تفسیر محبت

سنگ نوشته

تفسیر محبت

سنگ نوشته

مشخصات بلاگ

الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۷ مطلب با موضوع «خلقت» ثبت شده است

بسم الله


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم


قل هو الله احد

الله صمد

لم یلد و لم یولد 

و لم یکن له کفوا احد 


الله نور السموات و الارض


اگر حرف های پست قبلی درست باشه

البته در حد فهم و شعور خودمون


کاملا مشخص هست که " الله اکبر" 

چون خدا در برگیرنده همه چیز هست و به عبارتی همه چیز خداست


"احد" بودن خدا هم مشخص هست چون وجود بی نهایت


از طرفی در مورد "الله الصمد" چون خدا تنها وجود عالم هست

و در خود قرآن داریم 


ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت

فارجع البصر هل تری من فطور


یعنی در خلقت خدا هیچ شکافی نیست

یعنی مهندسی خدا عالی

و وقتی کسی کامل باشه نیازی به غیر نداره و این خود با بی نهایت بودن خدا استدلال می شه


و یا اگر دقت کنیم "نور" یک وجود یک پارچه و بی نیازی هست و خلل و فرجی نداره . . .

 

حالا با توصیفاتی که در پست قلبی ارائه شد 

کاملا مشخص هست که اصلا داشتن "ولد" برای خدا معنی نداره و یک چیزی دور از ذهن


یعنی "ولد" داشتن یه جورایی کاملا ویژگی انسانی هست

در حالی که انسان فقط یک تجلی و یک "امر" از خدا هست 

مثل چیزهای دیگه با این تفاوت که روح خدا در اون دمیده شده 


و اینکه خدا هم کفو هم نداره باز هم مشخصه چون تنها وجود عالم 

و کسی که در تمام صفات و . .. عالی باشه هیچ کی به شون نمی رسه . . .


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۱
معرفت جو

بسم الله


ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت

فارجع البصر هل تری من فطور؟؟؟


جالبه فرض کنید خدا می خواسته جهان رو بیافرینه

شاید اول یک نقشه ی کامل و جامع داشته از چیزی که می خواسته بیآفرین

.

.

و اون نقشه چیزی نبوده جز وجود پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله)

شاید برای همین هم می گیم ایشون از قبل خلقت هم وجود داشتن 


پیامبر به عنوان یک انسان

مواد مادی اولیه داشتن مثل خون، خاک و . . .

یک سری دستگاه داشتن مثل دستگاه تنفس، دستگاه گردش خونه، دستگاه تصفیه و . . . 

یک سری وجوهات انتزاعی داشتن مثل عقل، عشق، صفات، لایه های درون، ذهن، تفکر، وجدان، روح و . . . .


حالا هر پارامتر چه از لحاظ ماده چه از لحاظ دستگاه چه از لحاظ وجوه انتزاعی؛ یا در شئ ای وجود داره یا وجود نداره

و اگر وجود ایشون n پارامتر داشته باشه بسته به اینکه m  پارامتر از n پارامتر رو انتخاب کنیم

و هر کدوم از این m پارامتر رو شئ به فعلیت برسونه یا نرسونه

جمع روی m =1..n، (( دو به توان m) * (انتخاب m از n)) تعداد شئ می تونه در هستی وجود داشته باشه 


اینکه m پارامتر از n  پارامتر رو شئ بتونه داشته باشه شاید همون ظرفیت وجودی شئ باشه

به طور مثال انسان می تواند m صفت رو داشته باشه فقط باید m صفت رو فعال کند

البته شاید انسان های مختلف ظرفیت های وجودی متفاوتی هم داشته باشن


هر موجودی باید یک حداقلی از ظرفیت رو داشته باشه که اون هویت به اون داده بشه

مثلا حداقل ظرفیت برای انسان شاید 1000 باشه

برای ماشین 400 باشه و . . .


مثلا شاید ظرفیت وجودی سنگ 2 باشه و ظرفیت وجودی ماشین 400 

یعنی سنگ 2 پارامتر رو داشته باشه و ماشین 400 پارامتر رو  


حالا وقتی نقشه ی اصلی دست خدا باشه و قرار باشه خدا بگه کن فیکون بشه

راحت یک سری از پارامترها خاموش می شن و یک سری از پارامترها روشن

مثلا در تبدیل عصا به اژدها پارامترهای مربوط به عصا خاموش

و پارامترهای مربوط به اژدها روشن می شن


گاهی یک پارامتر تغییر ماهیت می ده

مثلا عقل در عالم غیرمادی شاید چراغ باشه در عالم مادی

مثلا وجدان در عالم غیرمادی شاید ترمز باشه در عالم مادی

مثلا فتنه در عالم غیرمادی شاید آتیش باشه در عالم مادی

و . . .


ما هر صفتی که داریم خلأ اون صفت رو هم داریم

به ازای هر "بود"ی "نبود"ش هم هست

به عبارتی خدا همه چیز رو زوج آفریده


حالا وقتی خلأ یک چیزی وجود داشته باشه

مثلا خشم، ترس، مکر و . . .ایجاد می شه


و با این تبدیل ها جهان ایجاد بشه

و هر شئ ای با توجه به خصوصیاتی که از نقشه اول اکتساب می کنه موجودیت پیدا کنه

مثلا ماشین دستگاه های مختلف بدن از جمله گردش بنزین، رادیاتور (سیستم تعرق)، بدنه و . . .رو داره میشه ماشین

.

.

حالا هر چقدر ما خصوصیات بیشتری از نقشه اول رو بدست بیاریم ارزش مون بیشتر می شه

و می تونیم حتی انسان کامل بشیم که به اون می گن "خلیفه الله "


جالبه یک مملکت هم اداره ها و دستگاه های مختلفی داره

مثل اداره آتش نشانی

اداره آب و فاضلاب و . . . 


یعنی شاید تمام جهان اکتساب هایی هستن از یک ذات واحد . . .


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۱۹
معرفت جو

بسم الله


جالبه طبیعت همه اش تشبیه 

مشبه داره، مشبه به داره و وجه تشبیه

جالبه زبان قرآن هم خیلی جاهاش تمثیل هست 

و خدا گفته من حتی از اینکه به مگس هم مثال بزنم باکی ندارم


شاید خدا می خواد حرفاش و علماش رو با زبون تمثیل به آدما بگه

مثلا تفکر در مورد تحریم و واردات و صادرات و یا کارهای پروژه ای و یا بازار طلا و سکه خیلی پیچیده و سخته

در حالی که تابلو "لطفا جلوی درب پارک نکنید" و مثال زدن به بچه و قوانین بین زن و مرد و یا بارون و سیل خیلی ملموس و آسون

و یا امام علی (علیه السلام) برای حرف زدن در مورد خانوم ها از تمثیل های جالبی استفاده کردن و با زبان تمثیل میشه حرفاشون رو فهمید


شاید یک بابی از علم، باب تمثیل هست، باب مکث کردن روی آیات و نشانه ها 

شاید خیلی از مسائل بزرگ و سخت زندگی و به اصطلاح NP-hard رو بشه با تمثیل حلش کرد

فقط باید مشبه، مشبه به و وجه شبه درستش رو پیدا کنیم مثل تمثیل اسرائیل به سگی که مدام صدا می ده

و اون جور سگی به قول خدا چه خوبش رو بگی چه بدی در هر حال اون گازت می گیره پس بهتره همون چیزی که دربارش می دونی رو بگی


جالبه از یه صحنه می شه یه عالمه برداشت کرد، برداشت علمی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی
و باب تمثیل باب برداشت کردن های متفاوت هست ولی خب خطرناک هست چون برداشت کردن آدم ها ممکنه صحیح باشه یا غلط
و این جا هست که خدا وقتی درباره تمثیل می گه در سوره بقره می گه یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا (آیه 26 سوره بقره) و واقعا جالبه

این شکلی 
میشه یه کتاب باشه ولی برای تمام زمان ها، 
میشه پدیده ها محدود باشه ولی برداشت ها نامحدود
چون جهان همون جهان هست ولی چیزی که ازش هویدا میشه بسته به مخاطب داره

فک کنم در دوره آخر الازمان همه قرآن و جهان رو همون طوری که باید ببینن و درهای متعدد علم به روشون باز شه
قرآن واقعا کتاب عظیمی هست و اگر بگم قرآن هم مثل نفس چکیده جهان هست اشتباه نگفتم کلا اینا یک چیزن فک کنم

واقعا از خوندن قرآن لذت می برم
احساس می کنم باید کل زندگی در کلاس درس قرآن باشیم
و حالا می فهمم پیامبران و ائمه اطهار(علیهم السلام) کلی علم داشتن

یادم هست در جریان انتخابات مجری پرسیده بود چه فاکتوری از کارکنان تون براتون مهم هست
همه گفته بودن همه چی مهم هست

ولی اگه از ما می پرسیدن می گفتیم تقوا
چون متقی دسترسی به قرآن داره و علم عالم
از طرفی متقی وقتی تخصص نداشته باشه خودش قبول مسؤلیت نمی کنه

یاحق
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۶:۳۰
معرفت جو

بسم الله


جالبه بعضی از پسته ها تو خالی ان

نکته جالبش اینه که 


اول کالبد خاکی انسان ساخته شد

بعد روح در آدم دمیده شد


جالبه اول پوست پسته شکل می گیره

بعدش مغزش در اون قرار می گیره


اول اسکلت خونه ساخته می شه

بعدش باید به داخلش بپردازیم


ولی یه سؤال

ما آدما یه اسکلت برای خونه هامون می سازیم

یه اسکلت خاکی . . . 


پس روح خونه هامون چی میشه؟؟؟؟

حواس مون هست یه زلزله ممکنه بیاد 

و اون خونه خاکی رو روی سرمون خراب کنه

. . . 


اصلا یه سؤال دیگه

روح خونه ها چی هست؟؟؟؟

یعنی چه شکلی می تونیم به خونه هامون روح بدیم؟؟؟


آیا جمع یه خونواده متدین

روح خونه خاکی رو تضمین می کنه؟؟؟؟

..........................


چیز دیگه ای که جالبه

اینه که خدا می دونه چه مغزی رو در چه پوستی می خواد بذاره

بعدش اول متناسب با مغز، بسته بندی رو آماده می کنه

بعدش مغز رو در جای خودش می نشونه


مثلا ما اول بطری دوغ رو آماده می کنیم

بعدش توش دوغ می ریزیم


ولی جالبه که هر مغز و میوه ای که خدا می افرینه

خودش تولید کننده هزار مغز هست . . . 

و حتما قابلیت این رو داره که یکی مثل خودش بوجود بیاد . . . 


ولی ما ها نه دوغش موندنی هست 

و نه بطری دوغش

تهش با یه کوه زباله رو به رو هستیم

که باید بسوزونیمش . . . 


یعنی چیزهایی که می سازیم

مولد نیست

. . . . 


خدا داند

و هر چه خدا خواهد

در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۴:۲۳
معرفت جو

بسم الله


یه چیزی بگم و اون اینکه ما کلا زدیم تو فاز فراتوهم

و یه صافی نیاز هست برای الک کردن حرفای ما

و تشخیص درست از نادرستش

و اما


اول چندتا آیه مربوط به آفرینش ابتدایی کوه


افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت

. . . 

و الی الجبال کیف نصبت (آیات 17 و 19 سوره غاشیه)


برام جالبه که در زمان حضرت صالح (علیه السلام) شتر از داخل کوه در اومد

و برام جالبه که کوهان شتر خیلی شبیه رشته کوه هست


یعنی یه جورایی رشته کوه ها مثل شتری هستن که خوابیده

و این شتر اگر بیدار بشه می تونه حرکت کنه

منظور خاصی ندارم

یعنی می دونم کوه شتر نیست صرفا تشبیه هست در ادبیات


در آیه 7 سوره نبأ داریم

والجبال اوتادا


جالبه کوه به میخ تشبیه شده

اگه این شکلی باشه 

اگه کوه سر میخ باشه

یه ریشه خیلی خیلی عمیق در زمین داره


در آیه 32 سوره نازعات داریم

والجبال ارساها

و کوه ها را بر زمین استوار کرد

جالبه که بعد از دحو الارض زمین اومده


و تو صحیفه سجادیه 

در دعای درود بر حاملان عرش و هر فرشته مقرب داریم

و الموکلین بالجبال فلا تزول

و کسانی که مراقب کوه هایند تا فرو نریزند . . . . 

..............................................................................

حالا آیات مربوط به قیامت 


داریم 

و اذا الجبال سیرت (آیه 3 سوره تکویر)

و آنگاه که کوه ها را روان سازند


و سیرت الجبال فکانت سرابا (آیه 20 سوره نبأ)

و کوه ها را به حرکت آورند و نابودشان کنند پس سرابی گردند


مثل یه خونه که با بلدزر خرابش می کنن

یکدفعه یه عالمه خاک تو آسمون پخش میشه:)

 

البته واقعا روان شدن کوه نمی دونم چیه

شایدم روان شدنش مثل روان شدن بهمن باشه . . . . 


و البته روان شدنش مثل بهمن فک کنم درست تر باشه

چون داریم

و اذا الارض مدت (آیه 3 سوره انشقاق) 

و آنگاه که زمین را کشند و گسترده سازند

مثلا فرش که یه جا برآمدگی داره

بعدش فرش رو از  طرفین بکشند

و برآمدگی کوه ها صاف بشه


و تکون الجبال کالعهن المنفوش (آیه 5 سوره قارعه)

و کوه ها مانند پشم رنگارنگ زده شده متلاشی گردند

.........................................


مسلما آیات دیگه ای هم داریم که من نمی دونم


ولی چیزی که جالبه در مورد خلقت ابتدایی کوه

کلمه نصب اومده

به میخ تشبیه شده

و گفته شده که کوه ها را بر زمین استوار کرد


شاید مثل نصب یه چادر و خیمه باشه

که یک عمود و ستون مرکزی داره که نصب شده

و بعدش چادرش روش استوار شده


یه جورایی مثل هویج

که هسته مرکزی داره

و چیزهایی که به هسته چسبیده از جنس هسته ان


نمی دونم ولی کلا خلقت جالبیه

و بعدش هم که فرشته ها در قیامت به شون دستور برسه که بی خیال شن

احتمالا میریزه و مثل بهمن و یا همون پشم رنگارنگ زده شده متلاشی و روون میشه


یه چیز جالب دیگه هم عقال شتر هست 

که شتر رو با میخی در یه محدوده از زمین نگه می داره


خدا داند

و هر چه خدا خواهد


در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۲۰:۴۵
معرفت جو

بسم الله


ههه یه جا خونده بودم اگر ناف بچه رو نگه دارن

بعدش می تونن بوسیله سلول های اون 

کبد و . . . رو ترمیم کنن


جالبه ناف بچه محل تغذیه و ارتزاق بچه هست از مادر

و شاخه سر سیب درختی مثلا محل ارتزاق سیب درختی هست از درخت

و میوه های دیگه هم همین طور . . . 


فک کنم با مطالعه روی این اعضا بشه

یه اطلاعات و داده های شخصیتی و هویتی این اشیاء دسترسی پیدا کرد

و کد وجودی شون رو تغییر داد

مثلا اگر نقص عضوی شد 

با استفاده از این کد اون نقص عضو رو بهبود داد

و یا اون عضو رو ایجاد کرد


مثلا ستاره دریایی فک کنم خونده بودیم اگه یه پاش قطع شه

دوباره خودش می سازه

اگر این ستاره دریایی رو مورد مطالعه قرار بدیم


شاید اگر انسان هم دستش قطع بشه

شاید بشه کاری کنیم که دوباره دستش ایجاد بشه


فقط کد رشد اون دست رو باید اطلاعاتش رو از مثلا ناف بچه در بیاریم

بعد با شبیه سازی کد بدن ستاره دریایی

اون عضو رو ایجاد کنیم


البته اینا همش تخیل

خدا ما رو به صراط مستقیم هدایت کنه و در اون ثابت قدم بداره


در پناه حق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۲ ، ۲۱:۳۸
معرفت جو

بسم الله


یا ایتها النفس المطمئنه! ارجعی الی ربک راضیه مرضیه

(آیات 27 سوره فجر)


جالبه نفس چکیده شده جهان هست

می دونید منظورم چیه؟؟؟؟


ما آدما، نفس مون یعنی جسم و مایحتوی شامل همه ابعاد

توش یه عالمه نعمت پنهانی و آشکار هست


و ما وقتی احتیاج به یه وسیله پیدا می کنیم

به صورت ناخودآگاه بعضی از اون نعمت های آشکار و پنهانی درون خودمون رو 

در اون شئ ای که می سازیم جمع می کنیم

و هر چی اون شئ به ما شبیه تر باشه

و دارای نعمت هایی بیشتر از ما باشه

قیمتی تر هست


مثلا ماشین رو در نظر بگیرید

یه بدنه داره مثل اسکلت وجودی ما

موتور داره مثل قلب

سوخت بنزین داره مثل خون

فیلتر هوا داره مثل ریه

سیستم کنترل مرکزی داره مثل دستگاه عصبی


آینه جلو و بغل داره مثل بصیرت

گاز داره مثل عزم در امور

کلاچ داره مثل تدبیر و شناخت شرایط

ترمز داره مثل وجدان

آنتن داره مثل گرفتن سیگنال از ماوراء طبیعت


اگر سیگنال از طرف خدا باشه

رادیو ماشین قرآن می خونه و دعا

اگر سیگنال از غیر خدا باشه

رادیو ماشین لهو و لعب می خونه


حالا هرچی این ماشین امکاناتش بیشتر باشه

قیمتی تر و گرون تر

مثلا اگر دنده اش اتومات باشه گرون تر

مثل انسانی که خدا مملکت درونش رو اداره می کنه


حالا بذارین یه مثال دیگه بزنم

مثلا وقتی می رید خرید

یه عالمه پلاستیک دست تون می گیرید

یعنی یه جورایی اسکلت بدن تون می شه جالباسی


دوربین فیلم برداری نعمت چشم رو نشون می ده

دستگاه های صوتی تارهای صوتی مون رو

سیستم فاضلاب و تصفیه خونه مثل کلیه مون هست

کامپیوتر مغزمون رو نشون می ده

نقاشی هامون تصورات و عالم خیال مون

کتابخونه طبقه بندی اطلاعات در مغزمون رو نشون می ده

و . . . . 


کلا ما جهان هستیم و جهان تصویر ما

گاهی ما ناخودآگاه برای ساختن یک چیز

بعضی از نعمت های پنهانی مون رو در اون چیز به کار می بریم


مثلا برای ماشین برای حرکت در تاریکی و شبش چراغ تعبیه می کنیم

بعدش دوباره با تفسیر کردن اون چراغ 

می فهمیم که این چراغ همون عقل و نوری هست که خدا بهمون می ده

تا باهاش راه بریم


یعنی یه جورایی ما با جهان، به ابعاد مخفی وجود خودمون پی می بریم

و جهان میشه تصویر ما

و به عبارتی جهان میشه آینه وجود ما


مثلا همین مملکت داری ما رو در نظر بگیرید

ما می تونیم در مملکت درون مون 

شهرداری داشته باشیم

شورای امنیت داشته باشیم

بیمارستان داشته باشیم

آتش نشانی داشته باشیم

راهنمایی رانندگی داشته باشیم


ولی وقتی کشور رو می بینیم

وقتی ارگان های مختلف کشور رو می بینیم

تازه می فهمیم که ما در مملکت درون خودمون هم

می تونیم این سازمان ها و نهادها رو داشته باشیم


شاید اگر آدمی بهمون رجوع کرد که مشکل داره

بتونیم نقش دکتر بیمارستان رو براش داشته باشیم


اگر فتنه ای ایجاد بشه

با تدبر مثل آتیش نشان، آتیش فتنه رو خاموش کنیم


کلا ما می تونیم برای خودمون یه مملکت باشیم

فقط باید خودمون رو کشف کنیم

نعمت های درون مون رو کشف کنیم

به همین راحتی


جالبه جهان تصویر نفس هست

و نفس آینه برای مشاهده خدا

و به عبارتی نور خدا داره در آینه نفس ما انداخته میشه

و جهان این شکلی خدا رو می بینه


در پناه حق




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۲ ، ۰۲:۱۳
معرفت جو

بسم الله


جالبه تو سوره فیل داریم


ترمیهم بحجاره من سجیل

فجعلهم کعصف مأکول


یعنی یه سنگ خورد تو سرشون

مثل بادوم و یا هسته میوه ها مثلا

اون  پوسته شکست

و مغزش که روح شون باشه از بدن شون خارج شد و مردن


شاید مثل روح و جسم 

مثل مغز باشه و پوسته


و وقت مردن آدم بدا

خدا یه سنگ می زنه تو پوسته سفت و چوبی شون

و روح شون رو در می یاره

...................................................

میوه های خدا و پوست میوه ها هم جالبن


بعضیا مثل گردو، بادوم، پسته و . . . . 

بعضیا مثل زردآلو، هلو و . . . . 

بعضیا مثل سیب درختی، به و . . .

بعضیا مثل پرتقال و نارنگی و . . .  

بعضیا مثل هندونه و گوجه و . . . . 

بعضیا مثل خیار سبز و . . . . 


خلاصه اینکه پوسته این میوه ها

بعضیا خشک هست و بی آب و سفت

و باید سنگ زد تو سرشون

و فقط مغزشون رو خورد


پوسته بعضیا رو بدون جداکردن هم میشه همراه میوه خورد

مثل سیب درختی


پوسته بعضی ها رو هم مثل هندونه نیاز نیست بکنی

میشه ظرف خوردن میوه داخلش


پوسته بعضی ها رو هم در هر حال می کنن

مثل پرتقال و . . .. 

.........................................................................


خلاصه میوه هایی که حتما یه جورایی یا پوست شون رو می کنن

و یا سنگ می زنن تو سرشون

همشون نتونستن با مغزشون هم خونی داشته باشن

یعنی نتونستن با مغزشون ارتباط بگیرن

مغز نرم و لطیف هست برای خودش

پوسته هم سفت و سخت هست برای خودش

.....................................................................


البته بعضی ها هم مثل زردآلو هستن

نه پوست شون رو می کنیم

نه چیزی

کلا زردآلو فرق می کنه با تموم میوه ها

اون رازش یه چیز دیگه است 

..........................................................


من عاشق توصیفات خدا هستم

یعنی خدا عالی تشبیه می کنه عالی

دم خدا جونم گرم


یاحق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۶:۳۵
معرفت جو

بسم الله


افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت؟

و الی السماء کیف رفعت؟

و الی الجبال کیف نصبت؟

(آیات 17، 18 و 19 سوره غاشیه)


جالبه برای واژه جبال کلمه نصب شدن به کار رفته

تو فارسی نصب را برای مثلا

نصب کردن یخچال

نصب کردن کولر

و . . . 

می یاریم


نکته اول این هست که خلقت جبال جدا از خلقت زمین بوده و بعدش روی زمین نصب شده

نکته دوم اینکه مثل یخچال و کولر و غیره یه خاصیتی داشته که روی زمین نصب شده

و نکته سوم اینکه باید در یک جای مشخص نصب بشه مثلا یخچال تو آشپزخونه نصب میشه

نکته چهارم اینکه باید یه شریان هایی داشته باشه که به شریان های آب، برق و . . . زمین وصل شه


پس اگر بگن با برخورد صفحات زمین با هم یک برآمدگی ایجاد میشه که بهش می گن کوه

فک نکنم این در مورد جبل و جبال درست باشه


نکته بعدی این هست که مثلا وقتی یه چیزی رو یه جا نصب می کنیم

تجهیزات اون چیز رو به محل نصب وصل می کنن

مثلا اصولا اون وسیله رو به سیم کشی آب، برق یا گاز خونه وصل می کنن


شاید کوه ها که داخل شون چشمه باشه به سیم کشی آب زمین مثلا وصل باشن

کوه هایی که آتش فشان هستن به سیم کشی مواد مذاب زمین

و همین طور . . . . 


نکته بعدی اینکه مثلا درخت در زمین ریشه داره

خونه در زمین میل گرد و بتن و غیره داره

کوه با اون عظمت چه ریشه ای داره؟؟؟؟ . . . . 


قبول دارم مثلا یه عالمه شن و ماسه رو زمین می ریزن بدون ریشه

ولی شن و ماسه یک هیئت نیست 

یه تشکیلات به هم پیوسته نیست همه اعضاش از هم جدان


یه سؤال دیگه کوه که همش خاک هست و سنگ

چرا روی زمین روون نمی شه و نمی ریزه؟؟؟؟

مثل بهمن  . . . . 


یه سؤال دیگه می گیم همه چیزهایی که روی زمین هستن 

تحت نیروی گرانش هستن


برای اینکه یه کوه به اون عظمت 

که روی زمین نصب شده

تو فضا نریزه

چه نیروی گرانشی باید اون رو نگه داره؟؟؟؟


یه آهنربا در نظر بگیرید که کلی سوزن بهش وصل باشه

اون آهنربا آیا قادر هست قابلمه رو هم روی هوا نگه داره؟؟؟؟؟


پس آهنربای زمین باید یه قدرتی داشته باشه برای جذب کوه

آیا این ماکزیمم قدرت باید در همه جای زمین برابر باشه؟؟؟؟

یعنی همه جای زمین قابلیت نصب کوه رو داشته باشه؟؟؟؟

یا نه فقط بعضی جاها نیاز دارن به اون نیروی گرانش و هر جای زمین متناسب با کوه هاش نیرو داره


یه آهنربای دو قطبی ساده

میدان مغناطیسیش بازم بیضی هست

و قدرت جذبش در نقاط مختلف فرق می کنه

آیا در مورد زمین هم همین شکلیه؟؟؟؟


یه سؤال دیگه

این کوه چه قابلیت هایی داره برای زمین؟؟؟

یخچال، آتشفشان، بعضی ها می گن برای زلزله و . . . . .


اگه کوه رو از بین ببرن مثلا برای جاده سازی

انگار مثلا یخچال خونه رو داغون کردن

خب عواقبش چی میشه؟؟؟؟


یاحق 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۹:۴۲
معرفت جو

بسم الله


بیایین یه ذره تجربی انسان رو بشناسیم


انسان دو پایگاه اصلی داره

مغز

قلب


شاید خدا هم دو پایگاه اصلی داره

عرش

کعبه

.............................................................

سیستم اعصاب انسان چه شکلی هست؟

پایگاه مغز هست

ولی تمام نرون ها و رشته های عصبی در سرتاسر وجود انسان وجود دارن

از سرانگشت گرفته

تا نوک پا


کافی هست یک شئ در یه گوشه از بدن

آدم رو تحریک کنه

تا در لحظه آدم واکنش نشون بده

و جالبه این سیستم همه الکتریکی هست یه جورایی


حالا سیستم کنترلی خدا چه شکلی هست

شاید پایگاه بازم عرش باشه

و اون نرون ها همون فوتون ها باشن

و امواج الکترومغناطیسی


و در لحظه هر اتفاقی روی جهان بازخورد داشته باشه

همین که می گن خدا از رگ گردن به آدم نزدیک تر هست

...........................................

شاید فاصله باشه بین مغز آدم با سر انگشت آدم

یعنی فاصله باشه بین عرش خدا و بنده هاش

فاصله بین مرکز فرماندهی و اجزای نظام هستی


ولی این فاصله دلیل نمی شه 

که انسان تحت کنترل نباشه

...........................................

مغز تا اراده می کنه 

چشم مثلا بسته می شه 

دست مثلا عقب کشیده میشه


و وقتی خدا اراده کنه در جا 

هر کاری بخواد انجام داده میشه

.........................................

در انسان سه چیز داریم


جسم مادی

سیستم عصبی که از این طریق به اجزای مختلف دستور داده میشه

و روح

(البته شایدم 4 تا بستگی به هویت قلب داره)


ولی ارتباط روح با مغز و قلب رو نمی دونم

و حتی ارتباط قلب با مغز رو


آخه درسته روح فرمان اصلی رو می ده

ولی سکته قلبی داریم

و سکته مغزی

و در هر سکته فک کنم اون عضو دیگه حیات داره

............................................................

ولی چیزی که عمرا نمی تونم ماهیتش رو بگم روح هست

آخه خدا تو قرآن گفته اگه بنده هام در مورد روح پرسیدن

فک کنم نوشته بود روح از اسرار غیب هست

و فقط خود خدا می دونه

.........................................................

خلاصه این که این نظام آفرینش خیلی پیچیده است خیلی خیلی

تازه اگر رب رو بشناسیم حالا مونده تا دعای اللهم عرفنا نفسک اجابت بشه


چون به قول بزرگی هر کدوم از ماها رب جدا داریم

یعنی یه عالم تربیت جدا داریم

بعضیا با اسم جمال تربیت می شن

بعضیا با اسم جلال و . . . .

.........................................................

اگر یه جمع بندی بخواییم داشته باشیم


جهان یه عالمه فوتون

که یه سیستم عصبی خارق العاده در تمام ارکانش وجود داره

و از عرش خدا دستور می گیره و همه چی به اراده خداست

و کافی هست که خدا اراده کنه که بشود و بشود

و یک روح بر این عرش و . . . . فرماندهی داره

که اگر روح نباشه آدم می میره


حالا خدا از روح خودش در ما دمیده که همون نفخت فیه من روحی هست

لذا اگر ما هم اونی بشیم که خدا می خواد ما هم می تونیم به عرش و کدهای اصلی مغز هستی دسترسی داشته باشیم

چون قابلیتش رو خدا در ما گذاشته


در پناه حق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۲ ، ۲۰:۵۰
معرفت جو