تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۸ مطلب با موضوع «عبد» ثبت شده است

فاذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
هههه ما دوباره پیدامون شد. . . 
عزیزم خدا خیلی عزیزه، شکرش هم توش یه عالمه محبت و مهربونیه . . . خدا دوست داره وقتی به ما نعمتی می ده اثرش رو تو ما ببینه و همین رو هم شکر نعمتش می دونه . . . مثه مادر و پدری که برای بچه هاشون لباس خوشگل می خرن و می خوان اونا بپوشن تا دل اونا شاد بشه و یا معلمی که وقتی درس می ده دوست داره شاگرداش نمره ی خوب بگیرن تا دلش شاد بشه بالاخره این آدما بنده های همون خدان . . . 
من عاشق سوره ی ضحی ام آخه تو این سوره خدا با یه عالمه مهربونی از ته دلش با پیامبر عزیزش حرف می زنه و تهش می گه پیامبر (صل الله علیه و آله) جونم هر چی بهت نعمت دادم رو بگو " و اما بنعمه ربک فحدث" یا یه جای دیگه خدا به پیامبر (صل الله علیه و آله) می گه هر چی از قرآن برات بیان کردم رو بگو . . . 
تو آیات انتهایی سوره ی نحل هم در همین باب یه داستانه که ان شاءالله الان می گیم
خدا می گه یکی بود یکی نبود 
یه قریه ای بود که هم ایمان داشت و هم اطمینان و برای همین روزیش از همه طرف می اومد "و ضرب الله مثلا قریه کانت ءامنه مطمئنه یأتیها رزقها رغدا من کل مکان" 
بعدش این قریه به نعمت خدا کفر ورزید و خدا هم لباس گرسنگی و ترس را به خاطر چیزی که می ساختند به اون ها پوشوند "فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون"
می دونید این واژه ی "قریه" جالبه . . . احساس می کنم این قریه درسته که می تونه منظور ازش مردم قریه باشه ولی خب می شه این قریه خودشم نماد یه آدم باشه  . . . یه آدم مؤمن و با آرامشی که چون یه جای کارش لنگ می زنه و اون کفران نعمته مملکت درونش به اندازه ی قریه هست یعنی هنوز بزرگ نشده که بشه امت . . .آخه اگه آیات رو ادامه بدیم تو همین سوره داریم "ان ابراهیم کان امه قانتا لله حنیفا و لم یکن من المشرکین" یعنی حضرت ابراهیم (علیه السلام) خودشون به تنهایی یه امت بودن یعنی مملکت درونشون به اندازه ی یه امت وسعت داشت آخه برای الله قانت (فک کنم با قنوت کننده نسبتی داره :)) و حنیف بودن . . تو آیه بعدیش داریم "شاکرا لانعمه اجتباه و هدیه الی صراط مستقیم" یعنی شکرگذار نعمت خدا بودن و برای همین خدا انتخابشون کردن و به راه مستقیم هدایتشون کردن . . . 
جالبه تو سوره ی حمد هم خدا "اهدنا صراط المستقیم" را با "صراط الذین انعمت علیهم" همراه کرده
و چه قدر این شکرگزاری اهمیت داره که به خاطر کفران نعمت، اون آدم مؤمن و مطمئن به جایی می رسه که رسول خدا را تکذیب می کنه و میشه جزء اهل عذاب و آدمای ظالم تو آیه 113 داریم "و لقد جاءهم رسول منهم فکذبوه فاخذهم العذاب و هم ظالمون" 
تو آیه 114 هم داریم "فکلوا مما رزقکم الله حلال طیبا و اشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون" جالبه یعنی شکر نعمت الله را بکنید اگه فقط خدا را می پرستید.
جالبه فک کنم از یه بزرگی شنیده بودم که می گفت کل قرآن تفسیر سوره ی حمد . . . 
 خدا در ادامه همین سوره می گه چرا وقتی می گم یه چیزی حرامه حلالش می کنید و وقتی می گم حلاله حرامش می کنید؟!
تو سوره ی انعام خدا ناراحتیش رو از یهودیا که حلال خدا رو حرام کردن نشون می ده تو آیه 146 می گه و "علی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر و . . . .ذلک جزیناهم ببغیهم و انا لصادقون" یعنی فقط و فقط بر یهودیا یه چیزای اضافه ای رو هم حرام کردیم اینم به خاطر اینه که کفران نعمت کردن و ما بهشون گفتیم حلاله استفاده کنید ولی خودشون حرام کردن، حالا که این کار رو می کنن حقشونه . . . این دفعه ما خودمون می گیم اینا بر شما حرامه . . . .
اسراف هم یه جور کفران نعمته آخه وقتی خدا یه نعمت به بنده اش می ده می خواد اون نعمت رو به طور تمام و کمال استفاده کنه حالا وقتی اون بنده ریخت و پاش می کنه و یه سری از نعمتا رو نه تنها استفاده نمی کنه بلکه هدرشون هم می ده خدا ناراحت می شه 
و البته گاهی هم ما وسیله ی رسوندن نعمت می شیم به بقیه و اگر این نعمت نرسونیم خدا از ما می گیرتش مطمئنم آیه ای با این مضمون رو تو قرآن خوندم ولی الان نمی دونم کجا بود . . . تو نهج البلاغه هم امام علی (علیه السلام) به همین مضمون حدیثی گفتن
خداوند بندگانی دارد که برای بهره مندی دیگران به آنان نعمت هایی داده است. آن نعمت ها را تا زمانی که بخشش می کنند در اختیارشان می گذارد و آنگاه که از بخشیدن دریغ کنند، از آنان بگیرد و به دیگران بسپارد. . . ولی نمی دونم کدوم حکمته . . . 
در پناه حق
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۶:۰۲
معرفت جو

بسم الله

اصلا اصلا وقت نداریم حتی چند دقیقه . .  . 

جالبه امروز که به گلمون نگاه می کردم مرکزیتش ما رو به خود جذب کرد

خیلی باحاله گلبرگایی که دقیقا چسبیده بودن به وسط گل همشون به سجده رفته بودن و عمق تواضعشون بود

هر چی گلبرگا فاصله می گرفتن و در طبقات بعدی بودن کم کم از حالت رکوع به حالت ایستاده در اومده بودن

از گلبرگای انتهایی هم نگم که کلا کاری به کار مرکز نداشتن و واسه خودشون در حال پر پر شدن و از حال رفتن بودن و از اون ور خم شده بودن . . . 


جا داشت که یک تشکر ویژه از ته قلب، از عمق وجود به یه رفیق دیرین می کردیم ولی مجال تشکر فراهم نبود . . .

یعنی خدایا شکرت واسه این هم دما و هم سفرا خدایا خیلی خیلی شکرت . . .

خدا این بنده خدا رو همیشه تو نقاط حساس زندگیمون از آسمون نازل می کنه و این بنده خدا میشه اسباب خیر رسیدن به ما . . . 

این بنده خدا هیچ وقت ما را تنها نذاشت، هیچ وقت . . . 

هی روزگار . . .

خدایا از طرف ما کلی از این بشر معذرت بخواه برای تموم تنها گذاشتنا . . . برای تموم بی وفاییا . . .برای تموم بی فکریا . . . .برای تموم لحظاتی که ما هم می تونستیم اسباب خیر رسیدن بهش بشیم و نشدیم . . . خدایا هم چنان هم می گم که برتر از ما رو برای هم نشینی با این رفیق برگزین . . . 

خدایا بهش از زمین و  آسمون خیر برسون چه بوسیله ی ما و چه بوسیله ی غیر ما . . . (این جا هم جاداره خدا بگه منتظره دعای تو بودم :) )

خلاصه حق خیلیا رو تو زندگی اون جوری که باید ادا نکردیم، حق الله، حق مادر، حق پدر، حق برادر، حق آموزگاران و حق رفقای نزدیک . . . .

خدایا خودت ما رو در ادای حق یاری ده . . . 

کلی حرف دارم برای گفتن ولی مجالش نیست فقط همین که

خدا خیلی عزیزه . . .

اگه پای خدا وایسی صد برابرش پات وای میسته

اگه تو دوستیت باهاش مرام بذاری صد برابرش برات مرام می ذاره

اگه باوفا ببیندت و بییابدت صد برابرش وفا می کنه

اگه یه کار براش بکنی صدتا کار برات می کنه

اگه عاشقش بشی بدجوری باهات عشق بازی می کنه . . . . 

البته این صد؟، صد مضاعف بود نه صد واقعی :) 

در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۴۸
معرفت جو

می دونید بذارین منظورم را بهتر بگم این عبد خدا بودن مثه همون آب بودن مؤمنه یعنی مؤمن هرچند در شرایط مختلف قرار می گیره ولی از حالت وحدت و عبد بودنش خارج نمی شه

مثلا فرض کنید می خواییم برای یه مراسم تبلیغات کنیم و نیرو جذب کنیم باید حواسمون باشه که به خاطر جذب حداکثری قرار نباشه کارهایی را بکنیم که خدا دوست نداره

یا مثلا از یه کاندید ریاست جمهوری خوشمون می یاد و اون مثلا اصلح تره یا مثلا برای ما اولیا الله ولی باید توجه کنیم که برای تبیلغ برای اون قرار نباشه دروغ بگیم توی کارای کاندیدای دیگه تجسس کنیم و . . . .یعنی از مؤمن بودنمون خارج نشیم از عبد الله بودنمون خارج نشیم . . . 

و کلی مثال دیگه . . . .

ما ها باید ببینیم با توجه به اقتضای زمان و حوادثی که روی می ده چه شکلی باید برخورد کنیم تا از عبد بودن خارج نشیم . . . و اولویت اولمون عبد الله بودن باشه . . . 

شرمنده ما تا آخر هفته تهنای تهناییم واسه همین این جا کلی می نویسیم . . . حلال کنید

در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۴۲
معرفت جو

عزیزم خدا از همه چی حاضره بگذره ولی از این یه مورد اصلا حاضر نیست بگذره . . . اصلا حاضر نیست کسی به غیر از اینکه عبدالله باشه عبد کس دیگه ی باشه، اصلا حاضر نیست کسی غیر از محضر خودش پیش یه آدم دیگه ذلیل و بنده باشه . . . خدا دوست داره تموم بنده هاش عزیز باشن . . . 

تو سوره ی زمر، آیه 2 داریم "انا انزلنا الیک الکتاب بالحق فاعبد الله مخلصا له الدین" یعنی خدا می خواد فقط همه عبدالله باشن در حالی که دین را برای خدا خالص کردن . . . 

تو آیه سومش داریم الا لله الدین الخالص . . . یعنی دین خالص برای خداست . . . بعدش داریم و الذین اتخذوا من دونه اولیاء یعنی یه عده آدم هستن که به جای خدا (به "من دونه" دقت کنید) یه عده را ولی می گیرن دلیلشون هم اینه که "مانعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی یعنی فقط برای اینکه ما رو به الله" برسونن هم باهاشون دوست شدیم حالا اینا را خدا می گه جون خودتون من هم باور کردم "ان الله  یحکم بینهم فیماهم فیه یختلفون" یعنی الله قطعا بینتون در چیزی که اختلاف کردید حکم می کنه "ان الله لا یهدی من هو کذب "کفار یعنی خدا دوست نداره وقتی تو دلتون یه چیز دیگه هست صاف بهش دروغ بگید . . 

جالبه بعضی وقتا ما با آدمایی رو به رو می شیم که می گن ما با فلانی ها دوستیم چون اینا قراره کمک کنن ما با الله دوست شیم می دونید خود این قول ممکنه درست باشه یعنی تا وقتی که اون ولایته "من دون الله" نباشه می تونه درست باشه یعنی  مثلا ائمه اطهار (علیه السلام) خیلی وقتا واسطن تا ما حرفمون را به خدا بزنیم یعنی چون ما گناهکاریم می گیم خدایا با وساطت این بزرگان ما رو هم ببخش . . .شهید چمران خیلی وقتا تو نوشته هاشون به خاطر دوری از این اولیا الله ناراحتی می کنن . . . یعنی شاید خدا به خاطر همین تو آیه آورده که قولتون کذب نمی گه گزاره ای که به کار بردین غلطه می گه ممکنه گزارهه درست باشه یعنی اگه "من دونه" وجود نداشته باشه یه همچین ادمایی باشن و یه همچین ولایتی ولی شما دارید دروغ می گید . . .

ولی خب مسئله این جاست که اون آدما چه قدر تو قولشون صادقن یعنی آیا واقعا می خوان از ولایت آدم خوبا به ولایت الله برسن و البته مسئله ی دیگه ای که وجود داره آیا اون اولیا همون قدری که این آدما فکر می کنن خوبن و رابطشون با الله قویه ؟؟؟!!!

بذارین این جوری بگم فک کنید طرف مثلا با یکی دوست شده فرض بر این که اون آدمه واقعا اولیا الله باشه بعدش بیاد تو ذهن خودش مثلا نمازش را نخونه تا کار اون اولیا الله را راه بندازه، این جور ولایتی دیگه به ولایت الله منتهی نمی شه مثه آدمایی که زمان حضرت عیسی (علیه السلام) بودن و ایشون را خدا می دونستن. حالا هر چی بنده خدا حضرت عیسی (علیه السلام) می گفته بابا من خودم الله را می پرستم من عبد الله هستم اونا گوششون بدهکار نبوده . . .   

و یا از طرف دیگه شاید اون اولیایی که ما ولی مون گرفتیم و دوستمون اصلا اولیا الله نباشن که بخوان ما را حالا به الله برسونن مثلا تو آیه 6 سوره ی جمعه داریم "قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم أنکم أولیاء لله من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین یعنی آی کسائی که هدایت شدید (البته معنی عربیش  را می گم شاید این جا منظور قوم یهود باشن) اگه فک می کنید شما اولیا الله هستید به غیر از مردم اگه راست می گید آرزوی مرگ کنید . . . . یعنی یه عده ای هستن که فک می کنن اولیا الله ان ولی دروغ می گن این جا واژه ی "صادقین" جالبه . . . این من دون الناس هم جالبه یعنی یه عده آدم پیدا شدن که شاخ شدن خودشون خودشون را تحویل گرفتن و گفتن ما اولیاالله هستیم این جور آدمایی که دیگه مثه حضرت عیسی (علیه السلام) نیستن که به پیروانشون بگن از ما بگذرید ما وسیله ایم تا شما به خدا برسید. . . .

عزیزم . . .خدا اصلا دوست نداره کسی خودش را بهتر از عامه ی مردم بدونه تو سوره ی بقره آیه 13 هم خدا می گه همون جوری که انسان ها ایمان آوردن ایمان بیارید و اذا قیل لهم ءامنوا کما ءامن الناس قالوا انؤمن کما ءامن السفهاء بعدش اونا خود بزرگ بینی می کنن و می گن این آدما سفیهن یعنی عامه مردم نادونن خدا هم ناراحت می شه و می گه الا انهم هم السفهاء ولکن لا یعلمون یعنی خودتون نادونید ولی علم ندارین و نمی فهمین . . . خدا خیلی این عامه ی مردم را دوست داره . . . .

خلاصه این که حواستون باشه دوست و ولی که انتخاب می کنید اولا واقعا در باطن اولیا الله باشه و ولایتش منتهی بشه به ولایت الله یکی از نشونه هاش هم همینه که حاضر باشه از خودش برای الله بگذره و مثه حضرت عیسی (علیه السلام) بگه منم الله را می پرستم ثانیا اگر همچین آدمی هم پیدا کردید دیگه از اون ور بوم نیفتید که این قدر محو این اولیاالله بشین که ولایتتون من دون الله بشه و پیش خدا دروغ گو شید . . . 

........................................................................................................

خدا این قدر روی این عبدلله بودن تأکید داره که می گه بابا جون اگه می خواستم شما عبد غیر از من شید و قرار باشه از یکی دیگه جدای من دستور بگیرید و گوش به فرمان اون باشید خب چه کاریه همه می دونید که اگه طرف بخواد به یکی نزدیک شه بهترین راهش اینه که با بچه های طرف دوست بشه و از این طریق خودش را تو دل پدر و مادر طرف هم جا کنه . . . اگه این جوری می خواستم خب یکی را از بین آدمام انتخاب می کردم می گفتم این بچه ی منه بیایین با این دوست شید و از این فرمان بگیرید این همه سر در گمی و شناختن و کشف اولیا الله هم نمی خواست . . . ولی من این رو نمی خوام تو آیه 4 داریم "لو اراد الله ان یتخذ ولدا لاصطفی مما یخلق"  یعنی خدا اگه اراده می کرد از بین مخلوقاتش یکی را پسرش قرار می داد "سبحانه" یعنی خدا پاک و منزه است . . ."هو الله الواحد القهار" یعنی خدا واحد و قهاره . . .

فقط خواهشی که دارم اینه که این مسئله را قاطی نکنید با بحث ولایت فقیه که قبلا تو چندتا پست لزوم این جایگاه رو گفتم این جا بحث عبادت خداست بحث عبد بودن برای خداست بحث اینه که دین خالص برای خدا باشه بحث اینه که حتی اگه اولیا الله یافتید بازم حواستون باشه مقصد نهایی الله امیدوارم برگشت به عقب نداشته باشیم . . . 

......................................................................................................

عزیزم چه قدر دل نگران می نویسی . . . آخه دوست ندارم همه ی رشته هایی که محکم کردم باز از اول مجبور باشم محکم کنم . . . .

خدایا از این به بعد کار سخت تر می شه حواست بهم باشه خیلی می ترسم . . . 

الیس الله بکاف عبده . . . 

توکلت علی الله فهو حسبه 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۱۷
معرفت جو
جالبه تو سوره ی انعام آیات 151 و 152 خدا می گه بیایین می خوام براتون بگم دوست دارم چه کارهایی رو انجام ندین تا دوستیم عمیق تر بشه. . .
"قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم" . . .  یعنی بیایین تا بگم چیا را ربتون بر شما حرام کرده
"الا تشرکوا به شیئا" . . . یعنی اولا لطفا برای من شریک قائل نشید من یکی ام، خودم یه تنه هواتون رو دارم، خیالتون جمع باشه، شما هم فقط عبد من باشید. . . یه درصد فک کنید اگه من شریک داشتم چه قدر بدبختی می یاست بکشید، هی ناز من را بخرین، هی ناز شریکام رو بخرین، هی ببینید من چی می گم، اونا چی می گن خلاصه برید من را شکر کنید که خودم به تنهایی حواسم بهتون هست . . . 
"و بالوالدین احسانا" . . . حواستون به پدر و مادرتون هم باشه، تا که شما رو فرستادم زمین، اون موقعی که هیچ قدرت و علمی نداشین این بنده های خدا به خاطر من بدجوری حواسشون بهتون بود، شما فقط داد و بی داد می کردید، فک کنید اگه یه ضبط صوت مدام روشن باشه و یکی سرتون همش داد بزنه کفری می شید و یا سرش داد می زنید یا پرتش می کنید بیرون تازه همین جور بدون دیدن هیچ کاری از سوی شما بهتون غذا می دادن لباستون را می شستن، قربون صدقتون می رفتن خلاصه رو زمین اولین کسائی که امانتی من را که شما باشید مواظبش بودن پدر و مادرتون بودن به این عزیزان احسان کنید البته در آیات دیگه ای داریم که خدا می گه بال و پر محبت براشون بگشایید و بهشون حتی یه تلخی کوچیک هم نکنید  . . . 
"و لا تقتلوا اولادکم من املاق نحن نرزقکم و ایاهم" . . . یعنی لطفا نوزاداتون رو هم به خاطر بی پولی نکشید ما خودمون روزیشون رو می دیم، اصلا این محبتی که شما نسبت به بچه هاتون دارید رو هم ما تو دلتون انداختیم وگرنه کی حاضره مفت و مجانی یه همچین نوزاد پر سر و صدا و پر زحمتی را تحمل کنه . . .     
"و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن" یه جا گوش دادم که فواحش یعنی گناه بزرگ خدا می گه لطفا از این گناه های بزرگ هم نه ظاهری بکنید و نه باطنی و مخفی. خودمونیم دیگه آخه ظاهر و باطنتون را که من می دونم روتون می شه جلوی چشم من گناه کنید. . .
"و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق" . . . یعنی خواهشا آدم کشی هم نکنید اونم نه این که منظورم این باشه که جسم کسی را نکشید، نه، گاهی شما روح آدما را می کشید لطفا نفس کسی را که الله کشتنش را حرام کرده نکشید وگرنه آدم بدا رو اونم با شرایطی که خودم گفتم طوری نیست بکشید . . .
"ذلکم وصکم به لعلکم تعقلون" یعنی من بهتون این توصیه ها را کردم شاید این عقلتون را به کار بندازین و آکبند نگهش ندارید . . .
و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده . . . یعنی به مال یتیم هم نزدیک نشید مگه به طریق احسن تا زمانی که به رشد فک کنم عقلی برسن . . . آخه اونا که کسی را جز من ندارن. . . نکنه در حقشون ظلم کنید . . .نکنه پولشون را جوری خرج کنید که به صلاحشون نباشه . . . در مورد ایتام خیلی دقیق باشید لطفا . . . 
"و اوفواالکیل و المیزان بالقسط" . . . یعنی به این کیل و میزان وفا کنید، می خواد ترازوی مغازه باشه، می خواد ترازوی درس دادن تو دانشگاه باشه، می خواد ترازوی دادگستری ها و دادگاه ها باشه، می خواد ترازوی روابط بین الملل و . . .باشه خلاصه این ترازو باید میزون باشه البته نه اون میزونی که شما می خوایید میزونی که من می خوام  و من می گم. . . 
"لا نکلف نفسا الا وسعها" . . .البته لطفا از اون ور بوم هم نیفتید و به خودتون سخت نگیرید من هر کسی را به اندازه ی وسعش تکلیف دادم البته حواستون به وسعتون هم باشه که برای من کم نذارید . . . .
"و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربی" . . . یعنی وقتی حرف می زنید عدالت رو نگه دارید یعنی افراط و تفریط نکنید حتی اگه مخاطبتون نزدیکاتون باشن . . . 
"و بعهد الله اوفوا" . . . یعنی به عهد الله هم وفا کنید . . .  تو یه آیه سوره ی بقره داریم خدا می گه "....اوفوا بعهدی اوف بعهدکم..." بخشی از آیه 40 سوره ی بقره . . .یعنی اگه به عهد من وفا کنید منم به عهدتون وفا می کنم :) . . .
 ذلکم وصکم به لعلکم تذکرون .. . .یعنی این دفعه این ها را بهتون توصیه کردم تا بهتون یادآوری بشه یعنی شاید با عقل باید اولی ها را سبک سنگین کرد ولی اینا دیگه یه چیزهایی که مسلم براتون شاید دلتون هم صدق بودنش را تأیید می کنه و تنها باید یادآوری بشه . . .

خلاصه همه ی اینا را گفتیم که بگیم تو آیه بعدیش اومده . . . . " و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه" یعنی این صراط مستقیم منه پس ازش تبعیت کنید . . . 
" و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله " . . . یعنی شاید خدا می خواد بگه دنبال یه عالمه راه نرید که شما را از راه اصلی منحرف کنه . . . (مورچه را یادتون بیاد) . . 
"ذلکم وصکم به لعلکم تتقون" . . . یعنی این یکی را دیگه بهتون توصیه می کنم تا تقوای الهی پیشه کنید یعنی این یکی رو دیگه بترسید چون گم می شید و خطرناکه . . .   
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۴۷
معرفت جو

گفتیم شاید بمیریم ولی حق این آیه را به جا نیاورده باشیم

جالبه اولش واژه "ذکر" اومده : "ذکر رحمت ربک عبده زکریا" شاید یعنی کل سوره ذکر و یادآوری یک "عبده" و حالا توی این واژه "عبد" خدا می خواد بقیه صفات را یادآوری کنه و بعدش می گه حالا "واذکر فی الکتاب . . ." 

یعنی همون نوشته ی قبلی که اهدنا به قول امام (ره) پایداری و  تو حالت عبد خدا موندنه، تو حالت وحدت موندن و جدا بودن از کثرته تو حالتی که همیشه بتونی خدا را با ضمیر "ک" صدا بزنی . . . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۰۷
معرفت جو

ما هم دوست داریم همون جوری که حاج آقا به قرآن نگاه می کنن به قرآن نگاه کنیم بالاخره باید حاج آقا رو ما یه اثری بذارن . . . . (خدا به مخاطب رحم کنه ولی خداییش این مدت وبلاگ ننوشتن بر ما خیلی سخت گذشت)

تو سوره ی فاطر آیات زیر خیلی قشنگن اومده 

 و ما یستوی الاعمی و البصیر، و لا الظلمات و لا النور، و لا الظل و لا الحرور، و ما یستوی الاحیاء و لا الاموات ان الله یسمع من یشاء و ما انت بمسمع من فی القبور (آیات 19 تا 22)

جالبه ترتیب واژه ها را تو آیات نگاه کنید اول آیه ها اومده اعمی، ظلمات، ظل و احیاء بعد اومده بصیر، نور، حرور و اموات . . . . 

جالبه اعمی، ظلمات و ظل همشون از جنس نادانی هستن، تاریکی و سردی ولی  بصیر، نور و حرور از جنس آگاهی هستن، روشنایی و گرمی ولی نکته جالب ترش اینه که احیاء همراه این نادانی ها اومده و اموات همراه آگاهی یعنی فک کنم منظور از زنده این جا زنده ی جسمه نه زنده ی روح برا همین با نادونی اومده آخه بصیرت اغلب آدم گویا وقتی رو دنیان کمتر از بصیرت مرده هاست و بعدش خدا می گه من صدای اهل قبور را می شنوم که حالا چه جوری بعد از آگاهی حرف می زنن ولی تو صداشون را نمی شنوی . . . . 

.............................................................................

تو سوره ی مریم هم جالبه داریم

اول ایه سوره ی حمد را بگم : اهدنا صراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم . . . .

ذکر رحمت ربک عبده زکریا . . . (البته این جا بعدش از حضرت یحیی (علیه السلام) می گن و می گن یا یحیی خذ الکتاب بقوه و ءاتیناه الحکم صبیا، و حنانا من لدنا و زکوه و کان تقیا، و برا بوالدیه و لم یکن جبارا عصیا)

واذکر فی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکانا شرقیا . . . (البته این جا بعدش از حضرت عیسی(علیه السلام) می گن)

واذکر فی الکتاب ابراهیم انه کان صدیقا نبیا . . . (البته این جا بعدش از حضرت اسحق و یعقوب (علیه السلام) می گن) (البته این جا حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پدرشون می گن یا ابت لم تعبد ما لا یسمع و لا یبصر و لا یغنی عنک شیئا، یا ابت انی قد جاءنی من العلم ما لم یأتک فاتبعنی اهدک صراط سویا، یا ابت لا تعبد الشیطان ان شیطان کان للرحمن عصیا) 

واذکر فی الکتاب موسی انه کان مخلصا و کان رسولا نبیا . . . (البته این جا بعدش از حضرت هارون(علیه السلام) می گن)

واذکر فی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد و کان رسول نبیا و کان یأمر اهله بالصلاه و الزکوه و کان عند ربه مرضیا

واذکر فی الکتاب ادریس انه کان صدیقا نبیا . . . .


بعد از این آیات تو آیه بعدی خدا می گه این ها کسانی هستند که من به ایشان نعمت دادم (آیه سجده دار بود نتونستیم بنویسم آیه 58)

شاید برای این که ما به صراط مستقیم راه پیدا کنیم باید دارای صفاتی بشیم که در ادامه برای هر کدام از پیامبرها خدا ذکر کرده و یا اون ها را به داشتن اون صفات توصیه کرده و یا اندرزهای حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پدرشون . . .  یعنی مثه حضرت زکریا (علیه السلام) عبد باشیم، یا مثه حضرت ابراهیم (علیه السلام) صدیق باشیم و یا مخلص، صادق الوعد، امر کنند به نماز و پرداخت زکات، خدا ترس، نیکی کننده به پدر و مادر، جبار نبودن، اطاعت شیطان نکردن و .  .. .جالبه خدا می گه این بت پرستا درسته به ظاهر بت می پرستن ولی در اصل شیطون را می پرستن . . . 

اینا را تو جنوب، تو خرمشهر، تو محل اسکان، دم صبح، رو صندلی کشفیدیم . . . یادش به خیر

..................................................................................................

ان شاالله اگر عمری باقی بود درباره ی داستان طالوت و جالوت هم می گیم . . . (مثل این فیلما شدم که هفته بعد قراره این ماجرا رو نشون بدیم :) )

...................................................

خدایا کمک کن یه ذره درس بخونم این مادر جان نگران است بنده خدا حق هم دارن . . . .  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۳۵
معرفت جو

ما هنوز در حمد خدا موندیم :)

و اون هم آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین :)

امروز تو یک آیه دیگه خوندیم: یا ایها الذین امنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم واشکروا لله ان کنتم ایاه تعبدون (آیه 172 بقره)

یعنی اگر راست می گید و فقط خدا را می پرستید از طیباتی که خدا نازل کرده بخورید و خدا را شکر کنید، البته تو آیه بعدش هم گوشت خوک و خون و آن چه را که نام خدا برش برده نشده را خدا حرم کرده . . . .این واژه های "ایاک و ایاه" توی دو تا آیه جالبه :)

حاج آقا خوش وقت هم درباره صراط مستقیم حرفای قشنگی زدن این که مستقیم از استقامت و پایداری می یاد . . . 

یه آیه دیگه هم داریم واستعینوا بالصبر و الصلوه . . . .این هم قابل تأمله . . .


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۱ ، ۰۷:۱۱
معرفت جو