تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۱ مطلب با موضوع «راز نماز» ثبت شده است

بسم الله


در پست قبل داشتیم: 


انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی

بعضکم من بعض

فالذین هاجروا 

و اخرجوا من دیارهم 

و اوذوا فی سبیلی

و قاتلوا و قتلوا 

(بخشی از آیه 195 سوره ءال عمران)


جالبه تو سوره نساء داریم:

و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله

(بخشی از آیه 64)

یعنی رسول برای این فرستاده شده که مورد اطاعت قرار بگیره


بعدش داریم

فلا و ربک                                                   

لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم     

ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت     

و یسلموا تسلیما                                         

(آیه 65 سوره نساء)


بعدش خدا می گه

و لو انا کتبنا علیهم 

ان اقتلوا انفسکم

او اخرجوا من دیارکم 

ما فعلوه الا قلیل منهم


یعنی کمتر کسائی هستن که حاضر می شن

نفس هاشون رو بکشن (شاید تذهیب نفس و گذشتن از خود به خاطر خدا منظور باشه)

و از دیارشون خارج بشن


ولی اگر به توصیه خدا گوش کردن

و لو انهم فعلوا ما یوعظون به


لکان خیرا لهم و اشد تثبیتا

و اذا لاتیناهم من لدنا اجرا عظیما

و لهدیناهم صراط مستقیما


جالبه یعنی نتیجه این حرکت و اطاعت از رسول

میشه رسیدن به صراط مستقیم

و در زمره صاحبان نعمت قرار می گیریم


و من یطع الله و الرسول

فاولئک مع الذین انعمت علیهم

من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین

و حسن اولئک رفیقا

ذلک الفضل من الله و کفی بالله علیما

(آیه 69 و 70 سوره نساء)


ههه خدا می گه این جور آدمایی که اطاعت کنن

در زمره صاحبان نعمت قرار می گیرن

مثلا جزء شهدا قرار می گیرن

و خوب رفیق هایی هستن :)

این فضلی هست از جانب الله


یعنی خدا می خواد بگه شهید شدن این جور آسون هم نیست عزیز دل

...................................................

جالبه ما آدما تا وقتی کسی کاری به کار دنیامون نداره

صرفا می گه نماز و روزه ات رو بخون باهاش مشکلی نداریم


ولی حرف از دخل و خرج و پول و اقتصاد که میشه

هر کسی یه ذره از حدود می یاد پایین

و تهش همون عده قلیل می مونن


خلاصه اینکه اینا درست نیست

وقتی می دونیم اینا به جامعه خودمون ضربه می زنه درست نیست

سود بالای بانک ها درست نیست

این اختلاف زیاد در درآمدها درست نیست

به قول شهید بهشتی باید اگه کف جامعه مثلا 800 می گیره سقف درآمد 2400 باشه

اینا همه باعث تورم و اختلاف طبقاتی می شه


بعدش هم هی می گیم تحریم

به شخصه عاشق تحریم ها هستم

خدا انصافا خیرشون بده که ما رو تحریم کردن


بابا بیایین ساختار اقتصادی خودمون رو درست کنیم

بیایین استعدادهای کشف نشده مون رو شناسایی کنیم

بیایین درست مصرف کنیم


در پناه حق



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۶:۵۴
معرفت جو

ههه . . .در ادامه ی پست قبلی این سؤال پیش می یاد اگه "نعمت" خود "رسولای خدا" هستن پس این که تو سوره ی حمد می گیم "صراط الذین انعمت علیهم" این یعنی چی؟ مگه قبلا نگفتیم تو سوره ی مریم خدا گفته این "الذین" خود پیامبران و اولیاء الله هستن مثه امام ها (علیه اسلام) پس اون نعمتی که به این "الذین" داده شده چیه؟

یعنی منظورم اینه که نمی شه که اولیاء الله هم خود نعمت باشن و هم بهشون نعمت داده شده باشه . . .

شدن که می شه ولی حاج آقایی می گفتن مثلا در زمان امام علی (علیه السلام)، آقای سلمان هم آدم خوبی بوده ولی خب اگه سلمان هم در جایگاه امیرالمؤمنینی به جای خلفای وقت قرار می گرفت باز هم درست نبود چون خدا می خواست فقط و فقط امام علی (علیه السلام) در جایگاه ولایت قرار بگیره . . . 

یعنی اون نعمت اصلی "جایگاه ولایت" و رسالته که خدا هر کی را که دوست داشته باشه و صلاح بدونه بهش این نعمت رو می ده و در اون جایگاه قرارش می ده . . .

یعنی شاید این انعام الله همون قرار دادن فرد در مقام خلیفه الله بودن و ولایت الله بودن باشه . . .

یعنی این جایگاه ولایت هست که خیلی خیلی مهمه و نباید بذاریم به جایگاه ضربه خورده بشه . . . 

در پناه حق :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۲۰
معرفت جو

تو پست شکر نعمت خدا حرف از قریه زدیم و اینکه نعمت خدا رو شکر نکردن و اسراف کار بودن و . . .

جالبه تو آیه های 13 تا 19 یس هم بحث سر همین قریه هست البته نمی دونم همین قریه یا یه قریه ی دیگه :)

جالبه اون جا هم خدا گفته یه قریه را می خوام براتون مثال بزنم داشتیم : "وضرب الله مثلا قریه کانت ءامنه مطمئنه . . ." آیه 112 سوره نحل

"واضرب لهم مثلا اصحاب القریه اذ جاءها المرسلون"

جالبه این جا شاید خدا می خواد ادامه داستان قبلی رو بگه اون جا فقط خدا خود قریه را توصیف کرده بود و گفته بود که مؤمن و مطمئن بودن از بالا پایین هم براشون نعمت می اومد ولی شکر نعمت نکردن و به گرسنگی و بدبختی افتادن

شاید این جا خدا می خواد بگه این چه نعمتی بود که شکر نکردنش باعث عذاب شد و بدبختی آخه همه که قائل به این هستن که غذا را خدا می فرسته و ماشاءالله همه تو خوردن غذا هم که کم نمی ذارن. پس اون نعمتی که ازش استفاده نشد و کفرانش شد چی بود؟؟؟؟

" اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث فقالوا انا الیکم مرسلون"

جالبه خدا سه تا رسول براشون فرستاده یعنی رو این رسول و لزوم بودنش تو جامعه خیلی تأکید داشته

حالا این جا کفران نعمت شروع می شه . . . نعمتی که همون بودن "رسول خدا" تو جامعه است . . .

"قالوا ما انتم الا بشر مثلنا و ما انزل الرحمن من شئ ان انتم الا تکذبون"

از این جا این آدمای قریه شروع می کنن که بابا بی خیال، تو که از خودمونی، تو هم یه بشر هستی مثه ما و . . . بعدشم می گن دروغ نگید . . . 


هی روزگار فوقع ما وقع . . . ادامه ی داستان رو هم که می دونید . . .

جالبه تو چندتا آیه بعدیش داریم که رسولان خدا بر می گردن به این آدمای قریه می گن: 

  "قالوا طائرکم معکم ائن ذکرتم بل انتم قوم مسرفون" . . .

واقعا این سوره ی حمد خیلی باحاله هم عبدش هم صراط مستقیمش هم نعمتش و . . . 

در پناه حق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۵۷
معرفت جو
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
جالبه بین آیات یه پیوستگی عجیب وجود داره یعنی شاید به ظاهر چند جای قرآن باشن ولی همشون رو یه چیزی تأکید می کنن
یعنی سیر مشخصی داره
مثلا هر وقت در مورد اطاعت رسول خدا و یا همون بشر به عنوان "ولی" خدا حرف به میون می یاد  آیات از خوردن و نخوردن شروع می شه یعنی ورودی رزق مادی و دنیوی
و بعدش می رسه به سوره ی حمد و مفاد اون 
تو آیات 121 تا 126 سوره ی انعام داریم: 
"و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و انه افسق و ان الشیطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم و ان اطعتموهم انکم لمشرکون"
یعنی از چیزی که اسم الله روش نیست نخورید که این فسقه و شیطون به دوستاش وحی می کنه تا با شما مجادله کنن و اگه ازشون اطاعت کنید شما به راستی مشرک می شید یعنی شاید شیطون و دار و دستش اولین راهشون برای ورود به ما دادن رزق غیر حلاله . . . 
بعدش داریم
"او من کان میتا فاحیینه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس به خارج منها کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون"
یعنی آیا کسی که مرده بود بعدش زنده اش کردیم و بهش یه نور دادیم تا باهاش بین مردم راه بره مثه کسیه که همش تو تاریکی و خارج به شو نیست و این چنین اعمال کافران براشون تزیین شده یعنی همش تو تاریکن ولی نمی فهمن و این تاریکی براشون زینت داده شده به خاطر همین هم از تاریکی خوششون می یاد و هیچ تلاشی برای خارج شدن ازش نمی کنن
جالبه اون آدم اولی از همون اول تو نور نبوده بلکه اول تو تاریکی بوده  بعدش خدا زنده اش کرده و بعدش بهش نور داده که شاید همون قرآن باشه و حالا می تونه بین مردم زندگی کنه مثل یه جوجه و یا مثل یه آدم خوابیده که می دونه بیداری هست و پلکش رو باز می کنه . . . . 

در ادامه داریم

" و کذلک جعلنا فی کل قریه اکابر مجرمیها لیمکروا فیها و ما یمکرون الا بانفسهم و ما یشعرون
یعنی تو هر قریه یه سری سران مجرم قرار دادیم که توش مکر می کردن و این مکر فقط به ضرر خودشون بود ولی این رو نمی فهمیدن، بازم می گم فک کنم قریه می تونه مملکت درون هم باشه و سران مجرمش میشه نفس اماره که باید حواسمون بهش باشه

"و اذا جاءتهم ءایه قالوا لن نؤمن حتی نؤتی مثل ما اوتی رسل الله" این آیه خیلی باحاله خیلی وقتا شده تو زندگی روز مره می گن فلان کار رو بکنید می گیم فلانی شرایطش با ما فرق می کنه مثلا اون معلم داره کتاب داره استاد داره و همه ی نعمتای طرف رو ردیف می کنیم تا از زیر کار در بریم هیچ وقت به خودمون نمی گیم بابا اگه از ما خواستن لابد می دونستن که ما با اسباب خودمون هم می تونیم این کار رو بکنیم لابد ما هم می تونیم که ازمون خواستن مثلا به بچه می گی درس بخون تا فلان جا قبول شی می گه نه فلانی که می خواد قبول شه معلم خصوصی داره :) 
حالا این جا هم خدا می گه ایمان بیارید می گن ایمان نمی یاریم مگر اینکه همون چیزی که به رسول دادی به ما هم بدین

دم خدا هم گرم خوب جوابشون رو می ده، می گه من خودم می دونم به کی چی بدم و کی رو در کدوم جایگاه بذارم
 "الله اعلم حیث یجعل رسالته " و بعدش هم داریم " سیصیب الذین اجرموا صغار عند الله و عذاب شدید بما کانوا یمکرون"

از این جا دیگه وارد سوره ی حمد می شیم:)
"فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون"
یعنی خدا هر کی رو بخواد هدایت کنه (اهدنا ی حمد :)) صدرش رو برای اسلام وسعت می ده و بزرگ می کنه و هر کی رو  بخواد به گمراهی ببره (والضالین حمد) صدرش رو تنگ می کنه جوری هم تنگ می کنه که این قدر فشار بهش می یاد که مثل یخ توی زمستون به جای اینکه اول آب بشه بعدش بخار بشه یه دفعه تصعید می شه اینم فشار این قدر زیاد بهش می یاد که یه دفعه می خواد صدرش تصعید بشه و خدا این چنین رجس و پلیدی راو برای عیر مؤمنین قرار می ده . . .

و اما می رسیم به اوج سوره ی حمد :)
"و هذا صراط ربک مستقیما قد فصلنا الایات لقوم یذکرون"
و خب این آیه هم که دیگه مشخصه :)
...................................................................................
جا داره ما هم برای مملکت درون خودمون و همه ی برآب نشینا دعا کنیم
اللهم اشرح لنا صدرنا 
و یسر لنا امرنا
واحلل عقده من لساننا 
یفقهوا قولنا 
در پناه حق
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۵۳
معرفت جو
فاذا قرأت القرءان فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
هههه ما دوباره پیدامون شد. . . 
عزیزم خدا خیلی عزیزه، شکرش هم توش یه عالمه محبت و مهربونیه . . . خدا دوست داره وقتی به ما نعمتی می ده اثرش رو تو ما ببینه و همین رو هم شکر نعمتش می دونه . . . مثه مادر و پدری که برای بچه هاشون لباس خوشگل می خرن و می خوان اونا بپوشن تا دل اونا شاد بشه و یا معلمی که وقتی درس می ده دوست داره شاگرداش نمره ی خوب بگیرن تا دلش شاد بشه بالاخره این آدما بنده های همون خدان . . . 
من عاشق سوره ی ضحی ام آخه تو این سوره خدا با یه عالمه مهربونی از ته دلش با پیامبر عزیزش حرف می زنه و تهش می گه پیامبر (صل الله علیه و آله) جونم هر چی بهت نعمت دادم رو بگو " و اما بنعمه ربک فحدث" یا یه جای دیگه خدا به پیامبر (صل الله علیه و آله) می گه هر چی از قرآن برات بیان کردم رو بگو . . . 
تو آیات انتهایی سوره ی نحل هم در همین باب یه داستانه که ان شاءالله الان می گیم
خدا می گه یکی بود یکی نبود 
یه قریه ای بود که هم ایمان داشت و هم اطمینان و برای همین روزیش از همه طرف می اومد "و ضرب الله مثلا قریه کانت ءامنه مطمئنه یأتیها رزقها رغدا من کل مکان" 
بعدش این قریه به نعمت خدا کفر ورزید و خدا هم لباس گرسنگی و ترس را به خاطر چیزی که می ساختند به اون ها پوشوند "فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون"
می دونید این واژه ی "قریه" جالبه . . . احساس می کنم این قریه درسته که می تونه منظور ازش مردم قریه باشه ولی خب می شه این قریه خودشم نماد یه آدم باشه  . . . یه آدم مؤمن و با آرامشی که چون یه جای کارش لنگ می زنه و اون کفران نعمته مملکت درونش به اندازه ی قریه هست یعنی هنوز بزرگ نشده که بشه امت . . .آخه اگه آیات رو ادامه بدیم تو همین سوره داریم "ان ابراهیم کان امه قانتا لله حنیفا و لم یکن من المشرکین" یعنی حضرت ابراهیم (علیه السلام) خودشون به تنهایی یه امت بودن یعنی مملکت درونشون به اندازه ی یه امت وسعت داشت آخه برای الله قانت (فک کنم با قنوت کننده نسبتی داره :)) و حنیف بودن . . تو آیه بعدیش داریم "شاکرا لانعمه اجتباه و هدیه الی صراط مستقیم" یعنی شکرگذار نعمت خدا بودن و برای همین خدا انتخابشون کردن و به راه مستقیم هدایتشون کردن . . . 
جالبه تو سوره ی حمد هم خدا "اهدنا صراط المستقیم" را با "صراط الذین انعمت علیهم" همراه کرده
و چه قدر این شکرگزاری اهمیت داره که به خاطر کفران نعمت، اون آدم مؤمن و مطمئن به جایی می رسه که رسول خدا را تکذیب می کنه و میشه جزء اهل عذاب و آدمای ظالم تو آیه 113 داریم "و لقد جاءهم رسول منهم فکذبوه فاخذهم العذاب و هم ظالمون" 
تو آیه 114 هم داریم "فکلوا مما رزقکم الله حلال طیبا و اشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون" جالبه یعنی شکر نعمت الله را بکنید اگه فقط خدا را می پرستید.
جالبه فک کنم از یه بزرگی شنیده بودم که می گفت کل قرآن تفسیر سوره ی حمد . . . 
 خدا در ادامه همین سوره می گه چرا وقتی می گم یه چیزی حرامه حلالش می کنید و وقتی می گم حلاله حرامش می کنید؟!
تو سوره ی انعام خدا ناراحتیش رو از یهودیا که حلال خدا رو حرام کردن نشون می ده تو آیه 146 می گه و "علی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر و . . . .ذلک جزیناهم ببغیهم و انا لصادقون" یعنی فقط و فقط بر یهودیا یه چیزای اضافه ای رو هم حرام کردیم اینم به خاطر اینه که کفران نعمت کردن و ما بهشون گفتیم حلاله استفاده کنید ولی خودشون حرام کردن، حالا که این کار رو می کنن حقشونه . . . این دفعه ما خودمون می گیم اینا بر شما حرامه . . . .
اسراف هم یه جور کفران نعمته آخه وقتی خدا یه نعمت به بنده اش می ده می خواد اون نعمت رو به طور تمام و کمال استفاده کنه حالا وقتی اون بنده ریخت و پاش می کنه و یه سری از نعمتا رو نه تنها استفاده نمی کنه بلکه هدرشون هم می ده خدا ناراحت می شه 
و البته گاهی هم ما وسیله ی رسوندن نعمت می شیم به بقیه و اگر این نعمت نرسونیم خدا از ما می گیرتش مطمئنم آیه ای با این مضمون رو تو قرآن خوندم ولی الان نمی دونم کجا بود . . . تو نهج البلاغه هم امام علی (علیه السلام) به همین مضمون حدیثی گفتن
خداوند بندگانی دارد که برای بهره مندی دیگران به آنان نعمت هایی داده است. آن نعمت ها را تا زمانی که بخشش می کنند در اختیارشان می گذارد و آنگاه که از بخشیدن دریغ کنند، از آنان بگیرد و به دیگران بسپارد. . . ولی نمی دونم کدوم حکمته . . . 
در پناه حق
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۶:۰۲
معرفت جو
جالبه تو سوره ی انعام آیات 151 و 152 خدا می گه بیایین می خوام براتون بگم دوست دارم چه کارهایی رو انجام ندین تا دوستیم عمیق تر بشه. . .
"قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم" . . .  یعنی بیایین تا بگم چیا را ربتون بر شما حرام کرده
"الا تشرکوا به شیئا" . . . یعنی اولا لطفا برای من شریک قائل نشید من یکی ام، خودم یه تنه هواتون رو دارم، خیالتون جمع باشه، شما هم فقط عبد من باشید. . . یه درصد فک کنید اگه من شریک داشتم چه قدر بدبختی می یاست بکشید، هی ناز من را بخرین، هی ناز شریکام رو بخرین، هی ببینید من چی می گم، اونا چی می گن خلاصه برید من را شکر کنید که خودم به تنهایی حواسم بهتون هست . . . 
"و بالوالدین احسانا" . . . حواستون به پدر و مادرتون هم باشه، تا که شما رو فرستادم زمین، اون موقعی که هیچ قدرت و علمی نداشین این بنده های خدا به خاطر من بدجوری حواسشون بهتون بود، شما فقط داد و بی داد می کردید، فک کنید اگه یه ضبط صوت مدام روشن باشه و یکی سرتون همش داد بزنه کفری می شید و یا سرش داد می زنید یا پرتش می کنید بیرون تازه همین جور بدون دیدن هیچ کاری از سوی شما بهتون غذا می دادن لباستون را می شستن، قربون صدقتون می رفتن خلاصه رو زمین اولین کسائی که امانتی من را که شما باشید مواظبش بودن پدر و مادرتون بودن به این عزیزان احسان کنید البته در آیات دیگه ای داریم که خدا می گه بال و پر محبت براشون بگشایید و بهشون حتی یه تلخی کوچیک هم نکنید  . . . 
"و لا تقتلوا اولادکم من املاق نحن نرزقکم و ایاهم" . . . یعنی لطفا نوزاداتون رو هم به خاطر بی پولی نکشید ما خودمون روزیشون رو می دیم، اصلا این محبتی که شما نسبت به بچه هاتون دارید رو هم ما تو دلتون انداختیم وگرنه کی حاضره مفت و مجانی یه همچین نوزاد پر سر و صدا و پر زحمتی را تحمل کنه . . .     
"و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن" یه جا گوش دادم که فواحش یعنی گناه بزرگ خدا می گه لطفا از این گناه های بزرگ هم نه ظاهری بکنید و نه باطنی و مخفی. خودمونیم دیگه آخه ظاهر و باطنتون را که من می دونم روتون می شه جلوی چشم من گناه کنید. . .
"و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق" . . . یعنی خواهشا آدم کشی هم نکنید اونم نه این که منظورم این باشه که جسم کسی را نکشید، نه، گاهی شما روح آدما را می کشید لطفا نفس کسی را که الله کشتنش را حرام کرده نکشید وگرنه آدم بدا رو اونم با شرایطی که خودم گفتم طوری نیست بکشید . . .
"ذلکم وصکم به لعلکم تعقلون" یعنی من بهتون این توصیه ها را کردم شاید این عقلتون را به کار بندازین و آکبند نگهش ندارید . . .
و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده . . . یعنی به مال یتیم هم نزدیک نشید مگه به طریق احسن تا زمانی که به رشد فک کنم عقلی برسن . . . آخه اونا که کسی را جز من ندارن. . . نکنه در حقشون ظلم کنید . . .نکنه پولشون را جوری خرج کنید که به صلاحشون نباشه . . . در مورد ایتام خیلی دقیق باشید لطفا . . . 
"و اوفواالکیل و المیزان بالقسط" . . . یعنی به این کیل و میزان وفا کنید، می خواد ترازوی مغازه باشه، می خواد ترازوی درس دادن تو دانشگاه باشه، می خواد ترازوی دادگستری ها و دادگاه ها باشه، می خواد ترازوی روابط بین الملل و . . .باشه خلاصه این ترازو باید میزون باشه البته نه اون میزونی که شما می خوایید میزونی که من می خوام  و من می گم. . . 
"لا نکلف نفسا الا وسعها" . . .البته لطفا از اون ور بوم هم نیفتید و به خودتون سخت نگیرید من هر کسی را به اندازه ی وسعش تکلیف دادم البته حواستون به وسعتون هم باشه که برای من کم نذارید . . . .
"و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربی" . . . یعنی وقتی حرف می زنید عدالت رو نگه دارید یعنی افراط و تفریط نکنید حتی اگه مخاطبتون نزدیکاتون باشن . . . 
"و بعهد الله اوفوا" . . . یعنی به عهد الله هم وفا کنید . . .  تو یه آیه سوره ی بقره داریم خدا می گه "....اوفوا بعهدی اوف بعهدکم..." بخشی از آیه 40 سوره ی بقره . . .یعنی اگه به عهد من وفا کنید منم به عهدتون وفا می کنم :) . . .
 ذلکم وصکم به لعلکم تذکرون .. . .یعنی این دفعه این ها را بهتون توصیه کردم تا بهتون یادآوری بشه یعنی شاید با عقل باید اولی ها را سبک سنگین کرد ولی اینا دیگه یه چیزهایی که مسلم براتون شاید دلتون هم صدق بودنش را تأیید می کنه و تنها باید یادآوری بشه . . .

خلاصه همه ی اینا را گفتیم که بگیم تو آیه بعدیش اومده . . . . " و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه" یعنی این صراط مستقیم منه پس ازش تبعیت کنید . . . 
" و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله " . . . یعنی شاید خدا می خواد بگه دنبال یه عالمه راه نرید که شما را از راه اصلی منحرف کنه . . . (مورچه را یادتون بیاد) . . 
"ذلکم وصکم به لعلکم تتقون" . . . یعنی این یکی را دیگه بهتون توصیه می کنم تا تقوای الهی پیشه کنید یعنی این یکی رو دیگه بترسید چون گم می شید و خطرناکه . . .   
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۴۷
معرفت جو

گفتیم شاید بمیریم ولی حق این آیه را به جا نیاورده باشیم

جالبه اولش واژه "ذکر" اومده : "ذکر رحمت ربک عبده زکریا" شاید یعنی کل سوره ذکر و یادآوری یک "عبده" و حالا توی این واژه "عبد" خدا می خواد بقیه صفات را یادآوری کنه و بعدش می گه حالا "واذکر فی الکتاب . . ." 

یعنی همون نوشته ی قبلی که اهدنا به قول امام (ره) پایداری و  تو حالت عبد خدا موندنه، تو حالت وحدت موندن و جدا بودن از کثرته تو حالتی که همیشه بتونی خدا را با ضمیر "ک" صدا بزنی . . . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۰۷
معرفت جو

ما هم دوست داریم همون جوری که حاج آقا به قرآن نگاه می کنن به قرآن نگاه کنیم بالاخره باید حاج آقا رو ما یه اثری بذارن . . . . (خدا به مخاطب رحم کنه ولی خداییش این مدت وبلاگ ننوشتن بر ما خیلی سخت گذشت)

تو سوره ی فاطر آیات زیر خیلی قشنگن اومده 

 و ما یستوی الاعمی و البصیر، و لا الظلمات و لا النور، و لا الظل و لا الحرور، و ما یستوی الاحیاء و لا الاموات ان الله یسمع من یشاء و ما انت بمسمع من فی القبور (آیات 19 تا 22)

جالبه ترتیب واژه ها را تو آیات نگاه کنید اول آیه ها اومده اعمی، ظلمات، ظل و احیاء بعد اومده بصیر، نور، حرور و اموات . . . . 

جالبه اعمی، ظلمات و ظل همشون از جنس نادانی هستن، تاریکی و سردی ولی  بصیر، نور و حرور از جنس آگاهی هستن، روشنایی و گرمی ولی نکته جالب ترش اینه که احیاء همراه این نادانی ها اومده و اموات همراه آگاهی یعنی فک کنم منظور از زنده این جا زنده ی جسمه نه زنده ی روح برا همین با نادونی اومده آخه بصیرت اغلب آدم گویا وقتی رو دنیان کمتر از بصیرت مرده هاست و بعدش خدا می گه من صدای اهل قبور را می شنوم که حالا چه جوری بعد از آگاهی حرف می زنن ولی تو صداشون را نمی شنوی . . . . 

.............................................................................

تو سوره ی مریم هم جالبه داریم

اول ایه سوره ی حمد را بگم : اهدنا صراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم . . . .

ذکر رحمت ربک عبده زکریا . . . (البته این جا بعدش از حضرت یحیی (علیه السلام) می گن و می گن یا یحیی خذ الکتاب بقوه و ءاتیناه الحکم صبیا، و حنانا من لدنا و زکوه و کان تقیا، و برا بوالدیه و لم یکن جبارا عصیا)

واذکر فی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکانا شرقیا . . . (البته این جا بعدش از حضرت عیسی(علیه السلام) می گن)

واذکر فی الکتاب ابراهیم انه کان صدیقا نبیا . . . (البته این جا بعدش از حضرت اسحق و یعقوب (علیه السلام) می گن) (البته این جا حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پدرشون می گن یا ابت لم تعبد ما لا یسمع و لا یبصر و لا یغنی عنک شیئا، یا ابت انی قد جاءنی من العلم ما لم یأتک فاتبعنی اهدک صراط سویا، یا ابت لا تعبد الشیطان ان شیطان کان للرحمن عصیا) 

واذکر فی الکتاب موسی انه کان مخلصا و کان رسولا نبیا . . . (البته این جا بعدش از حضرت هارون(علیه السلام) می گن)

واذکر فی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد و کان رسول نبیا و کان یأمر اهله بالصلاه و الزکوه و کان عند ربه مرضیا

واذکر فی الکتاب ادریس انه کان صدیقا نبیا . . . .


بعد از این آیات تو آیه بعدی خدا می گه این ها کسانی هستند که من به ایشان نعمت دادم (آیه سجده دار بود نتونستیم بنویسم آیه 58)

شاید برای این که ما به صراط مستقیم راه پیدا کنیم باید دارای صفاتی بشیم که در ادامه برای هر کدام از پیامبرها خدا ذکر کرده و یا اون ها را به داشتن اون صفات توصیه کرده و یا اندرزهای حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پدرشون . . .  یعنی مثه حضرت زکریا (علیه السلام) عبد باشیم، یا مثه حضرت ابراهیم (علیه السلام) صدیق باشیم و یا مخلص، صادق الوعد، امر کنند به نماز و پرداخت زکات، خدا ترس، نیکی کننده به پدر و مادر، جبار نبودن، اطاعت شیطان نکردن و .  .. .جالبه خدا می گه این بت پرستا درسته به ظاهر بت می پرستن ولی در اصل شیطون را می پرستن . . . 

اینا را تو جنوب، تو خرمشهر، تو محل اسکان، دم صبح، رو صندلی کشفیدیم . . . یادش به خیر

..................................................................................................

ان شاالله اگر عمری باقی بود درباره ی داستان طالوت و جالوت هم می گیم . . . (مثل این فیلما شدم که هفته بعد قراره این ماجرا رو نشون بدیم :) )

...................................................

خدایا کمک کن یه ذره درس بخونم این مادر جان نگران است بنده خدا حق هم دارن . . . .  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۳۵
معرفت جو

خیلی کتاب آداب الصلاه باحاله :) . . .

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: مثل مؤمن خالص مثل آب است. . . .

امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند:

و تفکر نما در صفای آب و رقت و طهارت و برکت آن و لطافت ممزوج شدن آن با هر چیزی. و استعمال کن آن را در تطهیر آن اعضائی که خداوند امر فرموده تو را به پاکیزه نمودن آن ها. پس، از صفای آب پی به تصفیه اعضا برند؛ و آن ها را ادا نمودن فرائض و سنن الهیه تصفیه کنند و صفا دهند؛ و از رقت آن ها اعضا را ترقیق کنند و از غلظت تعصی بیرون آورند و طهور و برکت را در جمیع اعضا سرایت دهند. . . .

پس از آن معاشرت کن با خلق خدا مثل ممزوج بودن آب با اشیاء که ادا می کند حق هر چیزی را و از معنای خود تغییر نمی کند. 

ایشان می گویند سالک الی الله در عین حال که با هر دسته از مردم معاشرت به معروف کند و حقوق خلقیه را رد نماید و با هر یک از مردم به طور مناسب حال او مراوده و معامله کند، از حقوق الهیه نگذرد و معنای خود را که عبارت از عبودیت و توجه به حق است از دست ندهد و در عین حال که در کثرت واقع است در خلوت باشد، و قلب او که منزلگاه محبوب است خالی از اغیار و فارغ از هر نقش و نگار باشد. . . .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۱۶
معرفت جو

ما هنوز در حمد خدا موندیم :)

و اون هم آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین :)

امروز تو یک آیه دیگه خوندیم: یا ایها الذین امنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم واشکروا لله ان کنتم ایاه تعبدون (آیه 172 بقره)

یعنی اگر راست می گید و فقط خدا را می پرستید از طیباتی که خدا نازل کرده بخورید و خدا را شکر کنید، البته تو آیه بعدش هم گوشت خوک و خون و آن چه را که نام خدا برش برده نشده را خدا حرم کرده . . . .این واژه های "ایاک و ایاه" توی دو تا آیه جالبه :)

حاج آقا خوش وقت هم درباره صراط مستقیم حرفای قشنگی زدن این که مستقیم از استقامت و پایداری می یاد . . . 

یه آیه دیگه هم داریم واستعینوا بالصبر و الصلوه . . . .این هم قابل تأمله . . .


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۱ ، ۰۷:۱۱
معرفت جو