قطره باران
پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۰ ب.ظ
بسم الله
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد / از سر پیمان برفت بر سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح می شکست / باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب / باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچه ای می گذشت راه زن دین و دل / در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت / چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر، شکر که ضایع نگشت / قطره باران ما گهر یکدانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسون گری / حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست / دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
یاحق
۹۲/۰۹/۲۸