تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

قطعه ای از بهشت

چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۴۸ ب.ظ

بسم الله


اللهم انی وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیک محمد صل الله علیه وآله

و قد منعت الناس ان یدخلوا الا باذنه 

فقلت یا ایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوت نبی الا ان یؤذن لکم

اللهم انی اعتقد حرمت صاحب هذا المشهد الشریف فی غیبته

کما اعتقدها فی حضرته

و اعلم ان رسولک و خلفاءک علیهم السلام

احیاء عندک یرزقون 

یرون مقامی و یسمعون کلامیو یردون سلامی

و انک حجبت عن سمعی کلامهم

و فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم


و انی استأذنک یا رب اولا

واستأذن رسولک صل الله علیه و آله ثانیا

و استأذن خلفاءک علی طاعتهم

و الملائکه الموکلین بهذه البقعه المبارکه  ثالثا


أادخل یا رسول الله

أادخل یا حجه الله

أادخل یا ملائکه المقربین فی هذا المشهد

فأذن لی یا مولای فی الدخول

افضل ما اذنت لاحد من اولیائک

فان لم اکن اهل لذلک

فانت اهل لذلک


و آن گاه که آرامشی سراسر وجودت را فرا می گیرد

و گویی تو بر بال فرشتگانی


ناخودآگاه انا انزلنا می خوانی 

و تو چه می دانی که شب قدر چیست 

و چه عظمتی دارد آن چه که نازل شده بر قلب ها


و به قلبی که پذیرشش را داشته 

چه عظمتی داده

و تو این جا تمام آن قلب ها را می بینی

تمام آن انزال ها را . . . 


و همچنان زمزمه می کنی

و ما ادراک ما لیله القدر . . . 


آری لیله القدر خیر است من الف شهر

و این جاست که می فهمی 

گاهی یک شب ارزش دارد بر الف شهر

و این جاست که قلت و کثرت برایت رنگ می بازد . . . 


و تو هم چنان سر به زیر و با حفظ ادب، آرام گام برمی داری

چراکه در این صحن عزیزانی بیدار

به ادامه حیات می پردازند 


و بر سر هر آرامگاه که می رسی

سوره حمد را تقریر می کنی


حمد می کنی خدای رحیم و رحمانی را که آدم را آفرید

و سپاس می گویی خدای را 

برای اینکه عزیزانی چرایی خلقت آدمی را یافتند

و خلیفه خدا شدند بر روی زمین


آری تو به خاطر وجود آن ها بر روی زمین

خدا را حمد می کنی


و آنگاه تمام پهنای دستت را روی آرامگاه می گذاری

و خود را متصل می کنی به دریای بی کران 

و اهدنا را می خوانی

تا شاید کشتی وجود تو نیز صراط مستقیم را بیابد

و قطب نمای وجودت با قطب نمای آن ها تنظیم شود


تا شاید تو هم در حد خودت خلیفه الله شوی

و یا حداقل لطافت آب را بیابی و معنای دریا شدن را . . . 


و چه اسراری در آن جا نهفته بود

و تو را به یاد کرب بلا می انداخت


آن جا که امام حسین (علیه السلام) امام بود

و زهیر بن قین در میمنه سپاه بود 

و حبیب بن مظاهر در میسره


آن جا نیز محل قبور زیبا بود

شهید چمران در جلو بود

و حاج همت در میمنه

و حسن باقری در میسره


شهید بهشتی در جلو بود

و شهید رجایی در میمنه

و شهید باهنر در میسره


و چه زیبا بود اعداد 7 ای که در روی آرامگاه ها نوشته شده بود

می دانم شاید همه این تماثیل خیال باشد

ولی عشق به همه آن ها هویت و واقعیت می دهد.


و چه زیبا بود سوره صافات و عباد مخلص خدا . . . .


و چه زیبا آرامگاهی بود آن جا

آرامگاه سردار خلبانی بود

سرداری که روی آرامگاهش تنها تو قطعه سنگ با ابهت بود

به ابهت همان وسایل پرواز

و بقیه اش گل


و جالبتر این بود که نه تاریخ ورود داشت و نه تاریخ خروج

آخر همه اش در  آسمان بود

حال نیز خاک آرام گاهش شده بود محل رویش و پرواز گل ها . . .   


و تو  ملتمسانه از چشم هایت می خواهی که ببارند

ولی نمی بارند

آخر تو باید برای خود بباری و به حال خود

آن ها که پرواز رو خوب آموختند و در بهترین لحظه پریدند . . . 

حال نوبت پرواز توست . . . 


آن جا نقطه اتصال بود به عالم ملکوت 

و بوی بهشت را می داد


آن جا جهان آرایی بود که گفته بود

بچه ها اگر شهر سقوط کرد

دوباره آن را پس می گیریم

مواظب باشید ایمان تان سقوط نکند . . . . 



و بعد از زیارت فرزندان

به دیدن پدر بزرگوار و امام عشق می روی

به دیدن امام عزیز


امیدوارم که اذن دخولت قبول باشد و زیارتت نیز قبول


پیوست: خاطره ای بود از یک زیارت یا با دل یا با جان . . . 

یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۲
معرفت جو