کارهای فرهنگی و برنامه ریزی بلند مدت

بسم الله

می دونید اگر در کارها برنامه نداشته باشیم چی می شه؟؟

مثلا هنوز شناژ ساختمون آماده نشده

یه دفعه سقف می زنیم

روی خونه ای که هنوز ستون هم حتی نداره 

بذارین یه مثال ساده بزنیم

پیش اردوی پارسال ملت داشتن به سخن های حاج آقایی گوش می دادن

ما گوشی مون زنگ زد و رفتیم جواب دادیم

بعد دیدیم یکی از دوستان هم مثل ما

دقیقا همین کار رو کرد

در حالی که قبلش داشتن فقط با گوشی بازی می کردن

.

.

فرض کنید الان یک راهپیمایی بذاریم برای حجاب

دو روز دیگه هم ملت یه راهپیمایی بذارن علیه حجاب

و اتفاقی که این وسط می افته این هست که 

هنوز جامعه ای که ستون هاش شکل نگرفته و پذیرش خیلی از حرفا رو نداره

یه دفعه با یک سقف سنگین مواجه می شه 

و دادش در می یاد

.

.

اون وقت وسط جبهه گیری ها و دعوا نمی شه نرخ تعیین کرد

حالا همون بی برنامگی اولی این مشکل دومی رو در پی داره و حالا بیا و درستش کن

گاهی "از قضا سرکنگبین صفرا" می افزاید

خلاصه اینکه برای کارهای فرهنگی هم باید برنامه ریزی بلندمدت داشت

سه ماه اول سال اعتقادات

سه ماه بعد اخلاق

سه ماه بعد احکام

سه ماه بعدش سبک زندگی مهدوی

نباید کارهای فرهنگی رو ساده گرفت

اون ور برنامه ریزی های ده سال میشه و ما  . . . . 

خدا به صراط مستقیم هدایت مون کنه

یاحق

روش تبلیغ

بسم الله

آیات سوره حضرت ابراهیم (علیه السلام) یه جورایی پیرامون روش تبلیغ هستن

و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه

لیبین لهم

فیضل الله من یشاء

و یهدی من یشاء

و هو العزیز الحکیم

شاید شرط اول تبلیغ حرف زدن با لسان قوم هست 

با ادبیات قوم مثلا با مهندس جماعت با زبون مهندسی، با کشاورز جماعت به زبون کشاورزی و . . . 

و شرط دوم توجه به اینکه اثرگذاری تبلیغ با خداست و امکان ضلالت و هدایت توأم و صد در صد قرار نیست همه هدایت شن

.........................................

گام های دعوت حضرت موسی (علیه السلام) (آیاتی از سوره حضرت ابراهیم (علیه السلام))

1. ذکر نعمت الهی که چه مشکلاتی داشتیم خدا چه کمک هایی به مون کرد
2. ذکر فواید شکر نعمت و مضرات کفران نعمت
3. غنی بودن خدا از راه انتخابی توسط ما
4. ذکر تاریخ گذشته و عبرت گرفتن

..........................................

گام های دعوت حضرت ابراهیم (علیه السلام) (آیاتی از سوره انبیاء و سوره انعام)

(فراهم کردن بستر تفکر، تعقل، شهود و دیدن حقیقت و عین الیقین و بازگشت به خود در جامعه)

1. نکوهش تماثیل به صورت علنی
2. حرف زدن در مورد "رب" جهان
3. نشان دادن افولی بودن و همیشگی نبودن حضور بت ها و تأثیر گذاری آن ها مثل افول خورشید و ماه و . . . 
4. شکستن بت ها و وانمود کردن به این که بت بزرگ آن ها را شکسته 

........................................................

گام های دعوت حضرت نوح (علیه السلام)

خود ایشان می گویند که این گونه دعوتی برای قوم شان کارساز نبوده

قال رب انی دعوت قومی لیلا و نهارا

فلم یزدهم دعاءی الا فرارا

1. دعوت مدام روزانه و شبانه
2. دعوت جهری (آیه 8 سوره نوح)
3. دعوت آشکارا و پنهان
4. ذکر بخشنده بودن خدا
5. ذکر خالقیت خدا و نعمت ها

............................................

هرچند که در آخر به دعوت حضرت ابراهیم (علیه السلام) توجهی نشده

ولی حداقل افراد به خودشون برگشتن و براشون علامت سؤال ایجاد شده که بنده خدا راست می گه

خلاصه اینکه هر پیامبری متناسب با قوم شون یک شیوه برگزیدن

امام علی (علیه السلام) هم در صحبت با برادرشون جناب عقیل

بعد از ذکر مثال و دادن ایده که مثلا برو دزدی کن و اموال تاجرها رو سرقت کن و . . . 

سعی کردن برادرشون رو بیدار کنن و واقعیت کار برادرشون رو به شون نشون بدن . . . 

در آخر هم آتیش حقیقی رو به ایشون نشون دادن

..........................................

شاید بهتره در تبلیغ دو راه رو حتما استفاده کنیم

1. حرف زدن به زبان قوم

2. ایجاد کردن زمینه ای برای فکر کردن و دیدن آثار و حقیقت رفتار نادرست

3. خود فرد خاطی مخاطب ما باشد و عین عمل و حقیقت عملش را به او نشان دهیم

به عبارتی سعی کنیم 

1. نشان دادن سندیت نداشتن بت حال هر چه می خواهد باشد، سیگار، ماهواره و . . .

2. نشان دادن حقیقت عمل و بت پرستی

3. شکستن بت 

مثلا در مورد ماهواره 

طی چند مهمانی ابتدا به صورت پوشیده در مورد ضرر ماهواره گفت

بعد در مرحله آخر اگر باز هم افراد قبول نکردن 

سر سفره شام یک سری پفک و چیپس و . .  گذاشت

بعدش اگر گفتن این ها برای غذا مناسب نیست گفته شود 

چه طور غذای جسم مان مهم هست و غذای روح مان نیست!!!

یاحق

نقش زن در جامعه آرمانی

بسم الله

طی مطالعاتی که در این زمینه انجام دادیم

اگر بخواییم اهمیت نقش زن رو نشون بدیم باید ابتدا اهمیت قرآن رو نشون بدیم

اگر قرآن کتابی باشه مثل کتاب آشپزی

این که مثلا برای پختن آش رشته باید یکی به یکی درصد مواد رو نگاه کرد

و با همون ظرافت مواد رو داخل آش ریخت و حواس مون به میزان ادویه و زمان اضافه کردن مواد و شعله گاز باشه

اگر قرآن رو کتابی بدونیم که برای زندگی کردن 

باید واو به واوش رو بدونیم

و به اون عمل کنیم

در این صورت در هر خونه ای لازم هست که کتاب قرآن اون شکلی بررسی بشه

و سپس دستور پخت آش اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، علمی و . . .اعضای خونواده مشخص بشه

یعنی در داخل هر خونه ای باید برای کتاب قرآن یک سرآشپز وجود داشته باشه

که تعالیم قرآن رو استخراج کنه و در زمان مناسب آش مورد نظر رو به خورد اعضای خونواده بده

و این کار، اصلا کار آسونی نیست

و همچنین کار بی ارزشی هم نیست

چون تا وقتی که دستورالعمل صحیح کارها و به عبارتی نقشه رفتاری وجود نداشته باشه

اعضای خانواده نمی دونن که در بروز مسائل مختلف باید چکار کنن

و طبق چه دستورالعملی به کارهاشون و زندگی برسن

................................

از طرفی خدا همیشه می گه

اگر اهل قریه تقوا پیشه می کردن خدا از زمین و آسمون به شون نعمت می داد

یعنی مشکلات اقتصادی رو می شه با داشتن تقوا حل کرد

همچنین بروز خیلی از بیماری ها در جامعه به خاطر گناه های مردم جامعه است

و در صورتی که با تعالیم قرآنی گناه کم بشه نیاز زیادی به پزشک و طبیب هم وجود نداره

و اگر در خونواده روح توحید به خوبی به اعضای خونواده منتقل بشه

اعضای خونواده از سلامتی روح و روانی و جسمی خوبی ان شاءالله برخوردار خواهند بود

...............................

حالا با این توصیفات می ریم سراغ نقش زن در جامعه آرمانی

در قرآن خدا به زنان پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمودند: 

ینساء النبی لستن کاحد من النساء

ان اتقیتن

گفته شده اگر شما تقوا پیشه کنید مثل زنان دیگر نیست

و اون امتیاز به خاطر این بوده که زن پیامبر (صل الله علیه و آله) بودن وگرنه تقوا شاید تقوای عمومی برای خانم هاست

و اما تقوا: 

• فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا
• و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی و اقمن الصلوه و ءاتین الزکوه و اطعن الله و رسوله
• و اذکرن ما یتلی فی بیوتکن من ءایات الله و الحکمه ان الله کان لطیفا خبیرا

چیزی که در این دستورات جالب هست بند سوم این تقواست

خدا نمی گه بشینید در خونه ظرف و کاسه بشورید

بلکه مأموریت خانم ها رو خدا می گه که

بشینید در خونه و آیات و حکمت الهی بخونید 

یعنی خانم ها نقش فراگیری آیات و حکمت های الهی و منتقل کردن اون به اعضای خونواده رو دارن 

اینکه روح الهی و حکمت ها رو به بدنه خونواده تزریق کنن

حالا جامعه ای رو در نظر بگیرید

که در اون جامعه خانم ها نقش خودشون رو درست ایفا کنن

و هر خونواده در معنای کامل کلمه انسان حقیقی تحویل جامعه بده

می دونید چه همه معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ما حل می شه؟

...................................

شنیدم بانو مجتهده امین دقیقا همین کار رو می کردن

البته خیلی از دوستان مون هم که در زمینه درسی موفق هستن مادرهاشون معلم دینی و قرآن بودن

و یا در مراکز دینی و قرآن و آموزش احکام دین فعال هستن

...................................

سؤالی که مطرح هست این هست که هر کسی شاید نتونه از قرآن بهره گیری کنه و این خودش آموزش می خواد

حرف کاملا منطقی هست ولی اگر یک سری خانم این تعالیم رو ببینن و بعد نسل به نسل به فرزندان شون منتقل کنن مشکل حل

البته بماند که اگر آدم سحر بیدار بشه و قرآن بخونه خدا خودش معلم خصوصی آدم می شه

و این اما و اگرها و چراها به خاطر عدم تجربه هست . . . 

ولی قبول دارم برای این سیر، معلم و مربی راه لازم

و به شخصه شنیدن سخنرانی های حاج آقاها و حوزه دانشجویی تأثیر به سزایی در انتقال مفاهیم داره

................................

نقش زن در جامعه شاید پرورش "انسان" کامل هست

همون نقشی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خوبی اون رو ایفا کردن

ما خانم ها جایگاه خودمون رو نمی دونیم

وگرنه خیلی با آرامش تر و در محیطی امن و آروم می تونستیم راحت زندگی کنیم

.

.

و دنیا و آخرت جامعه مون رو تضمین کنیم

و من الله توفیق

یاحق

حجاب

فرهنگ

بسم الله

در مورد کارهای فرهنگی بایستی ابتدا نوع مخاطب شناسایی شود

و بهتر است این کارهای فرهنگی تمام کشور را در بر گیرد

در این صورت بایستی مانند آبی باشیم که در هر زمینی جاری می شود

چه زمین حاصل خیز باشد و چه شوره زار

ان شاءالله هر زمینی باتوجه به ظرفیت زمین از آن آب استفاده می کند

آب طعم و مزه مشخصی ندارد و برای هر نوع بیماری تجویز می شود

و تمام مخاطبان را پوشش می دهد

لذا سعی کنیم کارهای فرهنگی مان روی همه نوع مخاطبی تأثیر بگذارد

ولی عده ای که در جامعه ای خاص شرکت می کنند باید مورد رحمت خاص قرار بگیرند و روی آن ها کار فرهنگی ویژه ای صورت گیرد

در مورد فرهنگ نکته ای که حائز اهمیت است زنده کردن روح تفکر و تعقل و استدلال در جامعه است

بهتر است همیشه غذای آماده ی فرهنگی به افراد تحویل ندهیم

احادیث و سخنان بزرگان برای قشر مذهبی قابل تأمل اند ولی اکثرا کلام آخر را می گویند

این که بگوییم آمریکا بد است یک حرفی است و اینکه قدرت استدلال در افراد بالا باشد و خودشان به این نتیجه برسد چیز دیگر

اگر همیشه حرف آخر و کلام آخر را به مخاطب تحویل دهیم حالت اکراه ایجاد می شود

در حالی که داریم لا اکراه فی الدین

و امام علی (علیه السلام) می فرمایند اگر قلوب اکراه و اجبار شوند کور می شوند 

بهتر است مانند قرآن کمی هم افلا تتفکرون، افلا تعقلون، افلا تدبرون هم داشته باشیم

تا اگر فردی به رستوران و آشپز دسترسی نداشت از گرسنگی فرهنگی نمیرد یعنی در حین تغذیه فرهنگی، آشپزی فرهنگی هم به افراد آموخته شود

بنابراین حواس مان باشد

یک گروه مخاطب عام داریم یک گروه مخاطب خاص که برای هر یک باید محتوای مورد نظر برای آن طیف آماده شود

مانند اینکه غذای افراد در سنین مختلف از نظر حجم و محتوی با هم فرق می کند ولی آب را همه می خورند

و شاید آب همان معجونی از اصول دین یعنی توحید و معاد و  . . . باشد

پوسترهای سبک زندگی برای فضای افراد مذهبی خوب است

ولی برای افرادی که ممکن است زیاد در این وادی نباشند غذای سنگین و پر حجمی است لذا در مورد آن قشر باید کم کم به آن ها غذای فرهنگی داده شود

و بایستی به یک عده بازی بازی غذا داد

لطفا در تهیه محتوای فرهنگی به این موضوع دقت شود

و من الله توفیق

یاحق

انتقال فرهنگ

بسم الله

در انتقال فرهنگ یک نکته اساسی توجه به مخاطب هست

و یک نکته دیگر زنده کردن روح تفکر و تعقل در مخاطب

شاید سیر انتقال فرهنگ بهتر است با معجون اعتقادات شروع شود

و کم کم وارد وادی اخلاق، آداب و سبک زندگی شود

اول فرد بداند خدایی و قیامتی هست

بعد با نیت کسب رضایت خدا و دوست شدن با خدا 

این سؤال برای اش ایجاد شود که چه کارهایی باید بکند تا دوست از او راضی شود

و نکته ای که وجود دارد باید فرد مدام در حال تفکر و تذکر و هوشیاری دل باشد

باید روح با نماز و قرآن پیوند خورد

اگر همیشه لقمه ی فرهنگی آماده به افراد داده شود

کم کم ذهن و قدرت تعقل و تفکر به خواب می رود

استفاده از احادیث و روایات عالی است

ولی حواس مان باشد که در جای جای قرآن نوشته شده

اقلا یتفکرون، افلا یتدبرون، افلا یعقلون؟؟

حواس مان باشد که در تغذیه فرهنگی 

در کنار غذا دادن به افراد آشپزی را نیز به آن ها بیاموزیم

تا وقتی رستورانی در کار نبود افراد از گرسنگی فرهنگی نمیرند 

یاحق

اصول دین

بسم الله

شاید اگر کسی بخواد با تمام وجودش خدا رو حس کنه

باید معجون توحید، عدل، معاد، امامت و نبوت رو با هم بخوره

شاید خوردن هر کدوم به تنهایی آدم رو به جهنم ببره

مثلا خوردن اسید سولفورییک و غیره تجویز نمی شه

خوردن صابون و بازهای دیگه هم همین طور

ولی اگر معجونی از اون ها مثل خون وجود داشته باشه

نیاز ضروری بدن باشه . . .

بیایین معجون اصول دین رو همه اش رو باهم بخوریم

یاحق

انسان، مربی خود

بسم الله

آن کس که در قلب خود واعظی برای خود ندارد موعظه ی موعظه کنندگان فایده ای به حالش نمی بخشد

هر کسی باید در خودش "حالت مربی گری" نسبت به خودش پیدا شود، 

دو شخصیت پیدا کند: 

از یک نظر فرمانده باشد و از یک نظر فرمان پذیر

از یک نظر پند ده باشد و از یک نظر پند پذیر

از یک نظر ملامت کن باشد و از یک نظر ملامت پذیر

از یک نظر حساب کش باشد و از نظر دیگر حساب ده 

هیچ کس هم نیست که خطایی کوچک یا بزرگ مرتکب نشده باشد

و هیچ کس هم نیست که وجودش از این بازپرس الهی خالی باشد

وجود مربیان خارجی لازم است ولی کافی نیست

هر کسی باید خودش سمت مربی گری خود را داشته باشد

یاحق

پ.ن.1: حکمت ها و اندرزها، جلد اول، متفکر شهید استاد مرتضی مطهری

پ.ن.2: خدا یکی از رفقا رو خیر بده بابت معرفی و امانت کتاب

پ.ن.3: اثبات صحت شخصیت کودک جان، رئیس شورای امنیت مملکت درون

تبیلغ و جلب قلوب

بسم الله

جالبه در انتخابات ها، در تبلیغات، در نمایشگاه ها و . . . اگر به آیات زیر توجه کنیم

شاید از حدود الهی نزنیم بیرون چون یادمون می مونه تألیف قلوب با خداست

این جوری بیشتر حواس مون به روش تبلیغ و رضایت خداست

و الف بین قلوبهم لو انفقت ما فی الارض جمیعا

ما الفت بین قلوبهم ولکن الله الف بینهم

انه عزیز حکیم

اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم

فاصبحتم بنعمته اخوانا

ان الذین ءامنوا و عملوا الصالحات

سیجعل لهم الرحمن ودا

و لا تکونوا کالذین خرجوا من دیارهم بطرا و رئاء الناس

و یصدون عن سبیل الله

و الله بما یعملون محیط

انک لا تهدی من احببت

ولکن الله یهدی من یشاء، و هو اعلم بالمهتدین

پیوست: شماره آیات ان شاءالله بعدا پیوست خواهد شد

یاحق

درخت کاری

بسم الله

امام جان! شنیده بودم که ما در ظلمتیم

و شنیده بودم که باید خورشید آسمان را دید تا ماه آسمان خود به خود برای مان هویدا شود

امام جان! منظومه ی عالمم پر است از اجرام آسمانی

پر است از ستاره ها، قمرها و کهکشان ها

و من در منظومه ی شمسی ام

و به دور یگانه خورشید آسمانم در طواف

امام جان! در اندازه ی فهم خویش خورشید آسمان را دریافته ام

عمری را در کسوف زیسته بودم و زین پس گویا در خسوف

ولی امام جان عاشق روزهایی هستم 

که هم خورشیدش در آسمان است

و هم ماهش هویداست

امام جان! شنیده بودم که خدا خورشید و ماه را قرار داده

تا حساب سال ها و ماه ها را بدانیم

ولی از آن روزی که منازل ماه ام را نمی دانم

تمام فصل هایم زمستان شده و تمام ماه هایم اسفند

و من همچنان در انتظار لحظه ی تحویل سال ام و برای بهارم لحظه شماری می کنم

امام جان! درست است که اسفند فصل درخت کاری است و من هنوز درخت هایم را نکاشته ام

و می دانم که تا درختی نباشد آمدن شکوفه ها بی معناست

و تا پرنده ای نباشد نغمه های زیبایش بی محتوا

و می دانم که تا آبی نباشد جریانی نیست

امام جان! می دانم که انتظار آمدن بهار به بیابان خشک و برهوت بیهوده است 

و حتی اگر بهار بیاید کسی قدر و منزلت چنین بهاری را نخواهد دانست

ولی امام جان بیا و چون باد بهاری بذرهای گیاهان را با خود به ارمغان آور

بیا و چون ابر بهاری بر بذرها ببار و شکوفایشان کن

امام جان! می دانم که خاک بیابانم توانایی رویش گیاهان را ندارد

ولی بیا و مس را نیز طلا کن، آخر می دانم که در عالم امکان همه چیز ممکن است

امام جان! بیا و خود خاکم را، بذرم را، آبم را، نهال ام را ارزش ده

و بیا و خود بهارم باش

امام جان! شنیده ام که خدا به بنده هایش روزی بی حساب می دهد

بیا و خود روزی بی حسابم باش

یاحق