بسم الله
تازگی ها واقعا یه دغدغه داریم
و اون هم این هست که در روزگاری نزدیک
قرار باشه تمام میوه فروشی هامون به سوپرمارکت تبدیل شن
بحث از این جا شروع میشه
در مورد آدم هایی که در روستا زندگی می کنن کم کم داره سن جمعیت روستاها بالا میره
و افراد جوان شون در داخل روستا نمی مونن
حتی افراد میان سال هم یعنی در بازه 18 تا 35 سال امکان مهاجرت دارن
چرا این ها در روستا نمی مونن
چون می تونن با اومدن به شهر با کمی تلاش کمتر درآمد بیشتری بدست بیارن
از طرفی تنوع کار در شهر زیاد هست
درآمد روستایی ها اغلب به صورت فصلی و یا سالی بسته به محصول بدست شون می رسه
در حالی که حقوق ها در شهر ماهانه است
کشاورزی مواد اولیه می خواد پیگیری مستمر از زمین می خواد و بسته به اوضاع
درآمدی که بدست می یاد متغیر هست و ریسکش زیاده
از طرفی درس خون بودن قشر جوان هم یک وجه جانبی هست
و روستایی های درس خونده اغلب به خاطر متفاوت بودن درس و کار
دیگه نمی خوان به روستا برگردن و در داخل روستا کار کنن
حتی اگر رشته شون مهندسی کشاورزی باشه
تا اون جایی که تحقیق کردم اغلب این جور مهندس ها
آموزش داده می شن تا در گل خونه ها (کشاورزی سرپوشیده) و مراکز پژوهشی کار کنن
و یا پرورش مرغ و ماهی و . . . راه بندازن
یعنی کشت میوه و . . . به صورت سنتی در معرض تهدید هست
.......................................................
مسئله دیگه
پیشرفت کشاورزی مدرن در سایر کشورها و میوه های ارگانیک هست
میوه هایی با بسته بندی شیک
البته درسته که فعلا از این ها استقبال نمی شه
ولی اگه تولیدمون کم بشه کم کم شاید میوه هامون هم بیشتر وارداتی بشه
........................................................
مسئله بعد این هست که
شاید ماها مصرف میوه هم درمون کم شده باشه
مثلا اگه 5000 تومن پول داشته باشیم
شاید بیسکوییت و آبمیوه و . . . بخریم
ولی با همون پول میشه کلی میوه زنده و مفید خرید
......................................................
در این مورد میشه چند تا راهکار ارائه داد
1. تلاش برای مدرن کردن زنجیره تولید و عرضه محصولات کشاورزی
2. پذیرش بدون آزمون در رشته های مهندسی کشاورزی و آب خیز داری و دام پروری در شهرستان های مجاور روستاها برای جوانان روستایی
3. تغییر چارت درسی در صورت لزوم برای مهندسین کشاورزی
...........................................
در راستای مدرن کردن زنجیره عزضه
یه چندتا مقاله در رابطه با تز ارشدمون خوندیم
در کشورهای دیگه
هر چندتا زمین کشاورزی کوچیک به یک بنگاه اقتصادی تخصیص داده میشه
و به عبارتی زمین ها گروه بندی میشن
خرید مواد اولیه
در اختیار قرار دادن تکنولوژی لازم
گروه بندی و رده بندی محصولات
و بسته بندی و . . .
بسته به قرار داد با بنگاه اقتصادی هست
البته این کار هم در اول سخت هست
چون کشاورزان خیلی سخت حاضر می شن قرارداد ببندن
چون از نظر قیمت فروش
زیاد براشون فرقی نمی کنه که محصول شون رو به دلال بفروشن
و یا به بنگاه اقتصادی
تازه بنگاه اقتصادی از نظر حجم محصول تولیدی و کیفیتش سطح خاصی براشون درنظر می گیره
گاهی رده بندی محصولات به بد متوسط و خوب رو خودش انجام میده
در نتیجه قیمتی که از کشاورز می خره با قیمتی که خودش محصول رو به بازار می فروشه ممکنه فرق کنه
و در هر حال کشاورز با این جور محدودیت ها به سختی حاضر به بستن قرارداد میشه
ولی در اوایل که کشاورزی به سطحی از تکنولوژی احتیاج داره
و احتمال میده سطح زیر کشتش بیشتر بشه و درآمدش بیشتر بشه
شاید در کوتاه مدت بشه به بستن قرار داد متمایلش کرد
ولی در میان مدت برای موندنش در سیستم باید راه های انگیزشی دیگه ای پیدا کرد
ولی خب در هر حال که فعلا از نظر بودجه ای نمی شه محصولات کشاورزی رو پیش خرید کرد
از طرفی بنگاه های خصوصی به خاطر امکان فساد سریع محصولات حاضر به سرمایه گزاری در این زمینه نیستن
مگر اینکه شروع کنیم به کشاورزی سرپوشیده و برای صادرات محصولات
یه سری بنگاه خصوصی رو به سرمایه گزاری در این زمینه ترغیب کنیم
و کم کم به کشاورزی سرباز هم گسترش بدیم
..................................
در هر حال بهتر است از طریق مراکز فناوری اطلاعات موجود در روستاها
کم کم زمین های کشاورزی شناسنامه دار شن
و سطح زمین زیر کشت
و پتانسیل زمین برای تنوع محصولات مختلف
و سطح آب مورد نیاز
وضعیت اقلیمی زمین
شرایط آب و هوایی
راه های ارتباطی
کیفیت راه
دردسترس بودن بازار عرضه
و . . .
در یک پایگاه داده جمع آوری بشه
تا میزان تولید مون مشخص بشه
و سامان دادن کارها راحت تر بشه
در این زمینه واقعا باید بیشتر کار کرد
البته شاید هم کار میشه و ما غافلیم
خدا داند
و هر چه خدا خواهد
یاحق