مرض قلب و فساد فی الارض

بسم الله

گویا در قرآن این دو کلید واژه "الذین فی قلوبهم مرض" و  "فساد فی الارض" در هم تنیده است

و نتیجه اش می شه "نؤمن ببعض و نکفر ببعض" و به عبارتی پیروی از شیطان

.

.

در سوره حضرت محمد (صل الله علیه و آله) داریم: 

و یقول الذین ءامنوا لولا نزلت سوره؟؟؟؟

فاذا انزلت سوره محکمه و ذکر فیه القتال

رایت الذین فی قلوبهم مرض

ینظرون الیک 

نظر المغشی علیه من الموت، فاولی لهم

جالب در بین کسانی که ایمان آوردن

دسته ای هستن که در قلب شون مرض هست و به عبارتی منافق ان

وقتی که در مورد اینکه الان باید چکار کنن از رسول می پرسن

رسول دستور قتال می ده

ولی اون ها به خاطر ترس از مرگ . . . 

طاعه و قول معروف 

فاذا عزم الامر 

فلو صدقوا الله لکان خیر لهم

یعنی تا جایی که از رسول اطاعت کردن و مشورت خواستن کارشون درست بود

و ای کاش که وقتی که عزم می کردن در عمل شون هم صداقت داشتن

..................................

فهل عسیتم ان تولیتم

ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم؟؟؟

اولئک الذین لعنهم الله

فاصمهم و اعمی ابصارهم

افلا یتدبرون القرءان 

ام علی قلوب اقفالها؟؟؟

..................................

حالا این جا می یاد حال افرادی رو می گه که مرتد شدن

 

ان الذین ارتدوا علی ادبارهم 

من بعد ما تبین لهم الهدی

الشیطان سول لهم و املی لهم

یعنی کسانی که پشت کردن به فرمان رسول

بعد از اینکه هدایت براشون تبیین شد

شیطان کارهای ناپسند رو براشون آراست

.......................

حالا چه شکلی به حرف شیطون گوش کردن؟

ذلک بانهم قالوا :

للذین کرهوا ما نزل الله

سنطیعکم فی بعض الامر

و الله یعلم اسرارهم

این (حاکمیت شیطان) بدان جهت است که 

آنان به کسانی که از قرآن و احکام آن ناخشنود بودند وعده همکاری دادند و گفتند: 

در پاره ای از امور (تا آن جا که راز ما فاش نشود) از شما پیروی خواهیم کرد

(غافل از آنکه) خدا نهان کاری آنان را می داند

......................

و خدا می گه

ام حسب الذین فی قلوبهم مرض ان لن یخرج الله اضغانهم؟؟؟

و لو نشاء لاریناکهم فلعرفتهم بسیماهم 

و لتعرفنهم فی لحن القول

و الله یعلم اعمالکم

......................

حالا این قضیه تا کی ادامه پیدا می کنه

و لنبلونکم

حتی نعلم المجاهدین منکم

و الصابرین و نبلوا اخبارکم

.....................

نتیجه کار منافق ها چیه؟

ان الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله

و شاقوا الرسول من بعد ما تبین لهم الهدی

لن یضروا الله شیئا و سیحبط اعمالهم

.....................

و در نهایت دستور خدا

یا ایها الذین ءامنوا!

اطیعوا الله و اطیعوا الرسول

و لا تبطلوا اعمالکم

پیوست: این آیات رو اسفند ماه در اردوی جنوب خوندیم ولی وقت نوشتن اش نبود

و من الله توفیق

یاحق 

کلید واژه "فساد فی الارض"

بسم الله

جالبه عبارت " فساد فی الارض" در داخل قرآن مثل یک زنجیر به هم پیوسته است

و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض

قالوا انما نحن مصلحون 

و اذا قیل لهم ءامنوا کما ءامن الناس

قالوا انؤمن کما ءامن السفهاء

و اذا لقوا الذین ءامنوا قالوا ءامنا

و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزءون

(آیات 11، 13 و 14 سوره بقره)

ولا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها

(و آیات بین آیه 56 و 85 سوره اعراف)

................................................

و اما داستان جناب قارون و مفاتح:  

ان قارون کان من قوم موسی

فبغی علیهم

و ءاتیناه من الکنوز

ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبه اولی القوه

اذ قال له قومه:

 لا تفرح! ان الله لا یحب الفرحین

و ابتغ فیما ءاتک الله الدار الاخره

و لا تنس نصیبک من الدنیا

و احسن کما احسن الله الیک 

و لا تبغ الفساد فی الارض

ان الله لا یحب المفسدین

قال:

انما اوتیته علی علم عندی

اولم یعلم ان الله قد اهلک من قبله من القرون

من هو اشد منه قوه و اکثر جمعا

و لا یسئل عن ذنوبهم المجرمون

فخرج علی قومه فی زینته

 قال الذین یریدون الحیوه الدنیا: 

یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون 

انه لذو حظ عظیم

و قال الذین اوتوا العلم: 

ویلکم ثواب الله خیر لمن ءامن و عمل صالحا

و لا یلقها الا الصابرون

(آیات سوره قصص)

بقیه داستان رو هم که خودتون می دونید

.................................

یک سری گزاره ها، رفتارها و نقل قول های بعضی از افراد

خیلی شبیه این گزاره های قرآنی هست

ادعای مصلح بودن

اینکه مردم سفیه هستن

اینکه اسرائیل رو به رسمیت می شناسن

.

.

ان شاءالله خدا همه مون رو به راه راست هدایت کنه

یاحق

اصلاحات ارزی و بند ج

بسم الله

می خوام برگردم به تاریخ زمان انقلاب

.

.

طبق این بند، مقدار زمینی که عرفا از سه برابر زمین های مورد نیاز یک کشاورز در هر محل بیشتر بوده مصادره شده

و در اختیار کشاورزان بی زمین قرار می گرفت

و چون دلیل شرعی برای و قانونی برای نامشروع دانستن این زمین ها وجود نداشت

لذا تأکید شده بود که اجرت المثل آن زمین ها باید به مالکان اصلی پرداخت شود. 

این قانون با نظر امام خمینی (ره)، در سال های 58 و 59 از سوی سه تن از فقهای بزرگ انقلاب (آیت الله منتظری، آیت الله مشکینی و شهید بهشتی) تهیه شده بود. 

در نهایت هم این بند اجرا نشد

پیوست: جزوه سیره رهبری حوزه دانشجویی شریف

.........................

در این باره سؤالات زیادی وجود داره

1.بند الف و ب تنها برای اصلاح ساختار اقتصادی کافی بود؟

2.وقتی یک ساختار اقتصادی نادرست باشد می توان با همان ساختار قبلی ادامه داد؟

3. بهبود وضع خراب با چه مقاومت هایی رو به رو هست و آیا همیشه می شه به آسونی همه چی رو درست کرد؟؟

4.با وجود نظام اسلامی و قوانین خمس، زکات، انفاق و عدم ربا، عدم قمار و . . . فاصله ی طبقاتی بین اقشار جامعه چقدر زیاد است؟؟ ( در هر حال ممکن است افرادی با سخت کوشی به این سرمایه رسیده باشند)

5.عوامل مهم در تعیین درآمد اصناف مختلف در جامعه چه می باشد؟

6.برای کمک به اقشار آسیب دیده از لحاظ اقتصادی باید به آن ها زمین و سرمایه تولیدی داد و یا پول به عبارتی زمین زراعی داد و یا وجه مالی؟

.

.

 1. تشبیه خوبی نیست ولی پنیر و گردو باهم تأثیر می گذارند و صرف خوردن هر کدوم از آن ها به تنهایی شاید اثری نداشته باشد لذا نمی توان گفت حالا که آسونه پنیر رو بخوریم گردو رو بی خیال

2. فرض کنید یک خونه کلنگی بهتون بدن بگن برین توش زندگی کنین و امید داشته باشید زلزله که اومد مشکلی پیش نمی یاد آیا شما در اون زندگی می کنین و یا اون رو خراب می کنید و دوباره از اول با مصالح درست خونه جدید می سازید؟

3. وقتی مریض می شیم تا که دکتر گفت آمپول بزنید راحت آمپول می زنیم و یا می گیم دکتر شربت بنویس در حالی که گاهی دکتر شربت هم می نویسه ولی چون مدت اثرگذاری اش دیرتر مجبور می شیم آخرش آمپول رو بزنیم. 

4 و 5 رو باید متخصصین علوم اقتصادی اسلامی جواب بدن 

6. فکر کنم برای اینکه یک عده برای همیشه از ضعف اقتصادی در بیان بهتر باشه به شون زمین و شغل داد تا اینکه هر ماه به شون پول قرض بدیم این هم برای شرافت اسلامی شون بهتره و هم یک نوع مبارزه ریشه ای با فقر هست

.

.

به نظر این بند ج خیلی ایده خوبی برای رفع مشکل اقتصادی و از بین رفتن فاصله اقتصادی هست

در قرآن چند بار اومده که خدا محصولاتش رو در سه طبقه عرضه می کنه 

و شاید بدین معنی باشه که سرمایه ثروتمندترین فرد جامعه باید سه برابر  فقیرترین فرد جامعه باشه

این جا ممکنه بگن پس سخت کوشی و تلاش فرد چی؟

امام علی (علیه السلام) یک عالمه نخلستان داشتن ولی این سرمایه برای خدمت به خلق بوده یعنی ایشون استفاده شخصی نمی کردن 

اگر سرمایه بیش از حد در یک جا متمرکز بشه مرز قند ایجاد می شه و خدا در قرآن چند بار گفته این سرمایه باید در گردش باشه

کی لا یکون دوله بین الاغنیاء منکم (بخشی از آیه 7 سوره حشر)

در اول انقلاب ثروت به خاطر رعایت نشدن قوانین اسلام به نادرستی بین مردم پخش بود 

این که فقها تا سه برابر رو جایز دونستن از روی هوا که نبوده مسلما با علم به این عدد رسیدن

تازه زمین ها که غصب نمی شده پول زمین داده می شده

.

فقط برای جلوگیری از بیشنر شدن فاصله طبقاتی زمین های بیش از حد سه برابر هرس می شده و به فقرا داده می شده

تا فقرا هم سرمایه برای کار کردن و ایجاد درآمد داشته باشن

.

خلاصه اینکه اون اعضایی از بدن که برای سلامتی جامعه می بایست به شون آمپول زده بشه 

از آمپول خوردن جلوگیری کردن بدون توجه به اینکه چه ضربه ای دارن به اقتصاد کشور می زنن 

.................................................................

 و اما یک داستان

.

.

حضرت یوسف (علیه السلام) علم اقتصاد رو گویا خدا به شون داده بود

اگر فیلم حضرت یوسف (علیه السلام) که صدا و سیما نشون داد مستندات درستی داشته باشه

طبق آیات 21-29 سوره حجر (مطلب سیستم کنترل موجودی خدا و مدیریت درست نمایندگی ها)

"ولی فقیه" باید برای درست کردن ساختار اقتصادی، روی تمام اموال مردم تسلط داشته باشه

در زمان ایشون شرایط 7 سال قحطی باعث شده بود که ایشون به مردم از خزانه دولت گندم بفروشه و کم کم اموال اون ها رو بگیره

و به عبارتی بعد از 7 سال قحطی تمام اموال و مردم به بردگی حضرت یوسف (علیه السلام) در اومده بودن 

توجه کنید چون "ولی فقیه" عادل هست از این فرصت برای ظلم کردن به مردم استفاده نمی کنه

و به عبارتی خود مردم عاشق بردگی حضرت یوسف (علیه السلام) بودن

و بعدش ایشون مردم عادی رو از بردگی آزاد کردن 

ولی برده دارها و صاحبان ثروت هم چنان برده بودند یعنی به عبارتی برای دولت کار می کردن

در عین اینکه هر کسی اختیار داشت روی زمین و ملک در دستش کار و زندگی کنه و کسب درآمد کنه

.

.

.

انقلاب اسلامی این امکان رو به ولایت فقیه می داد تا بتونه اموال رو به صورت درست بین مردم توزیع کنه 

حداقل اگر اون زمان با این کار مخالفت شد 

جنگ تحمیلی فرصت خوبی بود که امکاناتی که به اقشار قوی جامعه داده می شه

با قیمت کمتر نباشه و اون ها پول خدماتی رو که به شون داده می شه رو به طور کامل بدن

.

.

در هر حال بعضی وقتا ما اشتباهات بزرگی می کنیم و چیزی رو خیر می پنداریم که به ضررمون هست

خدا داند

یاحق 

پنهان سازی کنز

بسم الله

حتی اذا اتیا اهل القریه 

استطعتما اهل ها

فابوا ان یضیفوهما

فوجدا فیها جدارا

یرید ان ینقض

فاقامه

(بخشی از آیه 77 سوره کهف)

و اما الجدار

فکان لغلامین یتیمین فی المدینه

و کان تحته کنز لهما

و کان ابوهما صالحا

فاراد ربک ان یبلغا اشدهما 

و یستخرجا کنزهما 

رحمه من ربک

(بخشی از آیه 82 سوره کهف)

شاید کنزی باشه که باید فعلا پوشیده بمونه

شاید وقتی بنگاه بی سرپرست ما قوت گرفت اون وقت باید ازش رونمایی بکنیم

خدا داند

و هر چه خدا خواهد

یاحق

درآمدن از تنگنا

بسم الله

حتی اذا لقیا غلاما 

فقتله

(بخشی از آیه 74 سوره کهف)

و اما الغلام 

فکان ابواه مؤمنین

فخشیا ان یرهق هما طغیانا و کفرا

(آیه 80 سوره کهف)

اما آن نوجوان

پدر و مادرش مؤمن بودند

و ما ترسیدیم او با کفر و سرکشی خود، آن دو را در تنگنا قرار دهد و بیازارد

فاردنا ان یبدلهما ربهما خیرا منه زکوه

و اقرب رحما

(آیه 81 سوره کهف)

پی نوشت: حقیقتا در این مورد شک دارم که منظور برکناری برخی از فرزندان انقلاب هست و یا . . . 

این رو باید عربی دان ها و آدم های عالم به مسائل روز نظر بدن ما نمی دونیم

یاحق

نحوه ی برخورد نرم با غاصب

بسم الله

حتی اذا رکبا فی السفینه خرقها

تا وقتی که سوار کشتی شدند حضرت خضر (علیه السلام) آن را سوراخ کرد

(بخشی از آیه 71 سوره کهف)

اما السفینه 

فکانت لمساکین 

یعملون فی البحر

فاردت ان اعیب ها 

و کان وراءهم ملک یأخذ کل سفینه غصبا

(آیه 79 سوره کهف)

اما آن کشتی

از آن بی نوایانی بود که در آن کار می کردند

و معاش خود را از این طریق تأمین می کردند

من خواستم آن را معیوب کنم

زیرا در کمین آن پادشاهی بود که هر کشتی سالمی را به زور می گرفت

.

.

شاید اگر کشتی ای داریم که اگر سالم باشه ممکنه کل اش رو به زور بگیرن

شاید باید معیوب اش کنیم

یاحق

نحوه ی خرید و فروش در صورت عدم شناخت از بازار

بسم الله

فابعثوا احدکم بورقکم هذه الی المدینه

فلینظر ایها ازکی طعام 

فلیأتکم برزق منه

ولیتلطف

و لا یشعرن بکم احدا

(بخشی از آیه 19 سوره کهف)

اینک یکی از خودتان را با این درهم هایتان به شهر بفرستید

او باید بنگرد که غذای کدام فروشنده پاکیزه تر است

و از همان برای شما خوردنی بیاورد

و باید با مردم در داد و ستد و رفت و آمدش نرمی کند

مبادا کشمکشی روی دهد و کسی را از حال شما با خبر سازد

انهم ان یظهروا علیکم 

یرجموکم

او یعیدوکم فی ملتهم 

و لن تفلحوا اذا ابدا

(آیه 20 سوره کهف)

یاحق

سوره ی کهف و اوضاع کنونی

بسم الله

شاید در حال حاضر  در اجرای توافق نامه باید حواس مون به سوره ی کهف باشه: 

• شاید چون وضعیت تحریم ها رو نمی دونیم هم چنان باید پوشیده خرید و فروش کنیم تا ما رو نشناسن (آیات 19 و 20 سوره کهف)
• شاید مثل کاری که حضرت خضر (علیه السلام) کردن باید به کشتی مون ضربه بزنیم و ناقص اش کنیم البته جوری که بشه با اون به امور و کارهامون برسیم تا بیگانه ها تمام اون رو غصب نکنن (آیه 71 سوره کهف)
• شاید باید یک غلام ناصالح مون رو بکشیم و یا به عبارتی از کار بر کنار کنیم تا جلوی کفر و طغیان رو بگیریم به امید غلام صالح (آیه 74 و 80 سوره کهف)
• شاید اگر گنج پنهانی داریم باید دیوار روش بکشیم تا برای ایتام و بنگاه های اقتصادی و علمی بدون سرپرستی حفظ بمونه تا در آینده ازش استفاده کنن (آیه 77 و 82 سوره ی کهف)

یاحق

شخص زدایی و خدابینی در دعوت حضرت شعیب (علیه السلام)

بسم الله

و یا قوم

لا یجرمنکم شقاقی                                                                مبادا ستیز شما با من سبب شود

ان یصیبکم مثل ما اصاب قوم نوح او قوم هود او قوم صالح         که . . . . 

و ما قوم لوط منکم ببعید 

جالبه شاید خدا می خواد بگه شما دیدین آخر عاقبت قوم لوط که شروع کردن به امری که تا حالا سابقه نداشته چی بود

دیدین در جواب اون روی خوش نشون دادن رجال به رجال که ازش نهی شده بودین چه شکلی گزینه هاشون روی میز بود

بابا بی خیال . . . .این بار دیگه از اموال مردم نکاهید . . . .

و استغفروا ربکم

ثم توبوا الیه

ان ربی رحیم ودود

........................................

جواب قوم

قالوا یا شعیب 

ما نفقه کثیرا مما تقول      یعنی ما فقه نمی کنیم اکثر چیزهایی رو که می گی

و انا لنراک فینا ضعیفا        و تو رو در بین خودمون ضعیف می بینیم

و لو لا رهطک                و اگر آن چند تن از خویشاوندانت که نزد ما محترمند نبودند

لرجمانک                        حتما تو را سنگسار کرده بودیم

و ما انت علینا بحفیظ      جالبه حرف خود حضرت رو به خود حضرت تحویل می دن :(

آخه یکی نیست به شون بگه خب شما فقه نمی کنید ولی فقیه که کارش تفقه هست به حرفش گوش بدید دیگه

بنده خدا حضرت شعیب (علیه السلام)

جالبه حضرت شعیب (علیه السلام) هم اقوامی داشتن که نزد قوم محترمن

............................................

جواب حضرت 

قال یا قوم 

ارهطی اعز علیکم من الله        یعنی آیا  خونواده من عزیزترن یا الله

واتخذتموه وارءکم ظهریا؟؟؟        

ان ربی بما تعملون محیط

..........................................

و یا قوم 

اعملوا علی مکانتکم          شما در جایگاه خودتون عمل تون رو بکنید

انی عامل                          من هم عمل خودم رو می کنم و دست از کارام بر نمی دارم :)

......................................

این جا جالبه دو گروه رو قرار هست قوم بشناسن

یکی گروهی که عذاب بهش می رسه

یکی گروهی که دروغ می گه و بعدا دورغ گو بودنش هویدا می شه

سوف تعلمون من یأتیه عذاب یخزیه  

و من هو کاذب

وارتقبوا 

انی معکم رقیب

یاحق

اطاعت نکردن از ولی فقیه علت عذاب قوم حضرت شعیب (علیه السلام)

بسم الله

(آیات 84 تا 94 سوره هود)

این سوره آیات خیلی جالبی داره که میشه نکات زیر رو بهش اشاره کرد: 

• نحوه مباحثه فردی که حق رو می خواد بگه با جامعه
• حرف زدن رسول با استدلال و منطق
• رسول هیچ وقت شخص شخص رو مورد مخاطب قرار نمی دهد
• رسول در مقابل ناسزاهای مردم جامعه ناسزا نمی گوید
• رسول در مقابل بی منطقی ها با منطق پاسخ می دهد
• رسول می گوید شما به خاطر مخالفت با شخص من به گمراهی نروید
• نهی از منکر رسول به خاطر ایجاد فضای تفرقه و مخالفت نیست برای اصلاح جامعه است
• علت اطاعت نکردن جامعه از رسول
• جامعه، شخص رسول را مخاطب قرار می دهد درحالی که رسول می خواهد رنگ اشخاص را در دیده ی مردم پاک کند و خدا را نشان دهد
• جامعه بدون توجه به خدا می خواهد شخص رسول را زیر سؤال ببرد
• جامعه همین که نتوانست در مسئله ای تفقه کند حاضر به قبول حرف رسول نمی شود. یعنی تا جایی با رسول است که خودش درک داشته باشد
• رسول همواره از ابتدا شخصیتی مورد ستایش است ولی هرگاه که در نقش رسول قرار گرفت شخصیتی بد قلمداد می شود

داریم

و الی مدین اخاهم شعیبا (جالبه رابطه حضرت شعیب (علیه السلام) در اول ماجرا رابطه برادری و دوستی بوده)

قال یا قوم اعبدوا الله                          گزاره

مالکم من اله غیره                             دلیل صحت گزاره

و لا تنقصوا المکیال و المیزان بالقسط     گزاره

و لا تبخسوا الناس اشیاءهم

و لا تعثوا فی الارض مفسدین

بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین  دلیل صحت گزاره ها

و ما انا علیکم بحفیظ                      دادن اختیار در تصمیم گیری

حالا حرف زدن قوم:

قالوا یا شعیب                               جالبه قوم حضرت شعیب (علیه السلام) اهل استدلال و منطق اند

اصلواتک                                       و خوب فهمیدن که نماز حضرت شعیب (علیه السلام) باعث هدایت گری ایشون شده

تأمرک

ان نترک ما یعبد ءاباؤنا 

او ان نفعل فی اموالنا ما نشؤا 

انک لانت الحلیم الرشید             و جالبه حضرت رو به عنوان آدم حلیم و رشید قبول دارن

باز حضرت می گن

قال یا قوم                                       حضرت می گن شاید از رب من رزق حسنه ای به من رسیده و صاحب مقام شدم

ارءیتم ان کنت علی بینه من ربی      این جا دیگه ورود به عالم غیب هست و رزقی که دیده نمی شه

و رزقنی منه رزقا حسنا

و ما ارید ان اخالفکم                     من که با نهی از منکر کردن شما قصد مخالفت و کوبوندن شما و معرکه گرفتن ندارم

الی ما انهاکم عنه

ان ارید الا الاصلاح                    به اندازه استطاعتم فقط قصد اصلاح دارم

ما استطعت 

و ما توفیقی الا بالله               تازه اگه موفق بشم هم خواست خدا بوده من که هیچ کاره ام

علیه توکلت و الیه انیب

بقیه ان شاءالله پست بعدی 

یاحق