تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۳۹ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم الله


و آنگاه که انگار تمام جهان در قلبت منزل گزیده و تو را دیگر هیچ واهمه ای نیست از جهان

و حال زمان باریدن توست چونان قطره ای که در آسمان، جهان را نظاره می کند

و تو می باری برای تمام لحظاتت که چه زود گذشت و تو در بی خبری بودی

و حال چه اندک روزهایی است که برایت مانده


روزهایی که حال خوب باید قدرشان را بدانی

قدر یک یک ثانیه هایش قدر یک یک بودن هایش

ولی چه گویم که زمان دیگر برای تو مانند غیر نمی گذرد


گویی سال ها چون روزهاست و روزها چون ثانیه ها 

و چه اندک است زمان با اختیار، عاقلانه و عاشقانه زیستن ات

حال که معشوق تو را می خواند و تو با تمام وجودت مشتاقی، مشتاق غرق شدن در نور


حال دیگر زمان برایت جور دیگری می گذرد

حال دیگر آرام و کوتاه گام بردار که حتی گام های کوچکت نیز ره صدساله را می روند


حال دیگر زمانی نمانده که قطره وجودت غرق شود در دریای نور

حال دیگر جاذبه ی آسمان تو را به بالا می برد

حواست به روحت باشد


خدا پشت و پناهت باشد

یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۱
معرفت جو

بسم الله


جالبه پرنده ها همین که پریدن رو یاد می گیرن

دیگه لونه شون رو روی زمین نمی سازن

می رن تو آسمون روی شاخه درخت

اون جا خونه می سازن


تا یه دفعه دست زمینی ها به شون نرسه

من عاشق درخت چنارم و بلندی اش

 و تنه سفید و برگ های پهنش


شاید یه روز رفتیم اون جا لونه ساختیم

در آسمان ماندنم آرزوست


یاحق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۹
معرفت جو

بسم الله


می خواستم یه نظر سنجی رو با خودمون جواب بدیم: 


اگر ما دوست مون بیمار بشه کدوم کار درسته؟

الف) خودمون بدون اینکه اون بگه سوپ بپزیم

ب) بذاریم خودش بگه وقتی گفت سوپ ببزیم

ج) دستور سوپ پختن رو بدیم خودش تا برامون سوپ بپزه

د) اصلا به ما ربطی نداره اون سوپ می خواد خودش یه فکری برای خودش بکنه


در زمان انقلاب جمهوری اسلامی ایران، قبل از پیروزی رفتار مردم چه شکلی بود؟

الف) مردم در خونه نشسته بودن بی تفاوت هر چی شد، شد

ب) مردم در خونه نشسته بودن و دعا می کردن تا یکی بیاد و  تنهایی همه کارها رو بکنه و بعدش پیروز شه

ج) مردم می خواستن کاری برای انقلاب بکنن ولی چون کار رو نمی دونستن مجبور بودن در خونه بشینن به انتظار بیان شدن کار

د) مردم خودشون به صحنه اومده بودن و هر کار از دست شون بر می اومد انجام می دادن و خودشون هم مبلغ و تعیین کننده ی کارها شده بودن و حرکت خودجوش بود البته تحت" ولایت ولی"


وقتی که انقلاب شد به چه تخصص هایی نیاز بود؟

الف) هیچی، امام (ره) خودشون یک تنه می تونستن تموم کارها رو بکنن

ب) وزارت های مختلف و کارهای خرد و کلان لازم بود


.

.

.

و پرسش هایی از این قبیل

حالا نقش ما و رفتار درست ما و انتظار درست ما برای اومدن منجی چی هست؟؟؟؟


یاحق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۷
معرفت جو

بسم الله


احساس می کنم قرآن مثل یک چک سفید امضاست

اسکناس 5000 تومنی و پرینت رو یادتون بیارین

.

.

تا وقتی اسکناس خرد نشه و پول ریز نشه 

نمی شه بابت پرینت کردن ازش استفاده کرد و خریدار ناراضی هست

.

.

حالا ما در مواجهه با قرآن و پرینت گرفتن

به این احتیاج داریم که یه چک سفید امضا رو خردش کنیم

.

.

قبول دارم خرد کردن این چک با این مبلغ نجومی خیلی سخته

ولی در حد نیازمون می تونیم روش مبلغ بنویسیم

و بدیم بانک برامون خردش کنه

.

.

.

دوست دارم برم بانک امام علی (علیه السلام)

گویا اون جا درب حکمت برای خرد کردن اسکناس باز هست


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۶:۳۲
معرفت جو

بسم الله


فک می کنم قرآن رو مثلا فایل ورد در نظر بگیرید و تصویر علوم مهندسی، علوم پزشکی، حقوق، سیاست و غیره رو فرمت های دیگه 

دنبال نرم افزاری می گردم که این قابلیت رو داشته باشه که فرمت قرآن رو به فرمت های مورد نیاز ما تبدیل کنه


مثلا تبدیل قرآن به کتاب حقوق

تبدیل قرآن به کتاب آناتومی

تبدیل قرآن به کتاب استاتیک

.

.

.

ایمان دارم که در قرآن تموم این علوم و بسته جامع علوم هست

.

.

.

لذا مشتاقانه دنبال چنین نرم افزاری می گردم

متقی هم نشدیم که خودمون این قابلیت رو داشته باشیم :(

.

.

.

ولی علت اینکه در عصر ما آدما سراغ قرآن نمی رن

چون اون رو یه کتاب دینی و نهایتا تاریخی می دونن

وگرنه همه مشتاقانه سعی می کردن این علوم رو از داخل قرآن در بیارن


و به جای مراجعه به سایت های Elsivier و پایگاه دیگه مقالات به این پایگاه مراجعه می کردن

ان شاءالله روزگاری ملت می فهمن چه گنجینه ای در دست دارن و خودشون خبر ندارن

.

.

.

من عاشق سخن دوستم :)

یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۶:۲۸
معرفت جو

بسم الله


وقتی می خواییم بریم خرید شاید پول داشته باشیم

ولی مقداری که فروشنده می خواد رو به صورت خرد نداشته باشیم

در این جور مواقعی هست که این جور پول داشتنی به درد خریدار نمی خوره


مثلا اسکناس 5000 تومانی داریم ولی پرینت 200 تومن میشه و خریدار ناراضی

ارائه شنبه ما هم همین شکلی بود استاد ارائه 200 تومنی می خواست ولی ما نمی تونستیم 5000 رو خرد کنیم

.

.

.

و در نهایت استاد ناراضی


سیستم دانشکده مون واقعا برام جالبه و ارتباطش با صنعت

نمی دونم تا کی می خواییم مقاله و کار علمی کنیم پشت هم و اصلا این دارو رو تزریق بیمار و صنعت نکنیم


استاد ما می گه پروژه تو در حد کار کارشناسی نه کار کارشناسی ارشد

سؤال بنده این هست که اگر در حد کار کارشناسی و این قدر ریز می بینیدش چرا مشکل اصلی کشور

چرا هنوز هم سر میوه ی دم عید موجودی کم می یاریم چرا موز امروز کیلویی 4000 تومن فردا کیلویی 5000 تومن


اینا همه سؤال هست و باز هم سؤال اینکه کشف کره ی مریخ تا وقتی که انسان وجود نداره برای زندگی در اون

تا وقتی که حواس مون به همین زمین خودومون هم نیست به چه دردی می خوره 


به مقاله نوشتن و نوشتن و نوشتن و کار علمی کردن می گن کار در حد کارشناسی ارشد و واقع نگری

به زدن این علم به صنعت می گن کار آسون در حد کارشناسی و گاهی آرمان گرایی


واقعا طرز نگاه انسان ها به دانشگاه و رابطه اون با صنعت برام جالبه

...............................


چیز دیگه ای که جالبه این هست که برای گذر از خیابون از چشم استفاده می کنیم

و هیچ مهندسی رو ندیدم که بشینه سر خیابون مدل بنویسه و سرعت نسبی حساب کنه و این جوری از خیابون رد شه


ولی در مورد مسائل دیگه باز هم می شینه مدل می نویسه و اگر کسی بخواد با چشم رد شه کار اون رو ساده می دونه

قبول ساده ولی آیا همیشه برای آب خوردن باید تعداد ملوکول ها و زاویه بین ساعد و بازرو رو بدونیم یا گاهی آب خوردن به شیوه ساده تر هم هست


کلا بشر موجود جالبیه

خودش برای خودش مسئله می سازه

خودش مسائلش رو پیچیده می کنه و بعدش هم برای حلش کلی مکافات می کشه

.

.

جوری که گاهی آب خوردن یادش میره و آب خوردن رو امری ساده می بینه :)


خدا ما رو به راه راست هدایت کنه


پیوست: البته باز هم قصد جسارت و تحقیر ارائه های بقیه عزیزان رو ندارم و کار بقیه بسی باارزش هست صرفا یک تلنگر بود

یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۵:۱۳
معرفت جو

بسم الله


:)

فک کنید ما آدم ها نمایندگی های کارخونه خداییم :)

داریم

آیات 21 تا 29 سوره حجر


سیستم کنترل موجودی خدا

  • خزانه و انبار هر چیزی دست خداست و مدیریتش با خداست، "و ان من شئ الا عندنا خزائنه"
  • مدیریت ارسال موجودی و مقدار بهینه بسته های ارسالی با خداست. " و ما ننزله الا بقدر معلوم"
  • سیستم حمل و نقل موجودی هم مدیریتش با خداست، " و ارسلنا الریاح لواقح"
  • انبار مربوط به نمایندگی ها در روی زمین و دور از انبار مرکزی و اصلی خدا هم مدیریتش با خداست و نمایندگی ها فقط به اندازه مصرف و درخواست شون ازش استفاده می کنن، " فاسقیناکموه و ما انتم له بخازنین"
  • اضافه کردن و حذف نمایندگی ها هم با خداست، "و انا لنحن نحیء و نمیت"
  • و در صورت حذف نمایندگی اموال مربوط به سیستم کنترل موجودی خدا به خدا استرداد می شه، " و نحن الوارثون"
  • خدا تقاضاهای پیش رو و تقاضاهای آینده نمایندگی ها رو به تحقیق می دونه " و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستئخرین" ، "قد علمنا" و فعل ها در باب "استفعال" و به معنای درخواست هم جالبه
  • خدا نمایندگی ها رو یه جا جمع می کنه و ازشون گزارش فعالیت هاشون رو می گیره "و ان ربک هو یحشرهم انه حکیم علیم"
  • ساخت خود نمایندگی ها از جمله مغازه و تجهیزات شون هم با خداست برای همین هم بعدا وارث شون هست " و لقد خلقنا الانسان من صلصال . . ." " و الجان خلقناه من قبل من نار السموم"
  • و بعدش در تمام نمایندگی ها یک روح واحد دمیده میشه مثل سیستم اطلاعات یکپارچه، ERP (برنامه ریزی یکپارچه منابع سازمان) و . . . "فاذا سویته و نفخت فیه من روحی"

و این بود زنجیره عرضه محصولات خدا :)


اون وقت حضرت یوسف (علیه السلام) با چنین علمی خزانه داری می کنه

قال اجعلنی علی خزائن الارض

انی حفیظ علیم

(آیه 55 سوره یوسف)


باز هم می گم ما عاشق خداییم :)

مطمئن هستم علوم ریاضی و عددی تر هم در قرآن هست ولی یک متخصص اون علم باید به قرآن نگاه بندازه :)


....................................

مغزمون رو بردیم پیش آقای دکتر

گویا فن اش نیمه سوخته است :( دادیم عوض کنن

الان داریم تو مغز دوست مون مطلب می نویسیم


دعا کنید زودی حالش خوب شه :)


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۲ ، ۰۸:۰۳
معرفت جو

بسم الله


جالبه همیشه با خودم می گفتم با چه نیرویی غنچه گل یه دفعه باز میشه

خیلی دوست دارم موقع باز شدن غنچه در کنار گل باشم 

ولی هنوزم نمی دونم با چه نیرویی


دونه ذرت رو که می ذاریم خشک شه

بعد می ذاریم روی گاز و با روغن داغش می کنیم

دقیقا مثل غنچه گل باز می شه با این تفاوت که پوسته اش پاره می شه

و مواد نرم درونش مثل گلبرگ های گل باز می شن


جالبه دونه های ذرت چون پوست خیلی سفتی دارن

خیلی زجر می کشن و اذیت می شن موقع شکوفا شدن

ولی شکوفه های گل خیلی راحت باز می شن و شکوفا


جالبه ممکنه دونه های ذرت از یک بلال باشن 

ولی بعضی هاشون اصلا شکوفا نشن و سیاه و سخت بشن

دلیل نداره یک تربیت مساوی تموم دونه های ذرت رو شکوفا کنه


ان شاءالله ما مثل گل باشیم تا به روغن و آتیش برای شکفتن نیاز نباشه

و اگر مثل ذرت هستیم لااقل بعد از اون همه سختی شکوفا و نرم شیم

............................................


گاهی آدم مجبور میشه تمام خاطرات و عکس هاش رو پاک کنه

در یک لحظه :(


دعا کنید مغزم سالم بمونه

یه چند روز بی مغزی در حالی که تموم کارام در مغزم انجام میشه سخته

مردم زمان گذشته چه می کردن؟؟!!!


یاحق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۳:۵۷
معرفت جو

بسم الله


وقتی قرار باشه یه روزی تمام اطلاعات لب تاب مون رو پا کنیم

و فقط 12 گیگ تهش برامون بمونه

چرا از اول این همه اطلاعات ذخیره کنیم؟؟!!


بهتره یه بار حافظه ذهن مون رو مورد بررسی قرار بدیم

ببینیم برای سفر آخر به چند گیگ اطلاعات توش نیاز داریم؟؟؟؟

شاید نیاز باشه بقیه رو پاک کنیم


خلاصه اینکه لب تاب مون بوی پلاستیک سوخته می ده

و مغزمون قرار بره تعمیر تا خدا چه خواهد

یه چند روز نیستیم

بعدشم ان شاءالله می ریم خونه

خلاصه اگه زود درست نشد تا بهمن دو رود و دو صد بدرود


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۳:۰۷
معرفت جو

بسم الله


و فی الارض قطع متجاورات 

و جنات من اعناب و زرع و نخیل

صنوان و غیر صنوان 

یسقی بماء واحد

و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل

ان فی ذلک لأیات لقوم یعقلون

(بخشی از آیه 4 سوره رعد)


جالبه خیلی دوست دارم معنی لغوی واژه "صنوان" رو بدونم

در سخن دوست که ریشه معنی کرده


ولی کلا درختایی که به هم پیوندشون می زنن مثلا سیب و هلو (مثال الکی) 

نمی دونم از تنه و شاخه هست و یا از ریشه

ولی توی این آیات انگور و خرما اومده :)


ولی شاید منظور آیات صرفا پیوند و یک ریشه بودن نیست

شاید منظور این هست که مثلا

درختای انگور با وجود اینکه ریشه هاشون مثل هم هست ولی باز هم میوه دهی شون متفاوته

و یا درخت انگور و خرما ریشه هاشون متفاوت


شاید هم یعنی اینکه هر کسی هر ریشه ای که داشته باشه

خدا یک آب واحد به همه میده و به هیچ کس ظلم نمی شه

ولی بسته به قابلیت هر کس میزان ثمردهی اش متفاوته :)

.................................................


شمال که رفته بودیم یادم می یاد دو درخت همسایه ی جدا

منظورم دو درختی که کنار هم بودن


از یه جایی به بعد شاخه هاشون در هم فرو رفته بود انگار از یک تنه بودن 

به طرز شگفت انگیزی پیوند عضو داشتن :)


.......................................................


ولی جالب هست که در یک خونواده پدر و مادر و روش تربیت یکسان هست

ولی خلق و خوی افراد گاهی کاملا متفاوت هست جوری که اصلا باورتون هم نمی شه


کلا دنیا جالب هست :)


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۲:۲۷
معرفت جو