و گاهی یه عمر . . . 

..............................................................................................

جالبه تو جاده که می ریم ته هر روستا که تموم میشه 

و یا از این ور اگه نگاه کنیم 

سر در هر روستا قبرستان روستاست . . . 

شاید خدا می خواد بگه این آدمایی که خوابیدن همشون یه عمری تو شهر بودن 

یادت باشه که تهش قراره تو هم بیای و این جا بخوابی

پس زیاد سرگرم شهر و شهرنشینا نباش . . . 

بذار این جا برات آرامگاه باشه آرامگاه . . . .

...........................................................

جالبه روزا که با خونواده می رفتیم قبرستون ده

وقتی غروب می شد تموم وجودم رو ترس فرا می گرفت 

ولی وقتی شبا با هم می رفتیم گلزار شهدا

اون جا آروم بود و دلم خیلی بهش خوش می گذشت

اصلا هیچ ترسی نبود . . . 

می دونید گاهی با مردن جسما روح هم می میره و یا اصلا قبل از مردن جسم روح می میره و 

از اون به بعد آدم احساس ترس می کنه در کنار بودن چنین جسمی

ولی گاهی حتی با مردن جسم هنوز روح طرف زنده است و آدم هیچ وقت هیچ وقت احساس ترس نمی کنه

حتی اگر جسم فرد مرده باشه

دلم یه روح زنده می خواد یه روحی که همیشه همیشه زنده باشه

.......................................................................................

این ماه رجب گیر دادیم به خدا ها :)

خب من نمی خوام هی برم و هی برگردم . . . 

اصلا خسته می شم هی ظرف و لباس کثیف بشورم و تمیز شه و دوباره کثیف

دلم یه دریا می خواد که هر چی هم کثیفی توش ریخته بشه تو خودش حل کنه و تمیز بمونه

دلم یه وسعت بی نهایت می خواد یه آسمون بزرگ یه شرح صدر

آره الان ما رفتیم دنبال شرح صدر و وقتی پیداش کردیم بر می گردیم تو کشتی برای ادامه مسیر . . . 

تازه فهمیدم کشتیمون یه شورای امنیت مملکت درون هم می خواد . . .

بالاخره اگه مملکتمون بزرگ بشه دیگه بنده خدا کودکمون یه تنه خسته می شه هرچند که الحمدلله اونم داره بزرگ میشه . . . . 

خدا برامون حفظش کنه خیلی موجود عزیزیه 

البته یه عالمه دوست داره دوست صمیمی 

از این دوستای آدمیزادی که صبح تا شب مثه کودک ما بهمون گیر می دن

خدا خودش و دوستاش رو حفظ کنه که به ما تو یافتن صراط مستقیم و موندن توش کمک می کنن

چقدر خوبه آدما ما را نقد می کنن و ضعفامون رو می گن من عاشق همچین دوستاییم 

خدا هممون رو حفظ کنه :)

در پناه حق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۵۵
معرفت جو