تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

جملات تأمل برانگیز

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۶ ق.ظ

بسم الله


استادی می گفتند: 


انقلاب را از درون خود باید شروع کردن

شاه نفس را از مملکت درون باید بیرون کردن

خلوت دل را باید از صحبت اضداد شستن تا فرشته در آید


حاج آقا صدیقی اول سال می گفتن: 

آدمی مدام دچار صعود است و سقوط

گاهی ممکن است فردی مملکتی داشته باشد 

که محل رفت و آمد فرشتگان باشد ولی به خاطر غفلت دچار آتش سوزی شود و تمامش از بین برود


و گاهی انسان ویرانه ای داشته باشد

ولی متحول شود و شروع کند به ساختن مملکت


زندگی جالبه

مدام ساختن هست و خراب کردن و ساختن

دبیرستان آزمون قلمچی که می رفتیم ضریب رشدمون یه بار +10 بود یه بار -14

و کلا خط رشدمون مدام صعود و سقوط بود و هیچ وقت هیچ کس نتونست این روند رو به یه خط کاملا صعودی تبدیل کنه


نمی دونم این خوب هست یا بد

پدر گرامی می گفتن اگر یه آجر رو پدال گاز ماشین بذاری

و ماشین رو بذاری وسط یه جاده صاف

ماشین تا ته مسیر رو میره


پدر گرامی می گفتن یه راننده برای اینکه مهارت رانندگی پیدا کنه

باید مدام آهسته کنه، ترمز بگیره، کنار خیابون بایسته و دوباره شروع کنه به حرکت

می گفتن صرف رانندگی و پا روی پدال گاز گذاشتن و یه مسیر رو رفتن مهارت رانندگی نمی شه


می گفتن مهارت رانندگی 

در توقف ها و شروع کردن هاست

در دنده عوض کردن ها و رانندگی در مسیرهای پر پیچ و خم

می گفتن رانندگی در یک مسیر صاف رو حتی با سرعت بالا همه یاد دارن


و اما مملکت درون 

برای ساختنش عمری هست که وقت گذاشتیم شاید از طفولیت

البته قبل از طفولیت پدر بزرگ گرامی کلنگ احداثش رو زده بودن و مادر و پدر گرامی ستون هاش رو بالا برده بودن


و بنده فقط می یاست مواظب باشم تار عنکبوت نگیره و هر روز همه جا رو گردگیری کنم و حواسم به باغچه و حوض آبش باشه

ارزش مملکت رو تازه دوم دبیرستان فهمیدم و در وسعت و قوامش کوشیدیم

ولی پیش دانشگاهی طی یک واقعه، از دستش دادیم


و دوباره از سال اول دانشگاه تحت تعلیم قرار گرفتیم برای ساختن یه مملکت جدید

مملکتی که وقتی شکل گرفت تمام آدم هایی که در ساختش اثرگذار بودن مملکت رو رها کردن و رفتن

و این جوری بود که صاحب اصلی مملکت در مملکت نشست و اوضاع امور رو بدست گرفت


ولی اوضاع خوب و خوش زیاد دوامی نداشت

و دوباره طی یک واقعه مجبور شدیم تمام مملکت رو تقدیم اجنبی و سپاهش کنیم و مملکت رو آتیش زدن 


حالا ما موندیم و یه مملکت سوخته و البته باز منتظریم که تحت تعلیم قرار بگیرم برای ساختن یه مملکت جدید

و فقط به خودمون امید می دیم که خدا می گه

 " یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تنقطوا من رحمه الله، ان الله یغفر الذنوب جمیعا" 


خلاصه اینکه مملکتی فعلا وجود نداره که قرار باشه ببینیم شاه اش کیه

خلوت ای هم وجود نداره و فعلا حسابی در کثرتیم

شروع انقلاب هم زمینه می خواد و نیروی کمکی

فعلا هنوز زمینه های انقلاب ایجاد نشده

ولی امید داریم ان شاءالله ایجاد بشه

ما به امید زنده ایم


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۸
معرفت جو