تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام علیکم و رحمه‌الله

 

ما وقتی چیزی گم می شود می گوییم..

انه علی رجعه لقادر 🌹

 

# شوخی با حاج قاسم...

 

امروز میدان شهدا بودیم در مسیر گلزار شهدای کرمان..

 

کیف کارت ملی، گواهینامه، کارت دانشگاه و خلاصه کیف کارت هام گم شد..

 

خانواده گفتند برگردیم ..

اول کیف را پیدا کنیم..

 

گفتیم دعا چی بود ؟!

کاری به کارت ها نداشته باشید ادامه دهیم..

 

مثل همیشه خانواده گفتند انه علی رجعه لقادر ..

 

شاید تذکر حاج قاسم این بود..

اول خودت و هویت ات را پیدا کن..

 

بعد بیا زیارت ..

 

ما هم در حد وسع مان همین دعا بود..

انه علی رجعه لقادر 😅

 

الحمدلله همان لحظه کیف پیدا شد..

هویت ما الله اعلم 😅

 

نایب الزیاره بودیم🌷

 

جالب است من اصلا اهل توهین کردن نیستم..

یعنی نبودم..

 

می گفتم آدم چرا باید با دهانی که سبحان الله می گوید..

توهین کند..

 

حتی اگر به شوخی ایمیل می زدم..

و توهین می نوشتم..

 

در کمال آرامش بود ..

و لبخند بر لب ام..

 

شاید برای تذکر بود..

اینکه یک دیالوگ همان طور که شما را ناراحت می کند..

ممکن است عده دیگری را هم ناراحت کند..

 

وقتی در قبال شوخی ها و دیالوگ های خود راحت برخورد می کنید..

و انتظار توبیخ و تذکر ندارید ..

 

در قبال مردم هم ساده برخورد کنید..

چه دیالوگ کلامی باشد چه نوشتاری...

 

بالاخره حساب و کتاب خدا هم هست..

مواقف حشری هم هست..

 

هم برای شما ..

هم برای ما..

 

یاحق 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۰۲ ، ۲۲:۵۲
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حرف دل ام را می زنم..

دوست داشتم در غاری وسط میدان بودم..

که با همه تعامل داشتم و با هیچ فردی تعامل نداشتم...

 

 

چون که خسارتی که انسان ها به روح آدم می زنند..

آن قدر زیاد است که آدم ترجیح می دهد معاشرت نکند...

 

وقتی ضربه می زنند..

سکوت کنی عقده می شود..

فریاد بزنی غیبت می شود و آخرت ات ویران می شود..

 

خلاصه ترجیح می دهم فقط یک دعا کنم..

خدایا همه ما را ادب کن...

 

یاحق 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۰۲ ، ۰۰:۵۹
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هل تحس به اذا دخل منزلا؟!

ام هل تراه اذا توفی احدا..

بل کیف یتوفی اجنین فی بطن امه...

 

خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه...

 

 

دیروز خیلی جالب بود..

من از اتاقی آمدم بیرون ..

پای ام خیس بود داشتم سر می خوردم به سر می اومدم زمین..

خشک کردم..

 

رفتم آشپزخانه آنجا کف اش خیس بود..

سر خوردم با تمام وجود و پا خوردم زمین ..

 

انگار موقع خوردن زمین ..

فردی من را گرفت ..

و با آرامش آمدم پایین ..

 

به جایی رفتم ..

آنجا خطبه نهج‌البلاغه را خواندم...

در برگشت آلزایمر گرفته بودم و راه را گم کردم...

 

بماند برگشتم ..

برادرم در استخر داشت غرق می شد...

به خاطر برقرار کردن توازن آب دو استخر ...

 

و الحمدلله زنده برگشت...

 

درس امام علی علیه السلام جالب بود...

 

اگر عزراییل بیاید ...

هیچ فردی جلودارش نیست..

 

یاحق 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۲ ، ۱۵:۵۳
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

به نظرم بعضی از آدم ها را برای بودن در بعضی جاها ..

باید آموزش داد..

 

من در عمرم هم نمی دانستم دنیا این قدر خطرناک..

من از کجا می دانستم..

که وقتی قرار است استاد عوض کنم..

 

قرار است نابینا شوم..

من چه می دانستم این مهمانی این معنا را دارد...

 

از اختیار آباد کرمان..

مهمان بیاید..

یک چشم شأن نابینا شده..

برای چه؟! برای اینکه همسرش زده در چشم مبارک اش

 

آن ایام که مهمان شده بود..

با وجود اینکه اوضاع بیمارستان را می دانستم..

و خطرناک بودن تردد در آن..

بینایی آن مهمان مان آن چنان برای ام مهم نبود..

 

 

خدا هم گذاشت در کاسه ام..

گفت نابینا شو..

بفهم..

درد مردم درد خودت باشد...

 

آدم بعضی وقت ها چه گیری می کند...

 

 

 

یا یک عمر استعداد داشته باشی..

ولی همه اش برای لذت بردن .

و پرورش قوه واهمه..

یعنی لذت وهمی ببری..

 

بعد که استعداد ات را می خواهی..

تا به کاری بزنی..

که به درد مردم و جامعه بخورد..

یا کسب درآمد کنی..

 

می گوید پر..

 

گاهی خدا با خاموش و روشن کردن نعمت ها..

می خواهد به تو بگوید ..

لطف کردم دادم..

چرا دادم..

 

فرق مغضوب علیهم..

با انعمت علیهم..

 

همین دادن نعمت هاست..

 

چشمان ات به تو بگویند..

حکم تو مغضوب علیهم است ..

 

برای ات کار نمی کنیم..

یعنی واقعا...

 

اصلا دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم...

و فلسفه و عرفان اش..

با فلسفه و عرفان خدا فرق می کند..

 

اهدنا صراط مستقیم

صراط الذین انعمت علیهم...

 

غیر المغضوب علیهم

و الضالین...

 

این مدت این قدر حاشیه های زندگی ..

برای ام درس آموز بوده..

 

 

که می توانم طراح یک جنگ سایبری و یا منطقه ای باشم..

شاید بهتر بگویم تروریست منطقه ای..

طراح جنگ نظامی ..

 

از مهمان بازی..

تا طراحی و معماری کوچه و خیابان

تا طراحی مترو..

تا طراحی حرکت دادن مهره ها در کشورها..

 

خلاصه بازی اسم و فامیل و آدرس ها..

 

یاحق 

 

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۲ ، ۰۲:۴۸
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کاری به کار خداوند ندارم که ..

برای انسان ها ..

کلی خورشید و آسمان و کهکشان ها را به حرکت می اندازد..

 

تا صحنه زندگی انسان ها را رقم زند..

 

اگر قرار بود برای مرگ یک انسان..

یا زندگی یک انسان..

 

خدم و حشم راه می انداختند..

 

من برای محافظت از انسان ها.‌

خدم و حشم راه نمی انداختم و اصلا هزینه نمی کردم..

 

چون اگر آن قدر ارزشمند بودند..

آخرش شهید می شدند..

و وقتی شهید می شدند ..

زنده می ماندند..

و به کار شأن با قوت بیشتر ادامه می دادند..

 

ولی اگر برای مرگ شأن..

خدم و حشم راه می انداختند..

اون دیگر به خباثت خودشان ربط دارد..

و هزینه کردن بی خودشان...

 

به نظرم دعای خروج از خانه و ملایکه..

برای حفاظت از آدم کافی است...

 

چون ما انسان ها ..

به درد نخور تر از چیزی هستیم که فکر می کنیم....

 

همه یک حرف صادقانه را می گویند..

و درست و منطقی...

 

تا وقتی در صحنه باش

که توانایی حرکت داری..

 

فلج شدی بیا بیرون..

 

یاحق 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۲ ، ۰۲:۱۹
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

برای من که نفس کشیدن سخت است..

تازگی ها نفس کشیدن هم جالب شده...

 

با قلیان ..

گلاب و نعناع استنشاق می کنم..

 

خیلی جالب است..

 

وقتی داشتم دعای مبعث می خواندم..

الحمدلله الذی هدنا بمعرفته و خصنا بولایه و وققنا لطاعه....

 

باید صد بار در سجده می خواندیم..

بعد صفحه ذهن من سیاه بود..

یادم می رفت..

 

قلیان می کشیدم..

سفید می شد..

می خواندم..

 

این قدر قشنگ ...

یا وزش نسیم سفید یا سیاه ..

نسیم سفید با عطر گلاب و نعناع الحمدلله لله رب العالمین دارد..

 

نسیم سیاه و شیطانی ..

سوزش و افکار منفی دارد..

 

یعنی نفس این قدر مهم است...

سالم بودن ریه 

روی سفید بودن ذهن اثر دارد..

 

انصافا پزشکی است..

 

یعنی ریه را پاک کنم..

ذهن ام پاک می شود..

قرآن در ذهن می نشیند..

 

بیانات حضرت آقا در روز مبعث ..

برای تزکیه...

فوق العاده عالی بود...

 

با تزکیه ذهن و روح را پاک کنید..

بعد تعلیم ببینید..

 

من واقعا از صمیم قلب می فهمم حضرت آقا چه می گویند..

 

 

یاحق 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۲ ، ۰۱:۵۸
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

برای ام جالب است..

مستاجر کنونی..

 

به ما گفته بودند سردخانه خرما دارد..

و جالب است..

 

آن مقداری که از اجاره به من می رسید..

صرف خریدن کتاب مذهبی ..

مفاتیح ..

و خلاصه کارهای خیر می شد...

 

الان که می گویند تریاک قاچاق می کرده...

حس بدی پیدا کردم..

حس فردی که سیاهی درون وجودش را گرفته..

 

آخر مگر می شود..

یک حرف ..

این قدر در روح تاثیر بگذارد..

 

برای ام جالب است...

 

اینجاست که با تغییر آدم ها..

حکم جاری شده بر آن ها تغییر می کند..

 

یاحق 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۲ ، ۰۱:۴۷
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این هم از من به شما نصیحت...

 

من اگر روزی صاحب خانه بودم..

و می خواستم خانه ام را اجاره بگذارم...

 

می رفتم عابدترین، زاهدترین، مومن ترین مستاجر را می یافتم..

می گفتم بچه این فرد کیست ؟!

مومن است؟!

نماز خوان است؟!

محب اهل بیت است؟!

 

اگر آره ...

اگر نان این فرد سر سفره بچه من هم بیاید..

بچه ام نماز خوان می شود...

قرآن خوان می شود..

محب اهل بیت می شود...

 

 

این مدت مغزم را که نگاه می کنم..

شبیه مغز بچه مستاجر قبلی مان شده.

چهره بچه کوچک شأن مدام در مغزم تداعی می شود...

 

چون نصف رزق مان..

از خانواده ایشان تامین می شد..

 

به نظرم رزق از همه چیز مهمتر است..

 

گاهی آدم یک لیوان آب دعا خوانده و صلوات خورده پاک می خورد..

آن چنان زنده می شود و و روح جان می گیرد..

که می تواند خودش صدها نخل بکارد..

 

گاهی هم یک پارچ آب سمی و گل آلود و مرداب می خورد..

با آن یک قدم هم نمی تواند راه برود..

 

مهم حجم اب نیست..

خلوص آب است...

 

یاحق 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۲ ، ۰۱:۴۴
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از اعتکاف که آمدم بیرون ..

فاطمه پیام داد..

زنگ زدم..

 

گفت ماشین زده به ایشان ..

و فلج شدن..

 

سه شنبه ها که کلاس می روم..

زنگ می زند و احوال اش را می گوید..

 

نگران فاطمه ام و راه رفتن..

ولی برای ام جالب است..

 

نگران رد شدن خودم از خیابان شده بودم..

دیروز جالب بود..

 

در چهار راه ..

سر هر تقاطع یک مرد ایستاده بود..

 

از آن تقاطع نرفتم..

از تقاطع جلوتر رفتم..

مردی گوشی به دست ..

جلوی راه ام رفت ..

نمی دانم چرا ..

ولی من هم رد شدم..

ولی احساس کردم باید فاصله بگیرم...

 

هم قدم شد تا به سمت خانه مان برود..

دوباره مسیر را عوض کردم..

او هم عوض کرد..

 

البته یک جا توقف کرد...

 

جالب است..

 

یک فکر ..

یک زنگ..

چقدر مسیر فکری و ذهنی آدم را عوض می کند...

 

یاد بافت افتادم..

عید بود..

خانه پسر خاله ام.

نمی دانم چرا به 114 زنگ زدم...

:))

 

من دیوانه برای پر نشدن پرسش نامه..

یعنی عجیب پر شدن پرسشنامه..

آخر ۷,۱۷,۲۲,۲۴ نفر..

 

بعد روی مبل نشسته بودم..

در خانه..

با تفنگ اشعه قرمز انداز ..

روی مبل نور افتاد..

 

بعد که رفتیم داخل خیابان..

داشتم پیاده می شدم..

دوباره نور قرمز افتاد..

 

من هم عادی :))

 

خدایی اش خطرناک...

 

ولی خانم آرامش بخش است....

 

برای ام واقعا جالب ..

 

فلسطینی ها وقتی شب می خوابند..

و می خواهند خانه بسازند..

 

با خودشان می گویند..

خانه بسازیم..

روز بعد اسراییل خراب کند..

 

چرا خانه بسازیم ؟!

چگونه پیشرفت کنیم؟!

 

چرا زنده باشیم...

 

یعنی وقتی طول عمر را کم می کنند.

آدم از سرمایه گذاری برای دنیای فنا پذیر مایوس می شود..

 

و شاید برای همین دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

به ما ..

در خانه ماندن ..

و خواندن قرآن و حکمت است..

 

چون فنا پذیر نیست...

 

نمی خواهم خانه ای بسازم که خراب شود...

یا نقاشی ای بکشم که پاره شود...

یا مقاله ای بنویسم..

که در سطل اشغال‌‌‌ بیفتد..

 

یاحق 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۲ ، ۰۱:۳۷
معرفت جو

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بعضی ها ادعا می کنند مهربان اند...

وقتی دانشجو بیمار می شود..

 

می گوید اگر می دانستم بیماری با تو کار نمی کردم..

من هم فقط می توانم بگویم خدا جواب دهد...

 

ریه ات مشکل داشته باشد

دغدغه یافتن استاد داشته باشید..

 

این وسط مادرت یکی را نفرین کند..

آن یکی در نفس ات بگوید می دود..

بعد در هوای سرد بدوی

و ریه ات نابود شود..

 

من هم به جای نفرین می گویم خدا جواب دهد..

 

بعد می گوید یک ذره از کارت مانده..

راحت می توانی تمام کنی..

 

ولی حاضر نیست راهنمایی کند که سریع تمام شود..

 

اگر انسانی چرا این گونه برخورد می کنی...

بعضی وقت ها آدم در انسانیت آدم ها شک می کند...

 

یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۲۶
معرفت جو