نحوه ی زنده شدن یک انسان خاشع

بسم الله

و من ءایاته 

انک تری الارض خاشعه

فاذا انزلنا علیها الماء اهتزت و ربت

ان الذی احیاها لمحی الموتی

انه علی کل شئ قدیر

(آیه 39 سوره فصلت)

................................

زرع

افرءیتم ما تحرثون

ءانتم تزرعونه ام نحن الزارعون؟؟؟

ماء

افرءیتم الماء الذی تشربون

ءانتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون؟؟؟

النار

افرءیتم النار التی تورون

ءانتم انشأتم شجرتها ام نحن المنشؤن؟؟؟

(آیات سوره واقعه)

.....................................................

زرع

محمد رسول الله و الذین معه 

اشداء علی الکفار رحماء بینهم

.

.

کزرع اخرج شطئه فازره

فاستغلظ 

فاستوی علی سوقه

یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار

(بخشی از آیه 29 سوره فتح)

...............................................

انزال ماء، حی کردن، دادن نور، هدایت و اختلاف فیه

و ما انزلنا علیک الکتاب 

الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه

و هدی و رحمه لقوم یؤمنون

و الله انزل من السماء ماء

فاحیا به الارض بعد موتها

ان فی ذلک لأیه لقوم یسمعون

(آیه 64 و 65 سوره نحل)

او من کان میتا فاحییناه 

و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس

کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها؟؟؟

کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون

(آیه 122 سوره انعام)

........................................

النار و النور

نحن جعلناها تذکره و متاعا للمقوین (آیه 73 سوره واقعه)

نور حقیقتی هست که وجود داره

نار درست کردنی هست و بشر می تونه درست کنه

مثلهم کمثل الذی استوقد نارا

فلما اضاءت ما حوله 

ذهب الله بنورهم

و ترکهم فی ظلمات لا یبصرون

(آیه 17 سوره بقره)

فان لم تفعلوا و لن تفعلوا 

فاتقوا النار التی

وقودها الناس و الحجاره

اعدت للکافرین

(آیه 24 سوره بقره)

..............................

جالبه یک جا خوندیم که در تفسیر آیه 

قل ارءیتم ان اصبح ماؤکم غورا 

فمن یأتیکم بماء معین

(آیه 30 سوره ملک)

امام باقر (علیه السلام) گفتن منظور از "ماء"  وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

...................................

الم یأن للذین ءامنوا 

ان تخشع قلوب هم لذکر الله و ما نزل من الحق؟!

و لا یکون کالذین أوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الأمد فقست قلوبهم

و کثیر منهم فاسقون

اعلموا ان الله

یحیی الارض بعد موتها

قد بینا لکم الایات لعلکم تعقلون

(آیات 16 و 17 سوره حدید)

شاید خشوع قلب انسان مؤمن در برابر وجود و ولایت امامان (علیهم السلام) 

همون راز زنده شدن هست

...............................

شاید انسانی که خاشع باشه

خدا بذر توحید رو در دلش می کاره

بعد با آب هدایت و ولایت ائمه (علیه السلام) اون رو زنده می کنه و رشد میده

و بعد به اون انسان نوری می ده که با اون نور می تونه در زندگی درست رانندگی کنه

خدا داند

یاحق

پرنده ای با دو بال و زره

بسم الله

حاج آقایی قبل ترها در مسجد دانشگاه مون می گفتن

شیعه پرنده ای هست با دو بال مهدویت و عاشورا و یک زره ولایت پذیری داره

.

.

جالبه در سوره ی نحل هم حرف از پرنده هست و هم حرف از زره و هم حرف از تمام کردن نعمت :)

الم یروا الی الطیر مسخرات فی جو السماء 

ما یمسکهن الا الله

ان فی ذلک لأیات لقوم یؤمنون

(آیه 79 سوره نحل)

و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر

و سرابیل تقیکم بأسکم

کذلک یتم نعمته علیکم

 لعلکم تسلمون

(بخشی از آیه 81 سوره نحل)

جالبه این جا هم حرف از اسلام آوردن بعد از اتمام نعمت می یاد

شاید یعنی خدا به اسلامی راضی هست که مردم نسبت به  "ولی" اش ولایت پذیر باشن

یاحق

حرف دیگری از غدیر

بسم الله

گفته بودیم که یهود و نصاری هم دیگه رو قبول نداشتن

داشتیم

و قالت الیهود لیست النصاری علی شئ

و قالت النصاری لیست الیهود علی شئ 

و هم یتلون الکتاب 

کذلک قال الذین لا یعلمون مثل قولهم

.........

(بخشی از آیه 113 سوره بقره)

حالا خدا به شون می گه 

اگه می خوایین ارزشی داشته باشین

قل یا اهل الکتاب 

لستم علی شئ

حتی تقیموا التورات و الانجیل

و ما انزل الیکم من ربکم

و لیزیدن کثیرا منهم 

ما انزل الیک من ربک 

طغیانا و کفرا

فلا تأس علی القوم الکافرین

(آیه 68 سوره مائده)

جالبه یعنی وقتی ارزش دارن

که تورات و انجیل و فک کنم با توجه به آیات، 

ما انزل الی پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) رو اقامه کنن

داریم ما انزل الیکم من ربکم

و در ادامه ما انزل الیک من ربک که این جا نزول بر پیامبر (صل الله علیه و آله ) است

البته این نزول فرق می کنه با نزول های دیگه

در آیه قبلش داریم

یا ایها الرسول

بلغ ما انزل الیک من ربک

و ان لم تفعل 

فما بلغت رسالته 

والله یعصمک من الناس

ان الله لا یهدی القوم الکافرین

(آیه 67 سوره مائده)

و آیه بالا گویا باز هم بحث غدیر هست

یعنی وقتی یهود و نصاری دارای ارزش می شن

که ولایت امام علی (علیه السلام) رو قبول کنن :)

شاید در انجیل و تورات هم حرف از امام علی (علیه السلام) 

و ولایت ایشون باشه

یه متقی باید بررسی بکنه 

و ءاتیناه الانجیل

فیه هدی و نور و مصدقا لما بین یدیه من التورات 

و هدی و موعظه للمتقین

(آیه 46 سوره مائده)

مقاومت نبی :)

بسم الله

جالبه خدا در مورد رفتار نبی هاش تو قرآن گفته: 

و کاین من نبی قاتل معه ربیون کثیر

فما وهنوا لما اصابهم فی سبیل الله

و ما ضعفوا

و ما استکانوا

و الله یحب الصابرین

(آیه 146 ءال عمران)

یعنی مدام به خاطر گزندهایی که در راه خدا بهشون می رسید

به هیچ وجه سستی نکردن

ضعف هم از خودشون نشون ندادن

نالان هم نشدن

..........................................

واژه استکان هم جالبه

آخه تو استکان هر چیزی می ریزیم هیچی نمی گه

ولی نبی این شکلی نیست که همه چی رو بپذیره

بلکه فی سبیل الله حرکت می کنه، مقاومت می کنه و راه رو باز می کنه :)

..........................................

زبان حرف زدن نبی با خدا هم جالبه داریم:

و ما کان قولهم الا ان قالوا

ربنا اغفرلنا ذنوبنا

و اسرافنا فی امرنا

و ثبت اقدامنا

وانصرنا علی القوم الکافرین

(آیه 147 ءال عمران)

جالبه این همه مقاومت می کنه

اون هم فی سبیل الله

ولی بعدش باز هم احساس شرمندگی می کنن

مثلا می گن نکنه اسرافم و زیاده رویم در این موضوع ممکنه باعث بشه کارام تأثیر معکوس بذاره

نکنه نوع رفتار من باعث بشه آدما بدتر از راه خدا منحرف بشن

خلاصه اینکه کلی اما و اگر برای خودش در نظر می گیره

و بعدش می گه خدایا خودت حواست باشه پای ما نلغزه . . . 

(البته خدا داند که نبی های عزیز چی در ذهن شون تصور می کردن که این شکلی حرف می زدن)

جالبه تازه این زبان حال نبی هست

کسی که خبر مهمی برای گفتن داره

و پیش خدا عزیز

اون وقت این جور نبی ای این جوری تواضع می کنه

(کودک جان ما به ما می گه یاد بگیر :))

ولی این جا احساس می کنم بازم مثل ماجرای غدیر

آخه هم حرف از نبی هست و هم حرف از بازگشت

یا ایها الذین ءامنوا 

ان تطیعوا الذین کفروا

یردوکم علی اعقابکم

فتنقلبوا خاسرین

بل الله مولاکم

و هو خیر الناصرین

(آیات 149 و 150 ءال عمران)

احساس می کنم یه جورایی شیعه بودن در لحظه هست

و لحظه لحظه آدم باید رو به قبله ولایت باشه

خدا داند

و هر چه خدا خواهد

در پناه حق

ینقلب علی عقبیه و نقشه گنج :)

بسم الله

جالبه در پست عید غدیر و راز تغییر قبله

دلیل عوض شدن قبله آیه زیر بود:

و ما جعلنا القبله التی کنت علیها

الا لنعلم من یتبع الرسول

ممن ینقلب علی عقبیه

(بخشی از آیه 143 سوره بقره)

جالبه حالا وقتی پیامبر (صل الله علیه و آله)

می خوان از دنیا برن 

خدا به شون می گه

مردم نباید دوباره به زمان جاهلیت برگردن

داریم

و ما محمد الا رسول 

قد خلت من قبله الرسل

افان مات او قتل 

انقلبتم علی اعقابکم؟؟؟؟؟

و من ینقلب علی عقبیه

فلن یضر الله شیئا

و سیجزی الله الشاکرین

(آیه 144 سوره ءال عمران)

جالبه خدا خیلی خیلی باهوشه :)

یعنی با آوردن یه سری عبارات مشابه

در جای جای قرآن

حرفاش رو به ملت گفته 

یعنی حرفاش رو تو قرآن پخش کرده

بعدش همش آدرس داده 

یعنی کدگذاری کرده در حد تیم ملی

بعدش که کدها رو کنار هم بذارین

تازه می فهمین خدا چی می خواسته بگه

مثلا اول حرف از اسلام حضرت ابراهیم (علیه السلام)  زدن

بعدش تغییر قبله و دلایلش

و تهش دلیل تغییر قبله رو اتمام کردن دین گفتن

بعدش حرف از واقعه غدیر خم و اتمام شدن دین در این روز

بعدش به پیامبر (صل الله علیه و آله) گفتن شما که از دنیا بری

باز امکان برگشتن از دین هست

و این دفعه ملت باز هم باید قبله جدید بعد از تو رو بپذیرن

که حضرت علی (علیه السلام) باشه

و اگه نپذیرن ضرر کردن

یعنی با عبارات "لاتم نعمتی علیکم" و "اتممت علیکم نعمتی"

و "ینقلب علی عقبیه" خوب مفهوم رو رسوندن 

 

مثل نقشه های گنج که چند تیکه ان و هر تیکه اش یه جا مخفی هست :)

بعدش باید نقشه ها رو کنار هم بذاریم

تا به گنج برسیم

من عاشق خدا هستم :) . . . . 

حالا جالبه که جز اسلام هم از کسی دینی پذیرفته نمی شه

و من یبتغ غیرالاسلام دینا

فلن یقبل منه

و هو فی الاخره من الخاسرین 

(آیه 85 سوره ءال عمران)

خدا داند

و هر چه خدا خواهد

در پناه حق

آخرین حج آخرین نبی

بسم الله

و اما داستانی دیگر . . . 

داستان، باز هم داستان حج است . . . 

داستان صفا و مروه . . . 

داستان طواف است . . . 

آن هم 7 بار به دور کعبه . . . 

داستان باز هم داستان خاندان ابراهیم (علیه السلام) بت شکن است . . 

ابراهیمی (علیه السلام) که به شیطان سنگ زد . . . 

و به قربان گاه رفت . . . 

تا اسلام نابش را به رخ آفرینش کشد . . . 

اسلامی که شیطان را از رخ انداخت و او را از عرش به فرش کشید . . . 

آری این بار داستان، داستان اسلام است و آن هم اسلام ناب . . 

داستان سنگ زدن است به شیطان رانده شده . . . 

شیطانی که ولایت خلیفه الله را نپذیرفت . . . 

داستان، داستان قربانی دادن است . . . 

داستان رستگار شدن . . . 

داستان اتمام حج . . . 

آن هم آخرین حج . . . 

آری می خواهم ماجرای آخرین حج آخرین نبی را بگویم . . . . 

و آیا آخرین نبأ آخرین نبی خدا چه بوده؟؟؟؟ . . . 

نمی دانم این نبأ اولین نبأ بوده یا آخرین نبأ . . . 

آخر، در اولین مجلس هم حرف از همین نبأ بود . . . 

انتخاب جانشین آخرین نبی خدا . . . 

انتخاب اولین امام را گویم . . .

گویا حرف همان حرف اول است . . 

حرف حرف علی (علیه السلام) است . . .

حرف حرف مولود کعبه است . . 

کعبه فقط یک بار گشوده شده و آن هم برای مادر مولود کعبه  . . . 

تا مولود کعبه اولین و آخرین مولودی باشد که در قلب خدا چشم به جهان می گشاید تا چشمان جهان گشوده شود . . . 

 داستان را ادامه می دهم . . . 

آخرین حج که تمام می شود

گروهی در پشت نبی خدا

گروهی همراه ایشان

و گروهی در جلوی ایشان در حرکتند . . . 

باز هم همه باید یکی شوند

چه آن ها که از حدود دین جلوترند

و چه آن ها که عقب تر . . . 

همه باید با هم در غدیر خم جمع شوند . . . 

تا دست علی (علیه السلام) در دست نبی خدا قرار گیرد

و بالا رود

و هر که پیامبر (صل الله علیه و آله) مولای او بوده زین پس علی (علیه السلام) مولایش باشد . . .  

مرد و زن همه باید بیعت کنند

همه باید بار دیگر به خواست خدا جواب مثبت دهند

و راضی شوند به رضای او . . . 

آخر او تنها کسی که می داند رضای مردم چیست

آخر او خالق مردم است

و رضای مردم را در اسلامی قرار داده که علی (علیه السلام) امام آن باشد. . . . 

هر چه خدا خواهد

در پناه حق

قصه ای از حج

بسم الله

هان ای عزیز دل

باز هم می خواهم برایت قصه بگویم

ولی این بار قصه، قصه دیگری است . . . 

قصه، قصه سر است . . . 

آری سر . . . 

سری که شمشیر برایش از ماهیت افتاد تا از بدن جدا نشود . . . 

سری که شمشیر بر فرقش زد تا جان رستگار شود . . . 

و سری که این بار شمشیر کامل از تن جدایش کرد و بر سر نیزه اش برد تا جان و تن هر دو با هم رستگار شوند. . . .

آری داستان، داستان سر است. . . 

سری که تعظیم در برابر یار و خواست و رضای او را خوب می دانست. . . .

سری که با عقل، اختیار و عشق رکوع می کرد و سجود . . . 

سری که همواره جوابش بلی بود به عهد نخست . . . 

و در آخر با خونش پای عهد نامه را مهر کرد. . . .

عهدنامه الست ربکم را می گویم . . .

سری که هر بار در مقابل خالق هستی خم شد تا در برابر شیطان رانده شده خم نشود . . . .

و به جای اثر انگشت اثری گذاشت که هیچ کس را یارای چنین اثر گذاشتنی نبود . . . 

او خودش را به ضمانت گذاشت . . . . 

نمی دانم شاید هم قصه قصه نترسیدن بود . . . .

آخر خدا نمی خواست ابراهیمش (علیه السلام) بترسد،

اسماعلیش (علیه السلام) بترسد . . .

محمد (صل الله علیه و آله) و خاندانش بترسند . . . .

آخر، حضرت موسی (علیه السلام) به اندازه کافی ترسیده بود . . .

شاید خدا به ابراهیم (علیه السلام) می خواست با زبان بی زبانی بگوید

که روزگاری نزدیک

سری شکاف می خورد . . . 

و سری از تن جدا می شود. . . .

شاید همه ی این ها فضاسازی بود. . . .

برای اینکه عالم یکدفعه پذیرای سر ماه نباشد . . . 

و یکدفعه قالب تهی نکند . . . 

آخر دل عالم نازک تر از دیدن این صحنه هاست . . . 

حج برای خود قصه هایی دارد 

قصه هایی بی پایان

ولی همه آن ها یک قصه است 

قصه کعبه و راز تغییر قبله . . . .

آخر خدا تنها به یک اسلام راضی می شود . . . 

اسلامی که دردانه کعبه در کعبه نشیند . . . .

اسلامی که هیچ سری را نشکافد . . . 

و هیچ سری را از تن جدا نکند . . . 

به خصوص سر ماه را . . . .

در پناه حق 

 

تغییر قبله و عید غدیر

بسم الله

وَکَذَٰلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ 

وَیُعَلِّمُکَ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ 

وَیُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلَىٰ آلِ یَعْقُوبَ 

کَمَا أَتَمَّهَا عَلَىٰ أَبَوَیْکَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ

و من حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام

و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره

لئلا یکون للناس علیکم حجه

الا الذین ظلموا منهم 

فلا تخشوهم و اخشونی

و لاتم نعمتی علیکم 

و لعلکم تهتدون

(آیه 150 سوره بقره)

الیوم یئس الذین کفروا من دینکم

فلا تخشوهم و اخشون

الیوم اکملت لکم دینکم

و اتممت علیکم نعمتی

و رضیت لکم الاسلام دینا

(بخشی از آیه 3 سوره مائده)

خیلی جالبه تو سیری که در سوره بقره اومده

دلیل تغییر قبله 

جدا شدن خطوط مسلمان های واقعی از اهل کتاب هست

تا قشنگ مشخص بشه که چه کسی

رو به قبله اسلام نماز می خونه

داریم

و ما جعلنا القبله التی کنت علیها

الا لنعلم من یتبع الرسول

ممن ینقلب علی عقبیه

(بخشی از آیه 143 سوره بقره)

حالا جالبه قبله جدید 

مسجد الحرام میشه

و کعبه ای که حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت اسماعیل (علیه السلام)

اون رو ساختن میشه قبله

جایی که امام علی (علیه السلام) در اون متولد می شن

و البته خدا می گه یکی از اهداف تغییر قبله

تموم کردن نعمتم بر شما بود

و ارائه دین اسلام به شما

حالا یه بار دیگه خطوط باید از هم جدا شن

دقیقا روزی که در اون روز نعمت بر ما کامل میشه

حالا اون روز چه روزی هست؟؟؟؟؟

عید غدیر

و اون اسلامی که کامل میشه پذیرش ولایت امام علی (علیه السلام) هست

و خدا به چنین اسلامی برای ما راضی میشه

و این واقعه به اندازه واقعه تغییر قبله بزرگ هست

چون باز هم خدا می گه از اونا نترسید از من بترسید

جالبه خونده بودم مثل امام مثل کعبه است

شاید یعنی اینکه در هر جایی که هستیم باید رو به کعبه باشیم

و ببینیم اماما مون (علیهم السلام) از ما چی می خوان

اون جوری هست که تمام اعمال مون پذیرفته می شه

هر چه خدا خواهد

در پناه حق

دین حضرت ابراهیم (علیه السلام)

بسم الله

این یهود و نصاری هم برای خودشون عالمی دارن ها :)

در قرآن اومده که با هم مباحثه می کردن

تا اثبات کنن بنده خدا حضرت ابراهیم (علیه السلام) اگر در زمان اینا زنده بودن

آخرش یهودی می شدن یا نصرانی :)

اینا خودشون هم خودشون رو قبول نداشتن

و قالت الیهود لیست النصاری علی شئ

و قالت النصاری لیست الیهود علی شئ 

و هم یتلون الکتاب 

کذلک قال الذین لا یعلمون مثل قولهم

.........

(بخشی از آیه 113 سوره بقره)

جالب ترش این هست که بین خودشون با هم دشمنن

و خودشون خودشون رو قبول ندارن

جالبه تو سوره حشر در مورد منافقین و کفار گفته شده که

الم تر الی الذین نافقوا یقولون لاخوانهم الذین کفروا من اهل الکتاب

لئن اخرجتم لنخرجن معکم . . . . . 

. . . ....

.......

لا یقاتلونکم جمیعا 

الا فی قری محصنه او من وراء جدر

بأسهم بینهم شدید

تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی              یعنی شما فک می کنید اینا با هم دوستن ولی قلب هاشون با هم متفرقه

ذلک بانهم قوم لا یعقلون                         یعنی دلیلش برای اینه که عقل شون رو به کار نمی زنن

(آیه 14 سوره حشر)

........................................................................................................................

نکته بعدی این هست که درسته خودشون، خودشون رو قبول ندارن 

ولی در مقابل دیگران با هم دوست می شن

و می گن بالاخره یا حضرت ابراهیم (علیه السلام) یهودی بوده یا نصرانی

یعنی ما راضی هستیم که ایشون رو به خودمون نسبت بدیم

حالا یهودی و نصرانیش فرقی نمی کنه

ام تقولون ان ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط

کانوا هودا او نصاری؟؟؟؟؟!!!!!

قل ءانتم اعلم ام الله؟؟؟؟؟

و من اظلم ممن کتم شهاده عنده من الله 

و ما الله بغافل عما تعملون

(آیه 140 سوره بقره)

یا اینکه یه جای دیگه باز برای خودشون نوشابه باز می کنن

و می گن فقط یهود یا نصاری می تونن بهشت برن :)

و قالوا لن یدخل الجنه الا من کان هودا او نصاری

خدا هم می گه چه خیال خامی :)

تلک امانیهم :)

قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین

(آیه 111 سوره بقره)

یعنی خدا حرف عقلی و با دلیل و مدرک می خواد

یه ذره اون عقل تون رو به کار بزنید بد نیستا

یا می گن

و قالوا کونوا هودا او نصاری تهتدوا    یعنی اگه یهودی باشین یا نصرانی هدایت می شید

خدا هم می گه نه خیر

قل بل مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین

یعنی دین، دین ابراهیم حنیف وگرنه شماها مشرکید

...............................................................................

خدا می گه من با پیامبرام و با حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت عیسی (علیه السلام) که مشکلی ندارم

مشکل من شماهایید

تمام پیامبرای خدا همه مسلمون هستن

داریم:

قولوا امنا بالله و ما انزل الینا 

و ما انزل الی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط

و ما اوتی موسی و عیسی 

و ما اوتی النبیون من ربهم

لا نفرق بین احد منهم 

و نحن له مسلمون 

 (آیه 136 سوره بقره)

.................................................................................

خدا هم خوب جواب شون رو داده

اولش چندبار گفته که حضرت ابراهیم (علیه السلام) جونم نه یهودی بوده نه نصاری

بلکه ایشون مسلمون بودن :)

اذ قال له ربه اسلم

قال اسلمت لرب العالمین (آیه 131 سوره بقره)

و یه جا هم خودشون از خدا دین اسلام رو خواستن

ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امه مسلمه لک

و ارنا مناسکنا

و تب علینا

انک انت التواب الرحیم (آیه 128 سوره بقره)

یعنی نه تنها دین اسلام رو خواستن

بلکه احکام دین رو هم از خدا خواستن :)

تازه از فرزندانشون هم عهد گرفتن که جز به دین اسلام نمیرن

و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب

یا بنی!

ان الله اصطفی لکم الدین

فلا تموتن الا و انتم مسلمون (آیه 132 سوره بقره)

....................................................................

ههه در آخر هم که اینا باز حرف خودشون رو می زدن

خدا گفته که اصلا این چیزا به شما چه ربطی داره؟؟؟؟؟؟

تهش هر کسی در قبر خودش می خوابه

و هیچ کدوم تون به خاطر کارای بقیه بازخواست نمی شین

تلک امه قد خلت

لها ما کسبت

و لکم ما کسبتم

و لا تسئلون عما کانوا یعملون (آیات 134 و 141 سوره بقره)

در پناه حق