مهمونی خونه ی خدا
امروز یکی از بهترین روزای حوزه بود یعنی عالی بود
امروز خدا یه جور دیگه ای ما را خونش دعوت کرده بود، کلی حیاط خونش را آب و جارو زده بود و یه فرش سفید که تار و پودش از زلال ترین ذرات طبیعت بود برامون انداخته بود و فرشته هاش رو مأمور کرده بود که رو سرمون دونه های ریز و در عین حال ستاره ای و خیلی خیلی قشنگ بریزن . . .
با بچه ها وارد حیاط خونه ی خدا شدیم در حالی که هممون دلامون شاد شاد بود شکر خدا . . . .
بعدش رفتیم داخل خونه و اون جا خدا یکی از بنده هاش را دعوت کرده بود تا برای ما از امام خمینی (ره) بگن و از عمق عواطف امام (ره) به مردم و پیوند عمیقی که ایشون با مردم داشتن و خودشون را خدمت گذار مردم می دونستن . . .
در حین سخنرانی ما ها همه سردمون شده بود واسه همین خدا گفت که کلی پتو برامون بیارن و خیلی باحال دو تا دو تا یه پتو گرفتیم و گرم شدیم و این جا کم کم دلا به هم نزدیکترم شد . . .
بعدش گرسنمون شد و خدا این بار برامون کیک و چایی گفت بیارن ولی دوست داشت جمعمون به هم نزدیکتر بشه به خاطر همین همه رفتیم نشستیم کنار هم و با خنده کلی کیک و چایی خوردیم (البته یه دونه ها گفته باشم :) )
و همچنان می شد بارش برف را از پنجره های خونه ی خدا دید، تازه کلی گویا بیرون آدما داشتن برف بازی می کردن . . . .
بعدش نفری یه پتو به دست از خونه ی خدا رفتیم به کلاسایی که تو حیاط خونشون بود اون جا یکی دیگه از بنده های خدا برامون داستان آدم و شیطون را گفت . . .
حاج آقا گفت که آدم از گل و شیطون از آتیش، آدم تو همین دنیا زندگی می کرده ولی با چشمش همیشه همه چی را از خدا می دیده . . .
شیطون هم همه چی را از خدا می دیده ولی وقتی آدم را دیده نگاهش از خدا به آدم پایین اومده و به جای خدا خودش و آدم را دیده و مقایسه کرده و واسه همین طرد شده . . . اگه معذرت خواهی می کرد خدا می بخشیدش ولی حسادت کرد و گفت من آدم را هم می کشونم پایی و با خودش گفت من که از عالم مثالم به این راحتی اومدم پایین به خاطر دنیا انسان که خودش از گل و دنیایی مادی راحت تر می تونه و خلاصه انسان را هم کشوند پایین ولی فرقش این بود که آدم توبه کرد و قرار شد با همین عالم مادی دوباره بفهمه که فقط و فقط اراده و کارا از خداست . . .
بعدش رفتیم دوباره تو خونه ی خدا و این بار خدا می خواست بوسیله یه بنده دیگشون بهمون بگه که تو یه شهر با برنامه آشغال هم وجود داره و همون آشغال ها هم بازیافت می شه و روزی به درد می خوره واسه همین اگه دین دارید جوش گناهاتون را نزنید اگر برگشتید و عمل صالح انجام دادید خدا اونا را هم به حسنات :) تبدیل می کنه . . .
بعد هم درباره نماز اول وقت گفتن، خیلی جالبه حاج آقا خیلی باحاله چه جوریه ما برای پروژه ها و کارای دیگه از خوابمون می زنیم و شب نمی خوابیم حاج آقا گفتن خوب راحت تخت تا صبح بخوابید تا نماز بخونید . . . .کلا حاج آقا خیلی باحالن می گن شاد باشید خوب بخوابید خوب غذا بخورید و . . .
..............................................................................................................................................................................................
ههه حاج آقا قاسمیان می گفتن حوضه دلتون را به هم بزنید تا لجناش بالا بیاد یه چیز جالب دیگه هم هست گاهی ما مثه آب جوش و شکر می مونیم . . . گاهی شکر دلمون ته نشین می کنه ولی شکر و شیرینی را داریم شاید باید به همش بزنیم تا قابل خوردن بشیم
...............................................................................................................................................................................................
می دونید اگه آدم همه چی را از خدا ببینه خیلی باحاله مثلا اگه مریض شد می گه خدا من برای شما می خواستم خوب باشم و می خواستم به کارای شما برسم خب می خوایین ما مریض باشیم به کارا نرسیم هر جوری که صلاح می دونید، در مورد مردن هم همین طور . . .
یا اگه باهاش خوب برخورد نکردن می گه خدایا دمت گرم چون دوست داری من با تو بیشتر دوست شم به بندت گفتی این جوری رفتار کنه و خدایا کلی به خیر بندت بده که اسباب خیر شده . . . یعنی میشه همه چی را خوب دید و از همه راضی بود . . .
وقتی همه کارا را از خدا ببینی اون وقت فقط یکی تو عالم هست که داره خوبی می کنه و تو برای اون یه خدا حاضری جونت را بدی . . . .
یا چه قدر قشنگه که آدم برای شادی دل سید (امام زمان (عج) ) و سیده ها گناه نکنه، خطا نکنه، رفتار بدی نداشته باشه که یه دفعه وقتی امام زمان (عج) نامه عمل آدم را می خونه دلش نشکنه و ناراحت نشه . . . عزیزم . . . چه قدر این طرز نگاه به عالم قشنگه . . . . بدی نکنی تا دل عزیزت را نشکنی . . . .
............................................................................................................................................................................................
تو عدد 7 هم یه رازه نمی دونم چی، 7 دریا، 7 آسمون، 14 بند انگشت، 70 تا استغفار و . . .
در پناه حق