لوح سبز

بسم الله

امام جان! بر بالای آرامگاه شهید بهشتی یکی از لوح های سبز را باز کردم

سوره ی توبه بود و مرا مشتاق می کرد تا در زمره ی محسنین درآیم

خدا می گفت اجر محسنین خیلی زیاد است خیلی

گویا خدا وظیفه ام را تفقه در دین می دانست

می گفت وظیفه ام ماندن است 

و تفقه کردن در دین

امام جان! یاد "الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" افتادم 

و "ان الله مع المحسنین" 

امام جان! گویا وظیفه ام خواند سوره ی لقمان است و صافات

امام جان! صبح نامه ام را روانه ی آستان پاکتان کردم

صبح درخواست امداد و کمک از شما کردم

آیا این جواب نامه ام بود

امام جان! توبه کردم

می شود که خود مرا در زمره ی محسنین وارد کنید

امام جان! اوضاع مملکت بیرون و درونم اصلا خوب نیست گویا آقا تازگی ها زیاد به زیارت می روند

امام جان! حواس تان به رسول مان باشد

نکند تنها بمانند

امام جان! مملکت درونم فدای سلامتی مملکت بیرون

برای این که ایران، جمهوری اسلامی ایران شود خون های زیادی ریخته شده

امام جانم! حواستان به قطره قطره ی خون ها می دانم هست ولی دل نگرانم نکند . . . .

التماس دعا

یاحق

مملکت ما

بسم الله

خدایا می خوام از پایگاه مملکت درون با مرکز عرش الهی تون مستقیم حرف بزنم

این جا مملکت ماست کشتی ما داره به سمت کوه های بلند تیز

که حالت غار داره و محل اجتماع اژدها هاست پیش میره

به سمت سیاهی محض و آتشفشان

خدایا می خوام از وضعیت این جا بگم، اگر بیماری باشه و قلب داشته باشه

خطوط نوار قلب ما داره صاف میشه

شنیدم پرنده ای به نام فاخته در داخل لونه ی پرنده های دیگه تخم خودش رو می ذاره

و تخم های پرنده های دیگه رو می اندازه بیرون 

و پرنده اصلی بعدش که فاخته بزرگ شد 

تازه می فهمه چی شده

و این جوری شانس افزایش بقای فاخته بیشتر می شه و پرنده های دیگه نابود

خدایا بدجوری فاخته ها در مملکت ما ندونسته رشد کردن و پرنده های اصلی مردن

خدایا اگر قرار باشه ما وضعیت مملکت درون مون رو مطابق با وضعیت مملکت بیرون بسنجیم

در مملکت بیرون قرآن و عملکرد آدم هایی که در سطح جامعه می بینم حتی مذهبی ها شباهت کمی با قرآن داره

خدایا موتور مملکت مون بدجوری روغنش کثیف شده و به روغن سوزی افتاده

خدایا شش هامون بدجوری دود گرفتن و اکسیژن هوا کم شده

خدایا این جا وضعیت داغون

لذا از ممالک دیگه درخواست کمک فوری دارم 

کمک فرهنگی، خدایا این جا قرآن نادیده گرفته شده و داره فراموش می شه

خدایا درخواست کمک فوری دارم خیلی فوری

مدیریت بحران باید فعال بشه

یاحق

مسافر

بسم الله

جالبه یه آدم مسافر وقتی می خواد غذا بخره

به اندازه نیازش می خره

چون می دونه

.

.

وقتی که رفت مسافرت غذا تو خونه اش خراب میشه

یه سؤال اگر ماها مسافریم

حواس مون هست اگر فردا روز شروع مسافرت مون بود

غذا بیش از حد نیازمون تو خونه نمونه و خراب نشه البته تدبیر برای آینده نیاز هست ولی گاهی رنج ما از خیلی زیادی غذاست

یاحق 

وحدت وجود

بسم الله

من قتل نفسا بغیر نفس 

او فساد فی الارض

فکانما قتل الناس جمیعا

و من احیاها 

فکانما احیا الناس جمیعا

و لقد جاءتهم رسلنا بالبینات 

ثم ان کثیرا منهم بعد ذلک فی الارض لمسرفون

(آیه 32 سوره مائده)

جالبه کسی که یک نفر را زنده کند گویی عالم را زنده کرده

و کسی که یک نفر را بکشد و یا فساد در ارض کند گویی عالمی را کشته

الان که خوب فکر می کنیم می بینیم جالبه

پلمپ مجدد سایت های هسته ای مون همزمان بود با پلمپ مجدد مملکت درون ما

اومدن بازرس به داخل خونه و گشتن کابینت های مملکت درون مون

همزمان بود با اومدن بازرس به مملکت بیرون مون

توجه نکردن به اهمیت وزارت اطلاعات و اومدن نفوذی در داخل مملکت

همزمان بود با توجه نکردن به این امر در مملکت بیرون

و گویا مملکت درون ما با همون نبضی می زنه که مملکت بیرون با همون نبض می زنه

و این جا هست که اهمیت زنده موندن یک فرد مشخص می شه

شاید چون مجموعه ی عملکرد مملکت های درون آدم ها 

مجموعه ی تحولات هستی رو ایجاد می کنه

و هر خطایی که ما در مملکت درون می کنیم

به بزرگی همون خطا در مملکت بیرون رخ می ده

و اگر همه ی ممالک درون اوضاع شون خوب باشه

ممالک بیرون هم اوضاع شون خوب می شه

و این جا هست که عدم خطا نکردن و اشتباه نکردن ما اهمیت پیدا می کنه

چون هر خطایی در مملکت درون 

به دنبالش

یک فاجعه ای هست در مملکت بیرون

خلاصه اینکه الان می فهمم چرا سلامت و زنده بودن یک نفس اهمیت داره

و الان می فهمم که باید حواسم به زنده بودن نفسم باشه

و زنده بودن نفس چیزی نیست جز بندگی خدای یگانه

ربنا اهدنا صراط المستقیم . . .  

و من الله توفیق

یاحق

لوبیای سحر آمیز

بسم الله

دلم می خواست بذر توحید و خداپرستی در وجود آدم ها

رشدش مثل لوبیای سحرآمیز می بود

عاشق که می شوی می خواهی معشوقت را در تمام خانه های هستی بنشانی

تا تمام خانه ها رنگ و بوی دوست را دهند

غافل از اینکه او، بی اجازه 

به هیچ خانه ای وارد نمی شود

حتی اگر او خود، صاحب تمام خانه های عالم باشد

باز هم می گم سخت ترین زمان برای آدم وقتی هست

که طعم در وحدت بودن رو چشیده و الان مجبور در کثرت زندگی کنه

دوست دارم خلوت دل رو از اضداد بشویم

ولی گاهی این کار زمان می بره

می دونم راهش این هست که وقتی از یک صحنه بیرون اومدم

باید تنها از اون صحنه عبرت بگیریم

و در چاه اشتباهاتم نمونم

ولی این چاه خیلی عمیق تر از اونی هست که راحت بتونم ازش بیام بیرون

و واقعا خدا خودش باید سپاه کمکی بفرسته 

این بار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خودشون باید بیان فتح الباب کنن 

و من همچنان به امید زنده ام، به امید فتح الباب

اگر این بار هم ما رو ببخشن 

حراست سازمان رو ان شاءالله قوی تر می کنم

علاوه بر شورای عالی امنیت، وزارت اطلاعات رو هم راه اندازی می کنم

ان شاءالله تمام خیابون های مملکت درون رو هم علائم راهنمایی رانندگی می ذارم

و تا وقتی کسی گواهینامه نداشت اجازه رانندگی در خیابون های شهر رو بهش نمی دم

ما بسی از صحنه های قبلی عبرت گرفتیم 

فقط منتظریم پلمپ مملکت رو باز کنن

و کشتی مون از پارکینگ نیروی انتظامی آزاد بشه

ما منتظریم اندوخته هامون به مقداری برسه که بتونیم کشتی رو آزاد کنیم

ما به امید زنده ایم

التماس دعا

یاحق

جملات تأمل برانگیز

بسم الله

استادی می گفتند: 

انقلاب را از درون خود باید شروع کردن

شاه نفس را از مملکت درون باید بیرون کردن

خلوت دل را باید از صحبت اضداد شستن تا فرشته در آید

حاج آقا صدیقی اول سال می گفتن: 

آدمی مدام دچار صعود است و سقوط

گاهی ممکن است فردی مملکتی داشته باشد 

که محل رفت و آمد فرشتگان باشد ولی به خاطر غفلت دچار آتش سوزی شود و تمامش از بین برود

و گاهی انسان ویرانه ای داشته باشد

ولی متحول شود و شروع کند به ساختن مملکت

زندگی جالبه

مدام ساختن هست و خراب کردن و ساختن

دبیرستان آزمون قلمچی که می رفتیم ضریب رشدمون یه بار +10 بود یه بار -14

و کلا خط رشدمون مدام صعود و سقوط بود و هیچ وقت هیچ کس نتونست این روند رو به یه خط کاملا صعودی تبدیل کنه

نمی دونم این خوب هست یا بد

پدر گرامی می گفتن اگر یه آجر رو پدال گاز ماشین بذاری

و ماشین رو بذاری وسط یه جاده صاف

ماشین تا ته مسیر رو میره

پدر گرامی می گفتن یه راننده برای اینکه مهارت رانندگی پیدا کنه

باید مدام آهسته کنه، ترمز بگیره، کنار خیابون بایسته و دوباره شروع کنه به حرکت

می گفتن صرف رانندگی و پا روی پدال گاز گذاشتن و یه مسیر رو رفتن مهارت رانندگی نمی شه

می گفتن مهارت رانندگی 

در توقف ها و شروع کردن هاست

در دنده عوض کردن ها و رانندگی در مسیرهای پر پیچ و خم

می گفتن رانندگی در یک مسیر صاف رو حتی با سرعت بالا همه یاد دارن

و اما مملکت درون 

برای ساختنش عمری هست که وقت گذاشتیم شاید از طفولیت

البته قبل از طفولیت پدر بزرگ گرامی کلنگ احداثش رو زده بودن و مادر و پدر گرامی ستون هاش رو بالا برده بودن

و بنده فقط می یاست مواظب باشم تار عنکبوت نگیره و هر روز همه جا رو گردگیری کنم و حواسم به باغچه و حوض آبش باشه

ارزش مملکت رو تازه دوم دبیرستان فهمیدم و در وسعت و قوامش کوشیدیم

ولی پیش دانشگاهی طی یک واقعه، از دستش دادیم

و دوباره از سال اول دانشگاه تحت تعلیم قرار گرفتیم برای ساختن یه مملکت جدید

مملکتی که وقتی شکل گرفت تمام آدم هایی که در ساختش اثرگذار بودن مملکت رو رها کردن و رفتن

و این جوری بود که صاحب اصلی مملکت در مملکت نشست و اوضاع امور رو بدست گرفت

ولی اوضاع خوب و خوش زیاد دوامی نداشت

و دوباره طی یک واقعه مجبور شدیم تمام مملکت رو تقدیم اجنبی و سپاهش کنیم و مملکت رو آتیش زدن 

حالا ما موندیم و یه مملکت سوخته و البته باز منتظریم که تحت تعلیم قرار بگیرم برای ساختن یه مملکت جدید

و فقط به خودمون امید می دیم که خدا می گه

 " یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تنقطوا من رحمه الله، ان الله یغفر الذنوب جمیعا" 

خلاصه اینکه مملکتی فعلا وجود نداره که قرار باشه ببینیم شاه اش کیه

خلوت ای هم وجود نداره و فعلا حسابی در کثرتیم

شروع انقلاب هم زمینه می خواد و نیروی کمکی

فعلا هنوز زمینه های انقلاب ایجاد نشده

ولی امید داریم ان شاءالله ایجاد بشه

ما به امید زنده ایم

یاحق

درخواست و امام حی

بسم الله

امام جان 

از آن روزی که حضرت زینب (سلام الله علیها)

فرزندان شان را برای قربانی شدن نزد شما فرستادند

و برای قبول درخواست شان، شما را به حق مادر عزیزتان قسم دادند

از آن روز دانستم که حاجاتم را نزد فرزند موعود عزیزتان برم

و ایشان را به حق شما و مادر عزیزتان قسم دهم

تا همیشه این اندیشه در ذهنم زنده بماند

که امام مان زنده و حاضرند 

و بزرگوارانی چون شما

واسط اجابت مایید

یاحق

ما آدما

بسم الله

جالبه ما ها می دونیم وقتی مریض می شیم باید بریم پیش دکتر 

ولی نمی دونیم وقتی روح  و دین مون هم مریض می شه باید بریم پیش دکتر

جالبه وقتی نوع مریضی مون خاص هست بسته به نوع بیماری اصولا پیش متخصص می ریم نه پزشک عمومی

ولی در مسائل دینی حتی اکر دکتر بریم اغلب پیش دکتر عمومی می ریم نه متخصص

جالبه ما آدما می دونیم متخصص داخلی، دندون پزشکی، معده، مغز و . . . نیاز داریم

ولی نمی دونیم متخصص اقتصاد اسلامی، سیاست اسلامی و . . . نیاز داریم

جالبه ما آدما نمی دونیم خیلی از بیماری هامون دلیل اصلیش در گناهی هست که ازمون سر می زنه

و هر گناهی یک بیماری جسمی و روحی رو در ما ایجاد می کنه

جالبه ما آدما برامون مهم هست غذامون چی باشه و یه دفعه سوسک و حشره نخوریم

ولی همین ما ها گاهی حواس مون نیست با چشم هامون و گوش هامون داریم نقش قورباغه رو در گرفتن حشره بازی می کنیم

جالبه ما آدما از بهترین غذافروشی ها و بهترین آشپزها غذا تهیه می کنیم

ولی گاهی حواس مون نیست با حرف زدن هامون برای اون دنیا گوشت انسان مرده رو در لیست غذامون وارد می کنیم

جالبه ما آدما حاضر نیستیم سوسک رو با پوشش شکلات و آبنبات بخوریم

ولی وقتی رزق مون حروم می شه برامون این خوردن اشکالی نداره

جالبه ما آدما وقتی می خواییم بریم مهمونی، پیش استاد، کلاس درس و غیره ظاهرمون و طرز لباس پوشیدن مون برامون مهمه

ولی وقتی می خواییم نماز بخونیم انگار نه انگار می ریم ملاقات خدا و با هر وضعیتی که شده می ریم

جالبه ما آدما وقتی می خواییم بریم بیرون از خونه، مهمونی و یا عروسی و غیره کلی هزینه می کنیم

امیدوارم این همه هزینه ای که می کنیم بابت راحت تر رفتن به جهنم و آتیش دوزخ مون نباشه

جالبه بعضی وقتا با خودم می گم آیا ما آدما می دونیم داریم چه جوری زندگی می کنیم

و داریم چه آینده ای رو برای خودمون رقم می زنیم

و آیا این همه تلاش مون هدفمند؟

 

خدا داند

و خدا همه ی ما آدم ها رو به راه راست هدایت کند

یاحق

پیوست: نصایح رئیس شورای عالی امنیت

باز شما برای ملت روضه خوندی؟

پس بذار ماهم دعا کنیم، خدایا این بشر رو به طور خاص مورد هدایت الهی ات قرار بده صبر من دیگه تموم شده

در پناه حق

نور السماوات و الارض

بسم الله

الله نور السماوات و الارض

به نظرم این بهترین توصیف از الله هست

یعنی عالی هست و عبارتی هست سرشار از توحید

اگر تمام اشیاء رو از کنار هم قرار گرفتن فوتون ها بدونیم یعنی همه ی عالم فقط و فقط خداست . . .

یعنی وجود ما سرشار از خداست 

یعنی "نحن اقرب الیه من حبل الورید"

خیلی دوست دارم معنی  "روح" رو بدونم ان شاءالله اون دنیا خدا بهمون بگه

 

یاحق

ملکه صبا

بسم الله

قالت: 

یا ایها الملؤا!

انی القی الی کتاب کریم

انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم

الا تعلوا علی وأتونی مسلمین

قالت: 

یا ایها الملؤا! 

افتونی فی امری

ما کنت قاطعه امری حتی تشهدون

قالوا: 

نحن اولوا قوه و اولوا بأس شدید

و الامر الیک فانظرنی ماذا تأمرین

قالت: 

ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله و کذلک یفعلون

و انی مرسله الیهم بهدیه فناظره بم یرجع المرسلون 

(آیات 29 تا 35 سوره نمل)

یه ذره هم می خواییم این جا از حقوق خانوم ها دفاع کنیم 

و اینکه بعضی از احادیث واقعا در شرایطی گفته شده

بازهم می گم حرف امام علی (علیه السلام) کاملا درسته

و وقتی احساسات خانوم ها مثل آبشار می مونه باید بر خلاف حرف شون عمل کرد

ولی وقتی تصمیم عاقلانه و بدون احساسات می گیرن باید به حرف شون عمل کرد وگرنه عواقبش رو می بینیم

داریم: 

اولا جالب هست که ملکه صبا با وجود خانوم بودن در جایگاه ولایت بر قوم شون قرار گرفتن

دوما جالب هست که در تصمیم گیری اگر ایشون به گفته آقایون عمل می کردن جنگ و خونریزی به پا می شد

سوما ایشون واقعا تصمیم عاقلانه و منطقی گرفتن و حضرت سلیمان (علیه السلام) جایگاه ایشون رو قبول داشتن

البته ایشون خصوصیات خوبی هم داشتن: 

ایشون خودرأی نبودن و در کارها مشورت می کردن

ایشون از حوادث گذشته عبرت می گرفتن و تاریخ رو می دونستن

ایشون در تصمیم گیری نظر مستقل داشتن و بنا به صلاح دید عمل می کردن نه طبق نظر جمع

ایشون باطن بین و با بصیرت بودن و تونستن تخت خودشون رو با وجود اینکه ظاهرش تغییر کرده بود شناسایی کنن

.

ا.

ایشون اوتی العلم بودن ( و اوتینا العلم من قبلها و کنا مسلمین بخشی آز آیه 42 سوره نمل)

ایشون حق پذیر بودن

داستان های قرآنی مفاهیم عمیقی در خودش داره 

اگر ما اهل پذیرش باشیم

یاحق